مثل هوایی که تنفس میکنیم/روایتی از همزیستی انسان و موسیقی از سپیدهدم تاریخ تا امروز
مرورهای کوتاه، فشرده و عامهپسندانه درباره موضوعاتی که عرصههای گسترده و بیپایان دارد، اغلب به متنهایی کسلکننده ختم میشوند. فراوانی کتابهایی که اولشان «مقدمهای بر…» یا «مبانی...» میآید این را ثابت کردهاند.
مرورهای کوتاه، فشرده و عامهپسندانه درباره موضوعاتی که عرصههای گسترده و بیپایان دارد، اغلب به متنهایی کسلکننده ختم میشوند. فراوانی کتابهایی که اولشان «مقدمهای بر…» یا «مبانی...» میآید این را ثابت کردهاند. بهطور قطع از استثنا هم نمیشود گذشت. اما اگر ماموریت به نویسندهای مشتاق و کنجکاو با قلمی روایتگرانه سپرده شود، آنوقت نتیجه چیز دیگری میشود.
چهبسا خواننده را به فکر کردن درباره موضوعاتی وامیدارد که پیشتر هرگز به آنها نیاندیشیده است. خوشبختانه اندرو فورد، آهنگساز، نویسنده و مجری رادیویی انگلیسیالاصل استرالیایی از همین جنس است. او در کتاب «تاریخ فشرده موسیقی» بهجای اینکه صدها صفحه را از جملههای خشک و بیروح درباره نامها و تحولات موسیقی سیاه کند، تصویری استادانه از تاریخ شکلگیری و تحول موسیقی در پیوند با حیات انسانی ترسیم میکند.

فهم موسیقی و درک وضعیت انسانی
موسیقی را شاید بتوان نیرومندترین هنر بشری خطاب کرد که بهاندازه هوایی که تنفس میکنیم، ذاتی حیات است. گرچه امروزه موسیقی برای ما با ضبط و دیجیتالیشدن گره خورده، اندرو فورد ادعا میکند که اگر تاریخ موسیقی درست و چندوجهی روایت شود، نهفقط این هنر فراگیر را بهتر میفهمیم؛ که شاید به درکی کاملتر از وضعیت انسانی هم برسیم. او کتاب خود را با این پرسش بنیادین شروع میکند؛ انسان از چه رو موسیقی خلق میکند؟
نویسنده کتاب معتقد است، موسیقی خواه برای جشن گرفتن رویدادی بزرگ باشد و چه برای آرامکردن کودک و به خواببردن او، نیازی اساسی در حیات انسانهاست. فورد در راه صورتبندی این نظام فکری در فصل نخست کتابش نمونههایی از این انگیزهها را در فرهنگهای گوناگون از دوران پیشاتاریخ تا امروز بیرون میکشد. او در این راه بهویژه مسیرهایی را نشان میدهد که گونهها، سبکهای موسیقایی و سازها در رفتوآمد میان فرهنگها پیمودهاند. فصل دوم درباره نتنویسی است.
موسیقی از آغاز تا پیدایش نت بر حافظه تکیه داشت. از دوره نت بهبعد است که تکرارپذیری، بازتولید و آفرینش آثار پیچیده نیز در موسیقی ممکن شد. درواقع نتنویسی به آهنگسازان اجازه داد آثاری را در مقیاسی وسیع خلق و سازماندهی کنند. اندرو فورد در فصل سوم به شیوههای کار موسیقیدانان میپردازد و دادوستدهای آنان از زمان سرایش مزامیر داوود (ع) پی میگیرد و نشان میدهد چگونه خود موسیقی بهتدریج به کالایی برای خریدوفروش بدل شده است.
او در فصل چهارم بهدنبال ردی از «مدرنیسم» (که مفهومی مدرن و قرن بیستمی است) در موسیقی تا اروپای قرون وسطی عقب میرود. مدرنیسم از نظر فورد، همان میل دیرپا به نوسازی سنتها در قالب موسیقیِ نتنویسیشده است. سرانجام در فصل پایانی، به موسیقی ضبطشده و خود پدیده ضبط میپردازد. به باور اندرو فورد، نتنویسی و ضبط بر نسبت ما با موسیقی اثر بسیار زیادی گذاشتهاند؛ چراکه در کمتر از یکقرن دسترسی به موسیقی را در مقیاسی که پیشتر تصورناپذیر بهنظر میآمد، گسترش داد و همزمان شیوههای خلق موسیقی را دگرگون کرد.
او در کتابش جهان پیش و پس از این تحولات را نشانمان میدهد تا خواننده دریابد این دو جهان از اساس با یکدیگر متفاوتاند. یکی از کلیدیترین محورهای کتاب تاریخ فشرده موسیقی، دگرگونی رابطه انسان با موسیقی در طول تاریخ است. برای مثال، فورد اشاره میکند که در سال ۱۸۰۰، 80درصد موسیقیهای اجراشده متعلق به «آهنگسازان زنده» بود، اما در فاصله 30سال از ۱۸۵۰، این رقم به 20درصد سقوط کرده است.
بررسی میراث موسیقی جغرافیاهای فرهنگی
اندرو فورد گرچه در مقدمه کتابش تاکید کرده که در تلقی پذیرفتهشده و رسمی، اصل را به موسیقی مکتوب و بهتعبیری موسیقی هنری غربی میدهند، ولی او ترجیح داده بر محورهای مهمتری از تاریخ موسیقی تمرکز کند تا دریابد مضامین موسیقیایی چگونه در دورههای مختلف به اشکال متنوع، که اغلبشان نیز غیرمکتوب و شفاهیاند، تکرار و بازتعریف شدهاند.
