محمدتقی فیاضی کارشناس اقتصادی:مشکلات از بیانضباطی دولت شروع میشود
محمدتقی فیاضی، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با هممیهن عنوان کرد دولت قبل به جای حل ریشهای مشکلات مانند کسری بودجه به فرعیات پرداخت و در سال اول دولت آقای پزشکیان حداقل این انتظار وجود داشت که آن را حل کند.
محمدتقی فیاضی، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با هممیهن عنوان کرد دولت قبل به جای حل ریشهای مشکلات مانند کسری بودجه به فرعیات پرداخت و در سال اول دولت آقای پزشکیان حداقل این انتظار وجود داشت که آن را حل کند. او گفت مشکل اصلی از بیانضباطی دولت شروع میشود و وقتی دولت موتور تورم را روشن کند آثار آن بر بخشهای اقتصادی دیگر نیز تاثیر خواهد گذاشت.
یکی از بحثهای معاون اجرایی رئیسجمهور، موضوع ناترازیهای انرژی است که از دولت قبل به ارث رسیده است. در این شرایط چقدر از دولت فعلی باید انتظار داشت و چقدر دولت آقای پزشکیان مقصر ناترازیها است؟
دولتی که آقای پزشکیان تحویل گرفت خیلی از مسائل حلنشده را باقی گذاشته بود که مهمترین آن در سیاست خارجی، موضوع برجام بود و در کنار آن موضوعات ساختاری مانند کسری بودجه وجود داشت که حلنشده باقی مانده بود. تنها کاری که در دولت مرحوم رئیسی انجام شد اصلاح و افزایش ارز ترجیحی بود و در حقیقت به جای حل ریشهای مسئله به سراغ فرعیات رفتند.
در دولت قبل، مهمترین مشکل در حوزه اقتصاد کسری بودجه بود و متاسفانه برای این مشکل هیچ قدمی برداشته نشد و در سال اول دولت آقای پزشکیان حداقل این انتظار وجود داشت که آن را حل کند. با توجه به شعارهایی که آقای پزشکیان داد از او دو انتظار میرفت؛ یکی آنکه در حوزه سیاست خارجی مسئله هستهای حل و فصل شود که متاسفانه نشد و باید پاسخ دهد که چرا شعار خود را محقق نکرد.
دوم اینکه اولین بودجهای که آقای پزشکیان به مجلس داد اینگونه نبود که بتواند تراز بودجهای را نشان دهد و کسریهای اساسی را برطرف کند و از طرف دیگر نقش بانک مرکزی به عنوان نهاد ناظر حوزه پولی و بانکها خیلی تقویت نشد. در مورد بانک آینده نیز دیدیم تا تشر قوه قضائیه نبود، رئیس بانک مرکزی زیربار آن نمیرفت، بنابراین بخشی از صحبتهای آقای قائمپناه که دولت وارث مشکلات دولت قبل است درست است ولی پرسش اینجاست که دولت پزشکیان در سال اول خود چه کاری انجام داد و چه مشکلی را حل کرد؟
آقای قائمپناه میگویند دوسوم تورم به خاطر ناترازی بانکها و یکسوم دیگر به دلیل کسری بودجه است، همچنین این ایده را از طرف دولت مطرح کردهاند که بودجه تنها دو درصد افزایش داشته باشد تا بتوانند تورم را کنترل کنند؛ ایده دولت درست است؟
برای من سوال است که از کجا به این نتیجه رسیدهاند که دوسوم تورم به خاطر ناترازی در بانکهاست؛ حداقل من چنین موضوعی را متوجه نشدهام، شاید به صورت مقطعی و با توجه به تجربه بانک آینده به این موضوع رسیده باشیم ولی در کل حرف آقای قائمپناه پذیرفتنی نیست چون مشکل اصلی از بیانضباطی دولت شروع میشود. وقتی دولت موتور تورم را روشن کند قطعاً آثار آن بر دیگر بخشهای اقتصادی نیز تاثیر خواهد گذاشت، بانکها نیز بنگاه اقتصادی هستند و وقتی نتوانند منابع و مصارف خود را تراز کنند باعث مشکل خواهند شد.
نمیتوانند منابع و مصارف خود را تراز کنند چون با قیمتهای سرکوبشده مواجهاند؛ یعنی نمیتوانند به سپردهگذار سود واقعی بدهند و بابت تسهیلاتی که پرداخت میکنند نیز نمیتوانند سود واقعی دریافت کنند و پوشش نرخ تورمی که در جامعه وجود دارد را نمیدهند. مسئله بعدی این است که بانکهایی که اضافه برداشت دارند و در حقیقت تخلف میکنند چه نهاد ناظری دارند؟
قطعاً بانک مرکزی و دولت است که وظیفه خود را درست انجام نداده است وگرنه در مورد بانک آینده از ابتدا مشخص بود کار آنها تخلف است. استدلال دولت که عامل تورم، بانکها هستند به لحاظ نهادی و اصولی پذیرفتهشده نیست چون خود دولت موتور آن را روشن کرده است و بانکها را وارد فرآیندی کرده که دچار ناترازی شده و برای ادامه فعالیت مجبور به استقراض شدهاند.
دولت از کاهش ۳۰ درصدی فروش نفت گفته است، چقدر دولت چهاردهم در ادامه این روند مقصر است؟
دولت میدانست در چه شرایطی کشور را تحویل میگیرد بنابراین باید از ابتدا و با حفظ مصالح کشور مسئله هستهای را حل میکرد. دولت میداند که چه مقدار منابع ارزی دارد اما اشتباهی که دولت و بانک مرکزی انجام دادند، عدم مدیریت تقاضا بود و مثلاً نتوانستند ارز ترجیحی را از مبدأ تا مقصد کنترل کنند و ماجرایی که در ماجرای برنج به وجود آمد یک نمونه از این عدم مدیریت است، پس دولتی که میداند چقدر منابع ارزی دارد چرا سمت تقاضا را رها کرده است؟
در مورد ناترازیهای انرژی، وقتی اقتصاد با تورم دو رقمی مواجه است اولین چیزی که متوقف میشود سرمایهگذاری است پس این انتظار که فکر کنیم با تورم ۴۰ درصدی، سرمایهگذار در برق و آب و گاز سرمایهگذاری میکند انتظار بیهودهای است. دولت با توجه به محدودیت منابعی که دارد به احتمال زیاد کارهایی که انجام میدهد به نتیجه نخواهد رسید و ناترازیها همچنان ادامه خواهد داشت.