| کد مطلب: ۷۰۵۶

فروشنده

یک راننده وانت هندوانه‌فروش در محله ما حضور دارد که از زمانی که من به‌یاد دارم، می‌آید و صدا در گلویش می‌اندازد و مردم را از حضور خودش و کیفیت هندوانه‌ها، مطمئن

یک راننده وانت هندوانه‌فروش در محله ما حضور دارد که از زمانی که من به‌یاد دارم، می‌آید و صدا در گلویش می‌اندازد و مردم را از حضور خودش و کیفیت هندوانه‌ها، مطمئن می‌کند. زمان‌بندی این هندوانه‌فروش هم در این 30سال عوض نشده؛ ساعت سه و بیست‌وپنج دقیقه ظهر می‌رسد و خواب ظهر را به ما حرام می‌کند.
یکی دیگر از چیزهایی که در این 30سال تغییر نکرده، تخصص آقای هندوانه‌فروش در انتخاب نوع هندوانه است. هر دو، سه‌باری که از او هندوانه می‌گیریم، یکبارش هندوانه رنگ قند و مزه لبو پیدا می‌کند و جالب اینجاست که هندوانه‌فروش سختکوش محله ما به‌هیچ‌عنوان زیر بار نمی‌رود. هرچه به او می‌گوییم هندوانه سری‌قبل خوب نبود، حرف ما را به شوخی می‌گیرد و گمان می‌کند مشکل از ماست که به‌اندازه کافی مشکور زحمات عمو هندوانه‌ای نیستیم و آن هندوانه سفید بی‌مزه، استثنایی در دریای بی‌کران محصولات مجلسی و مهمان‌پسند حضرت استاد بوده. به‌نظرمن، اگر یک‌نفر با این‌حد از زحمت و پشتکار، محصول خوبی به مردم ارائه می‌داد، شاید در این سال‌ها ریالی بر ریالی پس‌انداز می‌کرد و کمی هم پیشرفت در زندگی‌اش اتفاق می‌افتاد.
هندوانه‌فروش شبیه بعضی مسئولان کشور است. ابداً نمی‌خواهم کارهای بزرگی که در کشور انجام شده را زیر سوال ببرم. اتفاقا چندروز پیش روزنامه صداوسیما پوستری از اخبار خوب این روزها منتشر کرده بود و در آن به مواردی مثل حمله پلیس آلبانی به مقر منافقین، دستاوردهای سفر رئیس‌جمهور به ونزوئلا و چند مورد دیگر اشاره شده بود. من تصمیم گرفتم که این پوستر را در ابعاد بزرگ پرینت بگیرم و به دیوار خانه آویزان کنم که هروقت برنامه‌های تلویزیون جذاب نبود، آن را دوباره و چندباره مطالعه جمعی کنیم. اما همسرم به من یادآوری کرد که ازیک‌طرف برنامه‌های بیست و چندی شبکه تلویزیون اصلا از جذابیت نمی‌افتد و ازطرف‌دیگر، هزینه چاپ چنین بنری هم پول زیادی می‌خواهد، هم دیوار بزرگی که ما در خانه‌مان چنین دیواری نداریم. توی کوچه هم چنین دیواری نداریم. سر خیابان هم خود آقای زاکانی زحمت کشیده و بنر مشابهی زده است.
علی‌ایحال، عرض کردم خدمت شما که نمی‌خواهم زحمات عمو هندوانه‌ای یا مسئولان کشور را زیر سوال ببرم. اما در کنار همه دستاوردهای هسته‌ای و امنیتی و سیاسی و نظامی، یک مقدار ریزی قیمت چاپ بنر گران شده. این هم بعید نیست دست استکبار و آمریکا و اینها در کار باشد، چون بنرهای ترحیم و‌ تسلیت خیلی ارزان‌تر بودند.
البته فقط چاپ بنر گران نشده. قیمت هندوانه، نیسان آبی، واشر سرسیلندر پژو، قبض آب خانه مادر آقا مهدی کارگر فصلی، دستمزد و وسایل دندانپزشکی، گونی ضخیم و مناسب برای جمع‌آوری پسماند و زباله، یک‌دست جوجه‌کباب معمولی و فلافل چهارقرصه هم نسبت به مدت‌مشابه پارسال و سال قبلش افزایشی چشمگیر داشته. همه‌چیز خیلی گران شده و زندگی به یک معنا دارد به گلوی مردم فشار می‌آورد. هندوانه‌فروش اما این فشار را باور نمی‌کند. فکر می‌کند ما به‌اندازه کافی تشکر نمی‌کنیم. ما هم بهش توضیح می‌دهیم که بالاخره یک گیری توی کارت بوده که هیچ‌کس در محله از کیفیت هندوانه‌های شما راضی نیست. اما او لج می‌کند و این‌بار بلندتر در بلندگو داد می‌زند. می‌گوید اگر من در این محله نباشم، مجبور می‌شوید بادمجان بخورید.
عرضم تشبیه مسئولان کشور به هندوانه‌فروش نیست. به‌هرحال هندوانه‌فروش، دوسوم اوقات هندوانه‌های خوبی می‌آورد و وقت‌هایی هم که جنس بد می‌آورد، ناشی از بدجنسی خودش نیست. ناشی از نداشتن هوش کافی است. مسئولان کشور هم به‌نوبه‌خود تلاش می‌کنند.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
آخرین اخبار