کتاب «تاریخ فشرده موسیقی» درحقیقت بررسی معنایی موسیقی در ظرفها و قالبهای متنوعی است که انسانها در طول تاریخ ساختهاند؛ از لالاییها تا سالنهای کنسرت و از ترانهراهها تا پلتفرمهای استریمینگ. فورد معتقد است که موسیقی در زمانها و مکانهای مختلف همیشه وجود داشته است.
به این جمله در مقدمه کتاب توجه کنید: «در مورد موسیقی همواره در حال رجوع به نقطه شروع هستیم که واضحترین شاهدش سروصدا و قانوقون نوزاد زبانبسته است؛ گاه، از سر بازیگوشی و گاه، گویای نیازی اضطراری و اغل، هر دوی اینها. این پیشاموسیقی است و همانجایی که باید آغازگاه این تاریخ باشد.» اندرو فورد با تکیه بر همین چارچوب مفهومی و نظری تقریباً نامتعارف، از پرداخت دقیق به سنت موسیقی کلاسیک غربی عبور میکند و اهم تلاشاش را صرف برجستهسازی میراث غنی و کمتر دیدهشده موسیقی در جغرافیاهای فرهنگی میکند.
نقطهقوت اصلی کتاب را نیز باید رویکرد موضوعمحور آن دانست؛ رویکردی که امکان حرکت آزادانه روایت میان دورههای مختلف تاریخی را فراهم میکند و با میانپردههایی که کوتاهاند و دقیق، نمونههایی مشخص و مستند از سبکها، آثار یا شیوههای موسیقایی را پیشچشم خواننده میگذارد. همه این بخشها به استدلال اصلی کتاب عینت میبخشند.
همه انسانها شیفته موسیقیاند
کتاب «تاریخ فشرده موسیقی»، اثری مهم در تبارشناسی علاقهمان به موسیقی است. نویسنده با اینکه تاکید میکند که کتابش داعیه جامعیت ندارد و فقط نمونههایی را آگاهانه و در خدمت روایت کلی انتخاب کرده تا کارکردهای موسیقی و مسیرهای تحول آن را روشن کند، از همین رهگذر به ریشههای پیوند انسآمیز انسان با موسیقی هم میپردازد. برای نمونه به موسیقی محلی توجه جدیتری نشان داده است؛ چراکه به باور فورد، موسیقی از همین بسترها برمیخیزد و آیندهاش نیز، بههمینقیاس، در همینجا شکل خواهد گرفت.
او از همین زاویه، حکمی کلیتر هم میدهد؛ همه از هنر موسیقی لذت میبرند و هرچقدر هم سلیقهها و انتخابهایمان در سبکها و ژانرها متفاوت باشد، دستکم در یک نقطه اشتراک داریم: «صدای خوش و موزون را دوست داریم.» اندرو فورد پس از بحث درباره همه این موضوعها در موخره کتاباش سوالی اساسی میپرسد که به همان اندازه پرسش بنیادین اولیه مهم است: موسیقی چیست؟ او معتقد است موسیقی زبانی جهانشمول نیست و فقط باید گفت اهمیتی جهانشمول دارد که تعینپذیر نیست.چراییاش از نظر فورد این است که فرهنگهای متفاوت و افراد گوناگون در بستر آن فرهنگها، موسیقی را بنا به طیفی از دلایل مختلف مهم میدانند.
اما آیا وجهی از تجربه موسیقی وجود دارد که برای جملگی ما مشترک باشد؟ پاسخی که فورد میدهد تاملبرانگیز است: «حتی اگر آنهایی از ما که بنا به اقرار خود هیچ نسبتی با موسیقی ندارند در اتاقی با سازی کوبهای یا پیانو، با گیتار یا با زیلوفون کودکانهای تنها بماند، دیری نمیگذرد که از پس مقاومت در برابر بیرون کشیدن صدایی از آن آلات برنمیآید».
کتاب «تاریخ فشرده موسیقی»، برخلاف عنوانش کتابی کامل است که روایت نویسنده از تاریخ موسیقی را دقیقاً بر نت درست آن مینشاند. وجه تمایز و مشخصه کتاب که لذت خواندن آن را دوچندان میکند، حاشیهپردازیها و نقل حکایتهایی است که تقریباً در هر صفحه دیده میشوند و خواندن را لذتبخشتر میکند.
درواقع خواننده در حین خواندن کتاب، به درکی عمیق از چگونگی کارکرد موسیقی در بسترهای اجتماعی و فرهنگی گوناگون، همچنین پیوندها و تأثیرات متقابل سنتهای مختلف موسیقایی دست مییابد. فورد یک گام هم فراتر میگذارد و از ما میخواهد درباره این بیاندیشیم که موسیقی چیست؟ چرا پدید آمده؟ و چرا گاه آهسته و گاه با شتابی چشمگیر دگرگون میشود؟ او درباره همه این جریانهای پیوسته صدا که نام موسیقی بر آن گذاشتهاند، با نثری سنجیده و مثالزدنی، اطلاعاتی دستاول در اختیار خواننده میگذارد.
این چنان گیراست که میتوان بخشهای طولانیاش را یکنفس خواند و خسته هم نشد. اگر هم خواننده شیفتگی بیشتری به موسیقی داشته باشد، آنقدر ایدههای جالب به چشماش میخورد که ممکن است بارها آن را از قفسه بیرون بکشد و به آن رجوع کند.این کتاب برای همه، فارغ از اینکه سلیقه یا دانش موسیقاییشان چقدر باشد، خواندنی و آموختنی است. اثری است که هنری با امکانات بیپایان را جشن میگیرد؛ هنری که از سپیدهدم تاریخ تا امروز، به شیوههای بیشمار، غنایی یگانه به زندگی افزوده است.