اسرائیل به آرزویش میرسد؟
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

دورنمای احیای برجام با بیانیه تروئیکای اروپایی و واکنش ایران، تیرهوتار شده است
ظاهرا مذاکرات برای احیای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به بنبست رسیدهاست و اکنون احتمال کمی وجود دارد که ایران و 1+4 قبل از انتخابات میاندورهای ایالاتمتحده در ماه نوامبر به توافقی که برای همه طرفها رضایتبخش باشد، برسند. آخرین پاسخ ایران به متن پیشنهادی اروپا، مورد رضایت آمریکاییها و اروپاییها قرار نگرفته است. اسرائیل نیز معتقد است که در کوتاهمدت توافقی حاصل نخواهد شد. یائیر لاپید، نخستوزیر اسرائیل هفته گذشته گفت که کابینهاش درگیر کارزار فشرده برای از بین بردن توافق است و به نظر میرسد که این کارزار بیش از هر زمان دیگری به رسیدن به این هدف نزدیک شده است. طبق گزارش مطبوعات اسرائیلی، جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا و مقامات آمریکا در گفتوگوهای اخیر خود به لاپید گفتهاند که توافق هستهای در آینده قابل پیشبینی احیا نخواهد شد. این هفته، لاپید در مقابل یکی از جنگندههای پیشرفته F-35 که اسرائیل از شرکت بزرگ آمریکایی لاکهید مارتین خریداری کرده بود، عکس گرفت تا پیامی به ایران ارسال کند. او گفت:«البته هنوز خیلی زود است که بدانیم آیا واقعاً موفق شدهایم توافق هستهای را متوقف کنیم، اما اسرائیل برای هر تهدید و هر سناریویی آماده است». شکست در احیای توافق هستهای، شکست مشترک ایران و آمریکا است، زیرا هر دو دولت مواضع خود را با طولانیشدن مذاکرات سختتر کردهاند، اما اسرائیل نیز نقش مهمی در سنگاندازی در روند تلاشها برای احیای برجام دارد. اسرائیل نهتنها از فشار سیاسی در واشنگتن برای جلوگیری از پیوستن مجدد دولت بایدن به توافق استفاده کرده است، بلکه از عملیات ترور و خرابکاری پنهانی نیز استفاده کرده است تا بازگشت ایران به پایبندی به برجام را دشوارتر کند. تلاشهای اسرائیل برای خرابکاری در مذاکرات موفقتر از تلاشهایش برای خرابکاری در برنامه هستهای بوده است. ظاهرا حملات اسرائیل، تأثیر عمدهای در تحریک ایران به گسترش برنامه هستهای خود، که بسیار فراتر از آنچه در گذشته انجام داده بود، داشته است. در نتیجه حملات اسرائیل که ظاهراً با هدف به تعویق انداختن پیشرفت ایران در تأسیسات هستهای این کشور انجام شده است، برنامه هستهای ایران با غنیسازی 60درصد و کاهش همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، شتاب گرفته و به پیشرفتهای جدیدی رسیده است. این پیشرفت هستهای، فشار بیشتری را بر دولت بایدن وارد کرده است تا هیچ امتیاز معناداری که ممکن است پایان مذاکرات را تسریع کند، ارائه نکند. در عین حال، دولت آمریکا یک سالونیم گذشته تمام تلاش خود را انجام داده است تا با رایزنیهای مکرر و حتی فروش تانکرهای سوخترسان که اسرائیل برای انجام حمله خود به ایران به آن نیاز دارد، به اسرائیل اطمینان امنیتی دهد. اما در عوض با ناسپاسی اسرائیل مواجه شد و این اسرائیل بود که در روند احیای برجام اختلال ایجاد کرد. در هفتههای اخیر خوشبینی مجددی در میان دولتهای اروپایی وجود داشت که احیای توافق هستهای ممکن است در راه باشد. یک هفته پیش، امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه ابراز امیدواری کرد که مذاکرات ظرف چند روز با موفقیت به پایان برسد، اما بار دیگر ثابت شد که این امید نابجاست. به نظر میرسد مقامات اروپایی تنها کسانی هستند که به شدت نگران شکست احتمالی مذاکرات هستند و اگر تلاشهای مداوم واسطههای اروپایی نبود، این روند از ماهها قبل به شکست انجامیده بود. متأسفانه، به نظر میرسد که درخواستهای مقامات اروپایی در واشنگتن و تهران، گوش شنوایی نیافته است زیرا هر دو دولت در مواضعشان سرسخت هستند و حاضر به سازش نیستند. دولت ایران همچنین بر ادامه اعتراضات خود به تحقیقات آژانس بینالمللی انرژی اتمی اصرار داشته