میراث بنزینی دولتهای قبل/ اظهارات مقامات دولت همزمان با آغاز سهنرخی شدن سوخت
سرانجام آنچه اعلام کردند «هنوز زمانش مشخص نیست»، زماندار شد.
سرانجام آنچه اعلام کردند «هنوز زمانش مشخص نیست»، زماندار شد. فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، که تنها یک هفته پیش از نامعلوم بودن موعد اصلاح قیمت بنزین سخن گفته بود، روز گذشته قطعاً اعلام کرد: «از بامداد شنبه ۲۲ آذر، قیمت بنزین در جایگاهها ۵ هزار تومان خواهد شد.»
دولت در این فاصله کوتاه به قطعیت رسیده و بلاتکلیفی جامعه به خط آخر رسید؛ موضوعی که سخنگوی دولت در بخشی از اظهارات خود در جلسه پرسش و پاسخ با دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان، تعریف آن را از قصه تثبیت قیمتها در دوران پیشین آغاز کرد: «همه کسانی که در علوم اقتصاد و مهندسی و حتی علوم انسانی تحصیل کردهاند با مفهوم موضوعات انباشته مواجهند و ما با انباشتی از مسائل مواجهیم. دولت کالاهایی از جمله آب، برق، بنزین، گاز و مخابرات و کالاهای اساسی را در شرکتهای دولتی مثل آبفا و مخابرات تولید میکند. تثبیت قیمتها اشتباهی است که در ادوار قبل صورت گرفت و در پی آن گفته شد محصولی تولید میشود ولی حق ندارید قیمت را بالا ببرید.»
او با بیان اینکه کسانی که چنین رویکردی داشتند دلسوزند ولی دید علمی کافی ندارند، اظهار داشت: «فکر کردیم اگر قیمت را ثابت نگه داریم به معیشت مردم کمک میکند فارغ از اینکه با انباشتی از سازمانها مواجه شدیم که بههیچ عنوان بازدهی مالی ندارند و تورمی که ناشی از کسر بودجه است حاصل شد.»
احتیاط درباره بازی با قیمت بنزین
قیمت بنزین سالهاست نه یک عدد، بلکه یک «مسئله» است؛ مسئلهای امنیتی، اجتماعی، سیاسی و حتی روانی. بنزین در کشور بیش از آنکه سوخت خودروها باشد، زمانی به محرک اعتراضات، منشأ بیاعتمادی و خط قرمز افکار عمومی تبدیل شد و اوج آن در آبان ۱۳۹۸ بود؛ تجربهای که نشان داد افزایش ناگهانی قیمت سوخت چگونه میتواند یک تصمیم اقتصادی را به بحرانی ملی تبدیل کند. در آن مقطع، افزایش سهبرابری قیمت بنزین نهتنها جامعه را غافلگیر کرد، بلکه واکنش رئیسجمهور وقت، حسن روحانی، که با خندهای مشهور گفت: «من هم صبح جمعه فهمیدم»، به واکنشهای تندی علیه او تبدیل شد. آبان ۹۸، صرفنظر از روایتهای رسمی و غیررسمیاش، به یک خط قرمز تاریخی بدل شد؛ خطی که عبور دوباره از آن، نیازمند احتیاطی چندبرابر است.
دولت چهاردهم از آغاز کار خود کوشیده است این خط قرمز را جدی بگیرد. مسعود پزشکیان، رئیسجمهور نیز از اعتراضات آبان 98 و اتفاقات ناگوار و غیرقابل جبران آن عبرت گرفته است. با این تفاوت که دولت چهاردهم با ناترازیهای بسیار در حوزه انرژی، کشور را در دست گرفت. با توضیحات و مصاحبههایی که مدیران ارشد دولت در این یک سال و نیم درباره «اصلاح»، «واقعیسازی»، «جلوگیری از قاچاق»، «ناترازی انرژی» و «فشار بر بودجه» داشتند، گویی همان تلاش دولت است برای اینکه افکار عمومی به تدریج با واقعیت بنزین پنج هزار تومانی، روبهرو شود بدون آن که تنشی ایجاد شود. حال قرار نیست جامعه غافلگیر و در یک «صبح جمعه» با این افزایش قیمت بنزین روبهرو شود. جامعه میداند که صبح جمعه جای خود را به بامداد شنبه سپرده است.
