رقابت چین و آمریکا در هوش مصنوعی
امروز جهان وارد مهمترین رقابت در عرصه فناوری، پس از طلوع عصر هستهای شده است. اما این بار بهجای اتمها، الگوریتمها به سلاح تبدیل شدهاند.
امروز جهان وارد مهمترین رقابت در عرصه فناوری، پس از طلوع عصر هستهای شده است. اما این بار بهجای اتمها، الگوریتمها به سلاح تبدیل شدهاند. اینبار بهجای رقابت برای دستیابی به یک ابرسلاح، برای تعیین اینکه جوامع چگونه بیاندیشند، کار کنند و تصمیم بگیرند، رقابت میشود. هوش مصنوعی نهتنها توزیع قدرت در سراسر جهان، بلکه ماهیت و نحوه اعمال آن قدرت را دگرگون میکند. دولت چین، هوش مصنوعی را محرک حیاتی برای «قدرت ملی جامع» میداند.
به همین دلیل، بر ادغام سریع هوش مصنوعی در حوزه نظارت، محصولات و خدمات مصرفی، تولید پیشرفته، نوسازی نظامی و حتی اکتشافات علمی تحت یک راهبرد دولتی واحد، تمرکز کرده است. به عقیده مدیر ارشد برنامههای فناوری «شورای آتلانتیک»، «یکی از جنبههای قابل توجه رویکرد چین، اولویتدادن این کشور به کاربرد آن چیزی است که «هوش مصنوعی-پلاس» (AI-plus) نامیده میشود.
چین در هدایت و ترویج استفاده از هوش مصنوعی در تمام بخشهای اقتصاد، نسبت به آمریکا برتری دارد.» هنگامی که پای توسعه و استقرار هوش مصنوعی به میان میآید، بخش خصوصی چین باید مطیع اراده حزب کمونیست باشد. چرخه نوآوری حاصل، متمایز از مفاهیم غربی درباره ارتباط میان سیاستگذاران، صنعت و دانشگاه است. در مقابل، آمریکا بیشتر به پویایی بخش خصوصی، فرهنگ تحقیقاتی باز و اتحادهای بینالمللی متکی است.
دولت آمریکا برای هماهنگ کردن ذینفعان بخش خصوصی و دانشگاهها در مقیاس ملی تلاش میکند. این کشور همچنان به دلیل حمایتهای قانونی ضعیف از حریم خصوصی و مالکیت فکری که به جای ایجاد دستورالعملهای واضح، ابهام ایجاد میکنند، با مشکل مواجه است.
شکست در رهبری آمریکا در عرصه هوش مصنوعی میتواند پیامدهایی برای نسلهای بعدی داشته باشد. نتیجه این رقابت تعیین خواهد کرد که در آینده کدام دسته از ارزشها تعیینکننده هنجارهای جهانی در هر حوزهای خواهد بود. جاش چین و رافائل هوانگ در وال استریت ژورنال نوشتند: «رقابت فزاینده در عرصه هوش مصنوعی باعث برانگیختن قیاسهایی با جنگ سرد و درگیریهای بزرگ علمی و فناورانهای شده است که مشخصه آن بود. این رقابت هم احتمالاً به همان اندازه سرنوشتساز خواهد بود.»
به عقیده آنها «ترس هم به اندازه امید به پیشرفت، نیروی محرکه چین و آمریکا است.» پیروزی در رقابت هوش مصنوعی به تولید پیشرفتهترین تراشهها، بهترین مدلها و پایدارترین انرژی بستگی دارد، اما مهمتر از آن، تعیین استانداردهای آینده جهان در حوزههای حیاتی مانند آزادی و حریم خصوصی است. اگر آمریکا و متحدانش در این رقابت شکست بخورند، هوش مصنوعی میتواند از ابزاری برای توانمندسازی به ابزاری برای کنترل تبدیل شود. «شورای آتلانتیک» با راهاندازی «کمیسیون ژئوتک هوش مصنوعی» درصدد کمک به آمریکا برای حفظ برتری فناورانه است.
این کمیسیون بر شش حوزه حیاتی تمرکز دارد: نوآوری، زنجیره تأمین، انرژی، نظارت دولت، توسعه استعدادها و اتحادهای بینالمللی. هدف نهایی، تضمین رهبری آمریکا و دستیابی به آیندهای دموکراتیک و امن از طریق ادغام این حوزهها است، زیرا رقابت در زمینه هوش مصنوعی را نمیتوان به یک عامل واحد محدود کرد. رقابت کنونی در عرصه فناوری، مهمترین رقابت برای بشریت از آغاز عصر هستهای تاکنون است.
برخی رقابت برای برتری در عرصه هوش مصنوعی را با «پروژه منهتن» مقایسه کردهاند. رقابت هوش مصنوعی، همانند پروژه منهتن، تا حدی با پیشرفتهای علمی تعیین خواهد شد. هر دو شامل پتانسیل خیر بزرگ و آسیب فاجعهبار هستند اما برخلاف پروژه منهتن که یک پروژه دولتی متمرکز بود، در انقلاب هوش مصنوعی نقش اصلی را بخش خصوصی ایفا میکند. دولتها باید برای پیروزی در این رقابت با شرکتهای خصوصی همکاری کنند که عمدتاً بودجه و نفوذ جهانی آنها حتی از وزارتخانههای دفاع نیز بیشتر است.
مزیت آمریکا در اکوسیستم دموکراتیک و بازار آزاد این کشور است که استعدادها و سرمایهها را به خود جذب میکند. با این حال، همین اکوسیستم موجب آسیبپذیری نیز هست، زیرا واشنگتن نمیتواند مانند پکن، شرکتهای فناوری را برای اهداف امنیت ملی به کار بگیرد.جنسن هوانگ، مدیرعامل انویدیا، با بیان اینکه «چین برنده رقابت هوش مصنوعی خواهد شد»، به مزیتهای چین از جمله مقررات سهلگیرانه، یارانههای انرژی و مداخله مستقیم دولت اشاره کرده است.
در مقابل، دولت آمریکا برای پیروزی در این رقابت بیشتر بر محدود کردن صادرات فناوری به چین تمرکز دارد تا کمک به شرکتهای آمریکایی. سیستم چین با ادغام بلندپروازیهای دولتی و خصوصی و همسویی اهداف ملی با مشوقهای شرکتی؛ دولت، سرمایه بخش خصوصی و علم پیشرفته را حول اهداف مشترکی بسیج میکند.
این در حالی است که شرکتهای آمریکایی عمدتاً بر کسب سود و رقابت در بازارها تمرکز دارند. پیروزی در رقابت در عرصه هوش مصنوعی مستلزم تفکر یکپارچه در توسعه، استفاده و پیامدهای این فناوری است؛ نه صرفاً تمرکز بر ساخت تراشههای بیشتر یا مدلهای سریعتر. نتیجه این رقابت بر زندگی همه افراد در کره زمین تأثیر خواهد گذاشت، و تعیین خواهد کرد که کدام کشورها و کدام ارزشها آینده جهان را شکل خواهند داد.