کمک دلار و طلا به رشد بورس
ورود بیش از پنج هزار میلیارد تومان نقدینگی به صندوقهای طلا تنها در دو روز، نشاندهنده تغییر مهمی در رفتار سرمایهگذاران ایرانی است؛ تغییری که ریشه آن را باید در ترکیب پیچیدهای از شرایط اقتصادی، انتظارات تورمی، نوسانات نرخ ارز و وضعیت شکننده بازار سهام جستوجو کرد.
ورود بیش از پنج هزار میلیارد تومان نقدینگی به صندوقهای طلا تنها در دو روز، نشاندهنده تغییر مهمی در رفتار سرمایهگذاران ایرانی است؛ تغییری که ریشه آن را باید در ترکیب پیچیدهای از شرایط اقتصادی، انتظارات تورمی، نوسانات نرخ ارز و وضعیت شکننده بازار سهام جستوجو کرد.
هنگامی که قیمت طلا در بازار داخلی به ۱۲ میلیون تومان رسیده، طبیعی است که نگاه سرمایهگذار ایرانی به سمت ابزارهایی حرکت کند که بتوانند نقش سپر تورمی را ایفا کنند. در همین زمان نرخ دلار نیز مسیر افزایشی گرفته و همین همزمانی باعث شده ورود سرمایه به صندوقهای طلا سرعت بگیرد. بنابراین، پاسخ به اینکه آیا افزایش نرخ دلار و طلا عامل استقبال از صندوقهای طلا شده است؟ پاسخ آن در رفتار بازار به وضوح دیده میشود: بله، رابطه مستقیم میان انتظارات افزایشی ارز و هجوم نقدینگی به صندوقهای طلا کاملاً قابل مشاهده است.
در اقتصاد ایران همواره رابطهای قوی میان افزایش نرخ ارز و رشد قیمت طلا وجود داشته است. طلا برای سرمایهگذار ایرانی نه صرفاً یک دارایی زینتی، بلکه نوعی «پناهگاه اقتصادی» است؛ بهخصوص در دورههایی که بازارهای دیگر مانند سهام یا مسکن یا حتی اوراق بدهی، با عدم قطعیت یا بازدهی کمتر مواجه میشوند. افزایش نرخ دلار در ماههای اخیر، انتظارات تورمی را تقویت کرده و موجب شده افراد برای حفظ ارزش پول خود به سمت داراییهای محافظتی حرکت کنند.
صندوقهای طلا در این میان مزیت مضاعفی دارند، بدون نیاز به خرید فیزیکی، با نقدشوندگی بالا و با شفافیت قیمتی، امکان قرار گرفتن در معرض رشد طلا را فراهم میکنند. بنابراین ورود بیش از پنج هزار میلیارد تومان به این صندوقها در دو روز نه یک رفتار هیجانی، بلکه واکنشی اقتصادی به ترکیب نرخ ارز، قیمت لحظهای طلا و وضعیت سایر بازارهاست.
در این میان، وضعیت بورس تهران نیز در جذابیت صندوقهای طلا نقش مهمی ایفا کرده است. شاخص کل بورس تهران هفتههاست که در مسیری اصلاحی حرکت میکند و جریان خروج نقدینگی حقیقی از بازار سهام، باعث شده سرمایهگذاران بخش مهمی از پرتفوی خود را از سهام به داراییهای کاهشدهنده ریسک منتقل کنند.
هنگامی که بازار سهام چشمانداز مبهمی دارد، سرمایهگذار ایرانی ترجیح میدهد داراییای انتخاب کند که با نوسانات سیاسی، توافقات بینالمللی یا حتی سیاستهای دولت کمتر دچار افت شود؛ طلا در ایران دقیقاً چنین ماهیتی دارد. به همین دلیل است که میانمدت صندوقهای طلا برای بسیاری از سرمایهگذاران جذابتر از بورس به نظر میرسد.
اینکه صندوقهای طلا در میانمدت سودساز خواهند بود یا نه، بهطور مستقیم به دو عامل بستگی دارد: مسیر نرخ ارز و مسیر قیمت جهانی طلا. نوسان هر یک از این دو میتواند بازده صندوقهای طلا را تقویت یا تضعیف کند. اما با توجه به شرایط فعلی اقتصاد از رشد نقدینگی گرفته تا انتظارات تورمی و وضعیت کسری بودجه بازار در حال حاضر احتمال بیشتری برای رشد ارز و در نتیجه رشد طلا قائل است.