جزئیات اجرای مصوبه سهنرخی شدن بنزین
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت دیروز در تشریح جزئیات اجرای افزایش قیمت بنزین، تاکید کرد: «با اجرایی شدن مصوبه دولت، سهمیه بنزین خودروهای دولتی، وارداتی و منطقه آزاد حذف میشود. ۸۰ درصد مردم با همان بنزین سهمیهای خود (۶۰ لیتر یک هزار و ۵۰۰ تومان و ۱۰۰ لیتر سه هزار تومان) نیاز خود را برآورده میکنند و کسانی که میخواهند از بنزین آزاد جایگاه استفاده کنند، باید رقم پنج هزار تومان را بپردازند.»
او افزود: «از روز شنبه سهمیه خودروهای پلاک دولتی (بهجز آمبولانسها)، خودروهای وارداتی (که پلیس راهور شرکت سازنده آن را غیر از ایران اعلام کرده است) و خودروهای دارای پلاک منطقه آزاد حذف میشود؛ همچنین اعمال قیمت جدید یعنی پنج هزار تومان برای بنزین آزاد اجرایی خواهد شد. مصوبه دولت برای وانتبارها و موتورسیکلتها هم مواردی را طراحی کرده است و هر آنچه از این طرح حاصل شود به صورت تمام و کمال برای خانوارهای کمدرآمد هزینه خواهد شد.
مهاجرانی تاکید کرد: «شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی سامانهای معرفی خواهد کرد تا افرادی که بیش از یک خودرو دارند، در سامانه خوداظهاری ثبتنام و مشخص کنند تمایل دارند کدام خودروی آنها از سهمیه بنزین یارانهای استفاده کند، چراکه پس از اجرای مصوبه، هر فرد تنها میتواند برای یکی از خودروهای با کد ملی خود، از بنزین یارانهای بهرهمند شود.»
او افزود: «با توجه به اینکه استفاده از موتورسیکلت تا حد زیادی به معیشت مردم بازمیگردد، دولت اقداماتی انجام داده است و موتورسیکلتهایی که دارای کارت سوخت نیستند میتوانند مسیر دریافت کارت را دنبال کنند. سهمیه این دسته از موتورسیکلتها از زمان اقدام، ذخیره خواهد شد. همچنین موتورسوارانی که در سکوها ثبتنام کردند، بر مبنای پیمایش موتورسیکلت خود، مابهالتفاوت قیمت را دریافت خواهند کرد. دولت همچنین برای نوسازی موتورسیکلتهای فرسوده که امکان دریافت کارت سوخت ندارند، تسهیلاتی درنظر گرفته است تا درحالیکه این مصوبه اجرا میشود حداقل آسیب به اقشار کمدرآمد وارد نشود.»
مادر ناترازیهای ایران، ناترازی انرژی است
اسماعیل سقاباصفهانی، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان سیاستگذاری و مدیریت راهبردی انرژی نیز با حضور در چهارمین کنفرانس بینالمللی بهینهسازی مصرف و بهرهوری انرژی در نخستین سخنرانی رسمی خود به عنوان معاون رئیسجمهور گفت: «در حوزه انرژی، ما چگونه به این موضوع رسیدیم؟ وظیفه ما این بود که نقشه چالشها و ریشههای مشکلات کشور را طراحی کنیم. پس از مطالعات گسترده، به این نتیجه رسیدیم که مادرِ ناترازیهای ایران، ناترازی انرژی است. امروز بخشی از این ناترازی را در قالب قطعیها، محدودیتها و دغدغههای روزمره میبینیم، اما ابعاد بسیار وسیعتری پشت آن وجود دارد. این ناترازی ما را وارد چرخهای کرده که یک سوی آن تورم است و سوی دیگر افزایش نرخ ارز؛ چرخهای که بارها تکرار شده است. در سالهای گذشته تصور میکردیم میتوانیم با ثابت نگه داشتن قیمت چند کالای کلیدی جلوی تورم را بگیریم؛ اما تجربه نشان داد این سیاست نهتنها تورم را مهار نکرد بلکه خود بخشی از مشکل شد.»
