آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
سیاست جو بایدن در قبال ایران
فاکسنیوز ارگان طیف تندروی حزب جمهوریخواه، در تازهترین گزارش به تحلیل سیاست خارجی ایالات متحده در دوره جو بایدن پرداخته و نوشته است: «تصمیمات جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده در سیاست خارجی، مخالفان آمریکایی را جسورتر کرده است، بهطوریکه برخی از کارشناسان میگویند دولت او، نقش آمریکا را بهعنوان یک رهبر جهانی بدتر کرده است.» فرد زیدمن، رئیس مشترک و مدیر شورای آمریکای امن به فاکسنیوز دیجیتال گفت: «من همیشه معتقد بودم که رئیسجمهور ایالات متحده مسئول روابط بینالملل و کنگره مسئول سیاست داخلی است. ما در حال حاضر رئیسجمهوری داریم که فکر میکنم کاملاً روی سیاست داخلی متمرکز است و سیاست جهانی را کاملاً نادیده گرفته است.» اظهارات زیدمن در حالی بیان میشود که بایدن از زمان روی کار آمدن با چندین بحران مهم در سیاست خارجی، از جمله خروج فاجعهبار از افغانستان، حمله روسیه به اوکراین و تنش با کشورهایی مانند چین، کرهشمالی و ایران، مواجه شده است. زیدمن با اشاره به اینکه، خطرات فزایندهای که جهان را تهدید میکند را میتوان در استراتژی سیاست خارجی بایدن جستوجو کرد، میگوید: «او دقیقاً از استراتژی مشابه باراک اوباما رئیسجمهور سابق آمریکا استفاده میکند که نتیجه آن تضعیف بازدارندگی ایالاتمتحده در سطح بینالمللی است. این سیاست در زمان باراک اوباما برای از بین بردن استثناگرایی آمریکا آغاز شد.» فرد زیدمن میگوید که بایدن نهتنها ارتش ایالات متحده را تضعیف کرده، بلکه او همچنین سیاستهای داخلی را دنبال میکند که توانایی ایالات متحده را برای نمایش قدرت محدود کرده است. او به عنوان نمونه به سیاستهای انرژی بایدن اشاره کرده و میگوید: «اقدامات برای محدود کردن تولید نفت داخلی، هم ایالات متحده را به منابع انرژی خارجی وابسته کرده و هم مانع از این شده که آمریکا بتواند نیاز به انرژی متحدانی را که در نتیجه جنگ روسیه در اوکراین با بحران انرژی مواجه هستند، برطرف کند. انرژی در تاریخ جهان منبع هر جنگی بوده است.» زیدمن با اشاره به خروج ایالات متحده از افغانستان، میگوید: «تصویری که برای جهانیان به نمایش گذاشته شد، انگیزه کافی برای دشمنان آمریکایی بود تا مسیری تهاجمی را دنبال کنند. من هنوز معتقدم که پاسخ ما در افغانستان همان چیزی است که تهاجم روسیه به اوکراین را تسریع کرد. همه این مسائل را میتوان در فلسفه سیاست خارجی که در دوره اوباما آغاز شد، با واگذاری رهبری و جایگاه آمریکا به عنوان قدرت برتر جهانی، ردیابی کرد. پرزیدنت اوباما همیشه حامی کشورهایی بوده است که بهعنوان مستضعف شناخته میشوند، که مسلماً هر کس دیگری غیر از آمریکا و هر کس دیگری غیر از ناتو خواهد بود. جیمز فیلیپس، پژوهشگر ارشد سیاست خارجی در بنیاد هریتیج نیز معتقد است بسیاری از فلسفه سیاست خارجی بایدن از دولت اوباما الگوبرداری شده است. او در این باره میگوید: «بخش عمدهای از دولت بایدن از افرادی تشکیل شده است که در دولت اوباما نیز خدمت کردهاند، که نتیجه آن این است که بایدن به دنبال یک معامله با ایران به قیمت اسرائیل، عربستان سعودی و دیگر شرکای واشنگتن است.» فیلیپس به فاکسنیوز دیجیتال گفت: «سیاست خارجی دولت بایدن اساساً اجرای مجدد سیاست خارجی اوباما، بهویژه در خاورمیانه است. او مانند اوباما بهدنبال کماهمیت جلوه دادن تهدیدات ایران است، درحالیکه عقبنشینی نیروهای آمریکایی در خاورمیانه را با عنوان بخشی از حرکت «محور» به سمت اقیانوس هند و اقیانوس آرام و ظاهراً برای مهار چین توجیه میکند. اما نتیجه نه مهار چین، بلکه دعوت برای تعمیق نفوذ آنها در خاورمیانه است که در آن ایالات متحده بهطور سنتی قدرت غالب بوده است. چین برای تقویت روابط با ایران به خاورمیانه گرایش پیدا کرده است و روابط بسیار بهتری با عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی ایجاد کرده که امروز بیش از هر زمان دیگری نسبت به قابل اعتماد بودن وابستگی به آمریکا تردید دارند. درحالیکه ظاهراً تلاشها برای احیای برجام متوقف شده، جوئل روبین به فاکس نیوز میگوید که احیای یک روند دیپلماتیک پس از تخریب آن میتواند دشوار باشد. با این وجود، (به ادعای وی) تلاش تیم بایدن برای بازگشت به چارچوب برجام، گام بهتری برای مهار یک ایران هستهای بالقوه خواهد بود.