در میانمدت، اگر نرخ دلار همچنان در مسیر افزایشی بماند و سیاستهای اقتصادی دولت نیز بر تثبیت پایدار نرخ ارز استوار نباشد، صندوقهای طلا با ریسک بسیار کمتر از بازار سهام، قابلیت کسب بازده پایدار خواهند داشت. تجربه سالهای گذشته نشان داده هر بار که بورس وارد فاز اصلاحی میشود و دلار صعود میکند، صندوقهای طلا بازدهی بالاتر از میانگین بازار ثبت میکنند.
این چرخه در سال جاری نیز تا این لحظه تکرار شده است. بنابراین پاسخ به بخش دوم سؤال شما نیز مثبت است، در شرایط فعلی و در مقایسه با سهامی که درگیر اصلاح است، صندوقهای طلا در میانمدت شانس سودآوری بیشتری دارند. البته نه بهعنوان تضمین، بلکه بهعنوان یک احتمال غالب در نسبت با سایر بازارهای داخلی.
این موضوع که آیا صندوقهای طلا در این شرایط اقتصادی و سیاسی گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری هستند یا خیر، نیازمند درک رفتار اقتصاد ایران در دورههای بیثباتی است. در شرایطی که نرخ تورم بالاست، کسری بودجه دولت پابرجاست، نرخ دلار در کانالهای بالاتر تثبیت شده و سیاستهای پولی اثرگذاری محدودی بر کنترل نقدینگی دارند، طلا همیشه یکی از انتخابهای اصلی بوده است.
اما تفاوت امروز با گذشته این است که سرمایهگذاری روی طلا از حالت سنتی و فیزیکی خارج شده و ابزارهای مالی جدیدی مثل صندوقهای طلا، امکان ورود سرمایه با هزینه کمتر و سرعت بیشتر را فراهم کردهاند. این ابزارها به دلیل هماهنگی قیمتی با بازار لحظهای طلا، شفافیت و حجم معاملات بالا، از ریسکهای سنتی خرید طلا (تقلب، نگهداری، واسطهگری) کاملاً جدا هستند.
در شرایط سیاسی فعلی، که شامل نااطمینانی نسبت به مسیر مذاکرات، فشارهای منطقهای، و تغییرات احتمالی در سیاست خارجی است، سرمایهگذار ایرانی معمولاً به سمت داراییهایی میرود که «سیاستگریز» باشند؛ طلا دقیقاً چنین داراییای است. از سوی دیگر، طلا در ایران همیشه با دو موتور حرکت میکند؛ یکی قیمت جهانی و دیگری قیمت دلار. حتی اگر قیمت جهانی طلا ثابت بماند، رشد دلار کافی است تا بازدهی صندوقهای طلا رو به بالا بماند.
بهویژه اکنون که طلا «حباب منفی» دارد، بخشی از بازار آن را در محدوده کمتر از ارزش ذاتی خود میبیند و همین موضوع جذابیت خرید را افزایش میدهد. حباب منفی در طلا معمولاً نشانهای از عدم رشد هیجانی و وجود تقاضای منطقی است و بازار در چنین مواقعی احتمال رشد تدریجی را بیشتر از افت میداند. بنابراین ورود نقدینگی اخیر دقیقاً با چنین نگاهی رخ داده است.
نکته مهم آن است که صندوقهای طلا معمولاً برای سرمایهگذاری کوتاهمدت بهخصوص برای کسانی که در پی سودهای سریع هستند ابزار بهینهای نیستند، زیرا طلا در تایمفریمهای کوتاهمدت ممکن است دچار نوسانات لحظهای شود.
اما برای میانمدت و بلندمدت، در شرایط اقتصادی فعلی ایران که فشارهای تورمی همچنان پابرجاست، نرخ بهره واقعی منفی است و رشد نقدینگی ۳۰ تا ۴۰ درصدی دوباره بر اقتصاد سنگینی میکند، صندوقهای طلا میتوانند نقش مهمی در حفظ ارزش دارایی ایفا کنند. اگر بازار سهام درگیر رکود یا اصلاح بماند و سرمایهگذاران همچنان در تصمیمگیری محتاط باشند، صندوقهای طلا برای بخش قابل توجهی از پرتفوی میتوانند گزینهای مناسب باشند؛ بهشرط آنکه انتظار بازدهی تضمینی یا رشد سریع از آن نداشته باشیم.