ایران مسلح، از گمان تا واقعیت/بررسی مخاطرات و احتمالات شرایط ایران، در صورت تغییر دکترین هستهای
به نظر میرسد که بهتر باشد حتی اگر از روی دلسوزی و امتیاز گرفتن سخن ساخت سلاح هستهای و حمایت از این موضع به میان میآید، سنجیدهتر باشد یا حتی از بیان چنین سخنانی، پرهیز شود. چراکه با روایت فوق، ساختن و یا داشتن سلاح هستهای، علیه منافع ملی ایران تلقی میشود.

این روزها بحثها و گفتوگوهای بسیاری، در فضای رسانهای، پیرامون فواید و مضرات تغییر دکترین هستهای از صلحٱمیز به تسلیحاتی، شکل گرفته است. اگرچه احتمال میرود که دلیل اصلی برجستهشدن چنین مباحثی، رونمایی از اندیشههای حامی سلاح هستهای در بین عوام و خواص جامعه، برای گرفتن امتیاز در مذاکره باشد، اما از گمان تا واقعیت، گاه یک امضا تفاوت است؛ خاصه اگر مبنای جهانبینی تصمیمگیران، کنشهای سریع و ساختارشکنانه(اصطلاحاً انقلابی) باشد.
پرسش اصلی این است که فواید و مضرات مجهز شدن جمهوری اسلامی به سلاح هستهای چیست؟
در ابتدای پاسخ، به فواید آن میپردازیم:
1- مصونیت نسبی در برابر تهدید نظامی: با وجود سلاح هستهای، درگیری نظامی، ریسک بیشتری خواهد داشت و مواضع تهدیدآمیز، با محاسبهی دقیقتری اتخاذ میشود. اما باید گفت هیچگاه احتمال درگیری به صفر نمیرسد؛ خاصه برای جمهوری اسلامی ایران. نمونه واضح این گمان، درگیری هند و پاکستان در سال جاری به عنوان دو قدرت اتمی است.
2- تغییر مؤلفهها در مذاکرات: طبعاً سلاح هستهای، بانی ملاحظات جدیتری در هنگام مذاکره است و هوشیاری طرفین را در برابر تهدیدهای یک قدرت هستهای، در بر دارد.
خطرات داشتن سلاح هستهای
1- اعمال فشارهای جامعه بینالملل، از اقدامات قهرآمیز تا تنبیهی: به طبع بر اساس معاهده منع گسترش سلاحهای کشتار جمعی، کشورها از هستهای شدن یکدیگر جلوگیری میکنند و اگر کشوری به مفاد معاهده مذکور عمل نکند و برنامهی هستهایاش تهدیدی برای جامعه بینالملل تلقی شود، از اعمال تحریمها و قطع روابط دیپلماتیک(به عنوان اقدامات قهرآمیز) گرفته تا حمله نظامی ائتلافی(به عنوان اقدام قهرآمیز) در برابرشان اعمال خواهد شد.
2- ایجاد حساسیت بینالمللی در موضعگیریهای مختلف: هر اقدام و کنش و حتی سخن و بیانیهای، زمانی که کشوری سلاح هستهای داشته باشد، ممکن است با برجستهسازی جنبه تهدیدیاش نمود پیدا کند.
3- تشدید ناپایداریها در ائتلافهای دو یا چندجانبه: به علت ایجاد حساسیتهای بسیار سلاح هستهای، فرصتطلبی کشورها در معاهدات و ائتلافها چند برابر شده و هر ائتلاف و معاهدهای به علت این حساسیتها، ناپایدارتر خواهد بود، زیرا با کوچکترین بهانهای، کشور همپیمان، میتواند با بهانه تنشزدایی از عهد خود عقبنشینی کند. شاید به نظر برسد که این گمان دقیقاً بر عکس واقعیت قدرتهای هستهای است، چراکه قدرت هستهای با دست پر وارد معاهده میشود و خیانت در تعهد مقابل آن، با تهدید جدی توأمان است، اما به نظر میرسد واقعیت ماجرای داشتن سلاح هستهای با امکان استفاده از آن، کاملاً متفاوت است. در واقع، برای کشورهایی که نمیتوانند بیش از یک قدرت منطقهای در روابط بینالملل ایفای نقش کنند، بمب اتم حداکثر کارکرد خود را در حوزه بازدارندگی ایفا میکند.