است و معتقد است که این تحقیقات مانعی اضافی و احتمالاً غیرقابل جبران در مسیر بازگرداندن توافق است. اگر ایالات متحده و ایران در نهایت موفق شوند فعلاً اختلافات خود را کنار بگذارند، واقعیت نگرانکننده این است که یک توافق هستهای احیاشده احتمالاً تنها دو سال باقی خواهد ماند و بعد از دو سال احتمالا دولت جدید آمریکا از آن خارج خواهد شد. به نظر میرسد که دولت بایدن نیز فوریتی در بازگرداندن برجام احساس نمیکند. این امر از زمانی که روند مذاکرات در بهار 2021 آغاز شد، مشهود بوده است و تقریباً یک سالونیم گذشته اما هیچ راهحلی وجود ندارد. دولت بایدن به جای بازگشت سریع و ساده ایالاتمتحده به برجام که باید بلافاصله پس از روی کار آمدن دولت اتفاق میافتاد، رویکردی کند و دستوپاگیر انتخاب کرد و فرصت را برای جمعبندی مسائل قبل از پایان دوره ریاستجمهوری حسن روحانی از دست داد. زمانی که دولت ترامپ تعهدات آمریکا را نقض کرد و از طریق تحریمهای «فشار حداکثری» وارد جنگ اقتصادی مخربی شد، ایالاتمتحده همیشه به جای پذیرش مسئولیت ایجاد مشکل در مورد ایران، احیای توافق را برعهده ایران میگذاشت و این تحریمها را در تمام مدت حفظ کرد. در هر بازه زمانی، رویه استاندارد دولت آمریکا در برخورد با ایران این بوده است که «توپ در زمین ایران است». دولت رئیسی نیز به نوبه خود سستی و سعی کرد معامله سختتری را نسبت به دولت قبل از خود انجام دهد و این رویه هم در بروز بنبست فعلی بیتاثیر نبوده است. اگرچه به نظر میرسد همه طرفها متوجه شدهاند که فروپاشی برجام منجر به تشدید تنشها و احتمالاً بروز بحران بر سر موضوع هستهای میشود، اما ایالات متحده حاضر به پذیرش هرگونه ریسکی که میتواند بنبست را بشکند، نبوده است. بایدن تقریباً چیزی برای گفتن در مورد این موضوع نداشته است، مگر زمانی که مستقیماً از او سؤال میشود و در پاسخ نیز معمولاً اظهارات نابخردانهای درباره استفاده از زور علیه ایران در صورت شکست دیپلماسی مطرح میکند. دولت آمریکا نمیخواهد مذاکرات را پایان دهد، اما حاضر نیست مشوقهای دیگری را نیز به ایران ارائه دهد که بتواند دولت رئیسی را ترغیب کند که خواستههای فعلیاش را کنار بگذارد یا آن را کاهش دهد. اگر تغییرات عمدهای در مواضع هر دو طرف رخ ندهد، به احتمال زیاد توافق هستهای از بین خواهد رفت یا ممکن است فقط روی کاغذ باقی بماند. به انتظار نشستن برای رفع این مشکلات تا بعد از انتخابات میاندورهای آمریکا، هیچ فایدهای در پی نخواهد داشت. احیای توافق هستهای در سپتامبر یا اکتبر برای حزب بایدن، هزینهای در جریان انتخابات نخواهد داشت. اما اگر توافق قبل از انتخابات احیا نشود، احتمالاً تا سال جدید میلادی از بین خواهد رفت و دیگر برای احیای آن دیر خواهد شد. هر چه زمان بگذرد و اجازه داده شود که توافق در هالهای از ابهام باقی بماند، ایران انگیزه کمتری برای از سرگیری اجرای آن خواهد داشت. ایران در زمان اجرای کامل برجام از مزایای نسبتا کمی برخوردار شد و در چهار سال و نیم گذشته هیچ مزیتی دریافت نکرده است. دورنمای دو سال کاهش تحریمها به سختی میتواند شور و شوق را در تهران برانگیزد. در چهار سال گذشته ثابت شده که تحریمها و خرابکاریها چقدر میتوانند در مورد محدود کردن برنامه هستهای ایران نتیجه معکوس داشته باشند. اگر «فشار حداکثری» و حملات اسرائیل نبود، برنامه هستهای ایران بسیار کوچکتر و کمتر از امروز پیش رفته بود. تنها یک توافق دیپلماتیک منصفانه میتواند به نفع همه طرفهایی باشد که میتوانند موفقیت پایدار در منع گسترش سلاحهای هستهای را به ارمغان بیاورند و هیچ جایگزین قابل اجرای دیگری وجود ندارد که بتواند چنین نتیجهای را محقق کند. هیچ زمانی مهمتر از حالا برای بازگرداندن یکی از قویترین توافقنامههای منع گسترش سلاحهای هستهای که تاکنون مذاکره شده، وجود ندارد. اگر آمریکا و ایران نتوانند از این فرصت استفاده کنند، همه ما پشیمان خواهیم شد. Responsible Statecraft