رسانهها و نگاه قدرتزده
درباره مواضع روزنامههای حامی دولت و نشست خبری رئیسجمهوری

درباره مواضع روزنامههای حامی دولت و نشست خبری رئیسجمهوری
داود حشمتی
روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی
انسانها ممکن است شیفته «قدرت» باشند یا از «قدرت» خوششان بیاید. اما تنها بخشی از افراد هستند که «قدرتزده» میشوند. افراد «قدرتزده» در مقابل اصحاب قدرت دست و دهان بستهاند. خصوصاً آنکه قدرت را نه در نزد «مردم»، بلکه در نزد «حاکمان» میبینند. برای همین تمام تلاششان رضایت «مسئولین» است. این دسته آنقدر غرق در نگاه خود به عالم میشوند که دیگران را هم مانند خود میخواهند و هر آن کس غیر از خود باشد را نمیپذیرند. دریچه و پنجره نگاهشان به عالم یک دریچه خاص و البته محدود است.
نشست خبری روز سهشنبه هفتم شهریورماه ابراهیم رئیسی نه از حیث پاسخهای او، بلکه از منظر سوالات خبرنگاران در فضای مجازی و رسانهای منشأ بحث و گفتوگوی فراوان شد. رئیسی همان حرفهایی را زد که در دو سال گذشته تکرار میکرد. هیچ حرف جدیدی وجود نداشت، مگر در آنجا که خبرنگار ژاپنی میگفت: «ایران در ژاپن یکونیم میلیارد دلار پول بلوکهشده دارد» اما رئیسجمهوری آن را تکذیب کرد و رئیس کل بانک مرکزی هم ناگزیر به توضیح شد.
لذا بیش از آنکه جوابهای رئیسجمهور اهمیت داشته باشد، این سوالات بود که مورد توجه قرار گرفت. اینجا قصد ندارم به محتوای مجموعه سوالات و اینکه چگونه تکرار شد تا ضعف رئیسجمهوری در مواجهه با خبرنگاران پوشش داده شود، بپردازم. بحث در اینجا نوع نگاه برخی رسانهها به «قدرت» است که اتفاقاً از دل همان سوالات از رئیسجمهوری بیرون آمده و در پیش چشم قرار گرفت. برای نشان دادن نوع نگاه «قدرتزده» جمعی از اهالی رسانه و سیاست، ذکر دو نمونه کفایت میکند.
اول: روزنامه کیهان روز چهارشنبه در مقاله خود از این موضوع شکایت میکند که چرا رسانههای اصلاحطلب آنطور که آنها دوست دارند به موضوع دستاورد فاز 11 پارس جنوبی نپرداختند.
دوم: یک روز قبل از این در جریان برگزاری نشست خبری رئیسجمهوری، خبرنگار روزنامه جوان که اولین سوالکننده از ابراهیم رئیسی بود، حرفهایی زد که با واکنشهای زیادی در فضای مجازی روبهرو شد. او ضمن تعریف و تمجید از رئیسی، سوالی که برای خودش (و حتماً رسانهاش) مطرح شده را اینگونه طرح کرد:
«اصلاحطلبان حتی با معیارهای حداقلی هم حاضر نیستند دستاوردی برای دولت سیزدهم قائل باشند. شما با این موضوع چطور کنار میآیید؟» روزنامه جوان در واکنشهایی که به این سوال ایجاد شد، در شماره چهارشنبه خود نوشت: «یک باور مجعول در عرصه روشنفکری هست که همواره باید مخالف قدرتهای حاکم بود و چپروی کرد تا نشانه روشنفکری و منتقدبودن و مستقلبودن باشد. این عقلاً نارواست. کدام برهان عقلی به ما میگوید حقیقت هیچگاه در جایگاه حاکمیت یا قدرت دولتی نمینشیند و اگر کسی دنبال حقیقت است، باید همواره منتقد و معترض باشد تا حقیقتجو لقب بگیرد؟»
این همان نگاه «قدرتزدگی» است. اگر جلال آلاحمد روزگاری تیغ قلم بر روی «غربزدگی» عدهای در ایران کشید، تا آنها را از خواب بیدار کند، امروز باید از «قدرتزدگی» برخی سخن گفت. قدرتزدگی که کار را به جایی رسانده که مالک و صاحب اصلی کشور را نه مردم، بلکه اصحاب قدرت و مسئولان دولت بدانند. این از بدیهیات است که رسانه بهعنوان یکی از ارکان دموکراسی تلاش میکند تا قدرتی را که مردم به حاکمان به ودیعه عطا کردند، به چالش بکشد تا همواره در چارچوب حقوق ملت عمل کنند. بحث اینجا بر سر این نیست که «حقیقت» نزد چه کسی است. مردم یا حاکمان؟ نکته حائز اهمیت در اینجا دست و زبان بسته بودن در مقابل قدرت است تا آن حد که اصحاب قدرت را نه «خادمان ملت» که «صاحبان مردم» تفسیر کرده و میبینند و دیگران را هم خادمان، این افراد میخواهند.
نگاه این افراد و جریانات به سیاست نگاهی فراتر از نگاه «توماس هابز» به قدرت است. اگر هابز قدرت را خالق نظم برای عبور از «وضعیت طبیعی» (جنگ همه علیه همه) میدید، این دسته نگاهشان قدسی کردن حاکمان است. آنان از آنجا که «قدرت» را نزد مردم نمیبینند و معتقد نیستند که مردم میتوانند هر زمان که دلشان خواست حاکمان را بهطور کامل عوض کنند، «قدرتزده» میشوند و از مردم و دیگران میخواهند از پنجره نگاه آنها به همه چیز نظاره کنند و به تعریف از مسئولین بپردازند. از همین روست که اساساً برنمیتابند افرادی از منظرگاه دیگری به مسائل نگاه کرده و نظرشان را بیان کنند. با همین پیشزمینههاست که برایشان تعجبآور است که میبینند، خبرنگاری در مقابل رئیسجمهور به جای آنکه مانند آنها قربان صدقه خدمات صاحب قدرت شود، به او هشدار میدهد که «جامعه ملتهب» است. این نگاه آنها را برآشفته میکند. علت اینکه چنین برآشفته میشوند و از دیگران میخواهند مانند آنها عمل کنند، نگاه «قدرتزدگی» است. گویی صاحبان قدرت به مردم لطف میکنند. ظاهراً تصورشان این است که کشور متعلق به مسئولان است. صاحبخانه مسئولان هستند و مردم مستأجران این مُلک. برای همین
هم از عملکرد و مواضع رسانهها و روزنامهنگاران منتقد تعجب میکنند و حتی خواستار برخورد با آنان میشوند.