4- تهدید وجود سلاح هستهای، به مثابه انبار باروت در اقدامات خرابکارانه: وجود انبار تسلیحات هستهای در کشورهایی که ابعاد دیگر توسعهشان به اندازه ابعاد نظامی رشد نداشته است، میتواند تهدید باشد، چراکه از نفوذ گرفته تا رصد اطلاعاتی و ماهوارهای، احتمال خرابکاری در داخل و به وجود آمدن فاجعهی هستهای تشدید میشود. جدای این مسئله، هزینه نگهداری سلاح هستهای بسیار سنگینتر از تسلیحات دیگر است. بنابراین، داشتن سلاح هستهای آنطور که این روزها اصحاب رسانه در مورد آن نظر میدهند، نیست و هزینه داشتن سلاح هستهای از فوایدش بیشتر به نظر میرسد.
ضمن اینکه آن دسته از موافقان هستهای شدند، ظاهراً به این نکته توجه ندارند که داشتن سلاح هستهای یک بحث است و استراتژیهای استفاده از آن یا امتیاز گرفتن پیرامون استفاده نکردن از آن، بحث دیگر است. علاوه بر آنچه تاکنون گفته شد، جمهوری اسلامی ایران، شرایط متفاوتی دارد که بر مضرات هستهای شدن آن میافزاید. با سابقه اقدامات هیجانی و بیمحابا (از حمله به سفارتخانهها گرفته تا بعضاً استراتژیهای جنگی با تلفات بالا در جنگ هشتساله ایران و عراق) عملاً به نظر میرسد وجود سلاح هستهای در این کشور بسیار پرهزینه خواهد بود.
از طرفی، جامعه جهانی در مواردی بدبینیها و تبلیغات فراوانی نسبت به اقدامات ایران در منطقه دارد که همین امر، هزینههای احتمالی هستهای شدن ایران را افزایش میدهد. از نظر شرایط داخلی، به نظر میرسد که ایران به عنوان یک کشور با موقعیتهای استثنایی ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک، سیاست بیطرف یا انزواگرایی را پیش بگیرد، درحالیکه با هستهای شدن، این انزوا تحمیل خواهد شد.
فرهنگ مردم که توأم با مصرفگرایی کالاهای لوکس و پیروی از مُد است، پذیرای این انزوا نخواهد بود و همین تشدید انزوا از آنچه که امروز بر روابط ایران با سایر کشورها دارد، احتمالاً شروع اعتراضات را تقویت میکند. تجربه جنگ دوازدهروزه بین ایران و اسرائیل نشان داد که طرف مقابل ایران، به طور دقیق و با رصد کامل جابهجایی تسلیحات ایران عمل میکند، بنابراین حتی با داشتن سلاح هستهای، امکان شلیک آن توأم با ریسکهای حیاتی خواهد بود.
بماند که کوچکترین تحرکی مبتنی بر ساخت سلاح هستهای با رادارهای فوق پیشرفته رصد شده و حتی اعلام موضع ساخت، احتمال درگیری و حمله پیشدستانه و بهانهجویانه را تشدید میکند. یعنی قبل از رونمایی، کار با یک ائتلاف نظامی بینالمللی تمام خواهد شد. با توجه به شعارها و آرمانهای اعلامی سیاستخارجه جمهوری اسلامی و بازتاب عملکرد این آرمانها در عرصه روابط بینالملل، سلاح هستهای احتمال ائتلافی به وسعت جهان را علیه جمهوری اسلامی تقویت میکند، چراکه برخلاف تصور عدهای، جمهوری اسلامی ایران، کرهشمالی نیست و روسیه و چین، ایران هستهای را تهدیدی جدی علیه منافع خود میبینند.
به نظر میرسد که بهتر باشد حتی اگر از روی دلسوزی و امتیاز گرفتن سخن ساخت سلاح هستهای و حمایت از این موضع به میان میآید، سنجیدهتر باشد یا حتی از بیان چنین سخنانی، پرهیز شود. چراکه با روایت فوق، ساختن و یا داشتن سلاح هستهای، علیه منافع ملی ایران تلقی میشود.