او تاکید کرد: «گزارشهای وضعیت در کشور نشان میدهد که هر دولتی که سر کار میآید، با وجود زحمات فراوان، عملکرد خود را ارائه میکند؛ اما وضعیت بهتر نمیشود. دلیلش این است که سیاستهایی که این چرخه شوم را ایجاد کردهاند، ایراد اساسی دارند. تا زمانی که تصمیم نگیریم یک بار برای همیشه از معلولها فاصله بگیریم و علتهای ریشهای را حل کنیم، این داستان ادامه دارد. بازی با قیمت انرژی هم جزو همین معلولهاست. هر کس فقط میگوید «قیمت باید بالا برود»، باز هم در همان چرخه معلولگرایی باقی مانده است. ما حتی فهم فاصله گرفتن از معلولها را پیدا نکردهایم؛ و تا این فهم نباشد و به ریشهها نرسیم، هرچقدر سازمان جدید ایجاد کنیم، محکوم به شکست است. نباید خوشحال باشیم که سازمان تازهای تأسیس شده؛ زمانی باید خوشحال باشیم که نشانههایی از تغییر سیاستها و فاصله گرفتن از تصمیمات غلط گذشته دیده شود.»
رئیس سازمان سیاستگذاری و مدیریت راهبردی انرژی گفت: «اگر دیدیم به تعبیر رهبر معظم «مشهورات غلطی» را که سالها دنبالشان بودیم، امروز فهمیدهایم اشتباه بوده و نمیخواهیم تکرارشان کنیم، آن وقت جای خوشحالی دارد. یک زمان فکر کردیم اگر قیمت گازوئیل را پایین نگه داریم، میتوانیم ترانزیت منطقه را در اختیار بگیریم؛ یا تصور کردیم اگر خودمان کامیون تولید کنیم، ترانزیت را مدیریت خواهیم کرد. اما تولیدکننده کامیون از یارانه گاز بهرهمند میشود و از مالیات معاف میگردد؛ پس این سیاستها غلط بوده است. یا فکر کردیم اگر سوخت ارزان باشد، کامیونها از جادههای ما عبور میکنند؛ در حالی که مشکل اصلی بهرهوری گمرکات است، نه قیمت سوخت.»
دولت باید سیاستگذار باشد
سقاب اصفهانی با بیان اینکه «این تصور که بدون داشتن «قطار کامل» میتوانیم حملونقل را اصلاح کنیم، اشتباه است»، تاکید کرد: هنوز برخی باور دارند که «کشنده» محور حکمرانی است؛ درحالیکه در بسیاری از کشورها، دولت فقط ریل را نگه میدارد و کشنده و واگن را به بخش خصوصی میسپارد. اگر ما هم اجازه دهیم بخش خصوصی قطار کامل راهاندازی کند، بخش بزرگی از حملونقل جادهای و مصرف گازوئیل کاهش مییابد و بنادر خشک توسعه پیدا میکنند. اصلاً توسعه نیروگاه، اضافه کردن واگن یا خرید کشنده، کار دولت نیست. کار دولت این نیست که کامیون جمع کند و کامیون نو بدهد. اینها کار بخش خصوصی است و دولت باید سیاستگذار باشد.»
به گفته او؛ «باید یک سیاست روشن اعلام کنیم که از فردا کشندهها به بخش خصوصی واگذار میشود و اجازه میدهیم بخش خصوصی قطار کامل راهاندازی کند. اگر چنین شود، در کمتر از یک سال ـ به شهادت فعالان بخش خصوصی ـ بنادر خشک کشور توسعه مییابد. این مثال را زدم نه برای حل یک موضوع خاص، بلکه برای اینکه بگویم جوهره حکمرانی، تغییر سیاستهاست، نه بازی در میدان. میدان متعلق به مردم و بخش خصوصی است؛ و دولت باید میداندار سیاست باشد، نه بازیگر آن.»