نمایش رفاقت بر بستر تنش/دیدار ترامپ و اردوغان چه روایتی از وضعیت رابطه ترکیه و آمریکا میدهد
دیدار رؤسایجمهور ترکیه و آمریکا، در خدمت دستور کارهای داخلی و شخصی هر دو نفر بود. برای اروپا، این دیدار، این حقیقت را برجسته کرد که رویکرد تراکنشی آمریکا، چگونه خطر به حاشیه راندن متحدان و تقویت مستبدان را دارد.

مارک پیِرینی دیپلمات سابق اتحادیه اروپا
دیدار رؤسایجمهور ترکیه و آمریکا، در خدمت دستور کارهای داخلی و شخصی هر دو نفر بود. برای اروپا، این دیدار، این حقیقت را برجسته کرد که رویکرد تراکنشی آمریکا، چگونه خطر به حاشیه راندن متحدان و تقویت مستبدان را دارد. با معیارهای فعلی اتاق بیضی، دیدار روز ۲۵ سپتامبر بین رؤسایجمهور ترکیه و آمریکا به نظر خیلی بیدستانداز پیش رفت.
چینش بادقت حرکت به این دو رهبر اجازه داد مخالفتهای عمیق خود را پنهان کنند و به جایش دونوازی سرسختی داشته باشند که در آن نزدیکیها و کلمات دوستانه با غضب ترامپی ترکیب شده بود. برای رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه که فقط رسانههای دوست را با خود به سفر میبرد و رسانهها را در کشور خود زیر نظر میگیرد، این دیدار موقعیتی ایدهآل بود. برای دونالد ترامپ، برنامه روز، دیپلماسی از تغییر معاملات بزرگ بود. هر دو به نظر راضی میآمدند.
رئیسجمهور ترکیه، مدتها منتظر این لحظه در اتاق بیضی بود، چون در تمام دوران ریاستجمهوری جو بایدن، کاخ سفید از او میزبانی نکرده بود. اردوغان، برخلاف گرایشات معمولاش، سرسختانهترین مواضع خود را پیش خود نگه داشت و نظراتش درباره نسلکشی اسرائیل در غزه، «مقاومت» حماس و ارتباطات ترکیه با روسیه را برای جای دیگر گذاشت.
سفر این رهبر ترک به واشنگتن با فاصله کمی پس از سخنرانی او در مجمع عمومی سازمان ملل متحد رخ میداد و در نتیجه، حرفهای سرسختمآبانه خود را قبلاً در نیویورک زده بود. مسائل محل اختلاف، آنجا مورد بحث گسترده بین نیروهای سطح بالای دولتها قرار گرفته بودند. اردوغان، روایت رسمی ترکیه را برای مصاحبهاش با فاکسنیوز در روز ۲۳ سپتامبر نگه داشت و بعد از بازگشت به آنکارا هم این روایت را ادامه داد تا تصویر خود را به عنوان رهبری مورد احترام، تقویت کند.
در واقع، اردوغان نیاز مبرمی به این جلسه رسانهای گرانبها داشت تا گرفتاریهای عمیق داخلیاش را پنهان کند، بهخصوص از آنجا که در دوره ترامپ، دیدارهایی در کاخ سفید به برنامهای تلویزیونی دنبالهداری تبدیل شده است. در خانه، تصاویر صامت با صدای گزارشگری که روی آن صحبت میکرد، به اردوغان اجازه داد این دیدار را به عنوان موفقیتی مهم تصویر کند: رئیسجمهور ترکیه در حال گفتوگو با همتای خود در ایالات متحده، در حالی که همچنان خصومتآمیزترین مواضع خود را حفظ کرده است. این بلافاصله به نظر یک پیروزی میآمد.
ترامپ هم انتخاب کرده بود این دیدار، دورهمی دوستانه و مردانهای باشد. چنان که تام باراک، سفیر ایالات متحده در ترکیه و نماینده ویژه در امور سوریه، شب قبل از این دیدار گفت، رئیسجمهور از مخالفتهای بیپایان با آنکارا درباره استفاده ترکیه از موشکهای اس۴۰۰ یا غیبت ترکیه در فرایند تحریمها علیه روسیه، «خسته» شده است. به جای اینها، ترامپ تصمیم گرفت «آنچه را اردوغان بیش از هر چیز نیاز دارد، به او بدهد: مشروعیت.»
ترامپ، زنده از کاخ سفید، از بهاصطلاح دوستش، با ترکیبی از حرفهای مثبت و منفی استقبال کرد: تحسین رهبری قدرتمند اردوغان در کشورش و در خاورمیانه، از جمله در سوریه؛ شوخی سرزنشآمیزی درباره «انتخابات دستکاریشده» در ترکیه؛ ابراز تأسف درباره خرید نفت روسیه توسط آنکارا و صحبت از معاملات بزرگ بین ایالات متحده و ترکیه، شامل یک هواپیما، یک نیروگاه هستهای و تأمین گاز طبیعی مایع یا الانجی. بیشتر این معاملات، نیاز به بحث بیشتر دارند و درباره ارزش برخی تردید هست؛ مثلاً ترکیه همین اواخر میدان گازی عظیمی زیر دریای سیاه کشف کرده، پس چرا باید نیاز داشته باشد که از ایالات متحده، الانجی بخرد؟ اما در دنیای «معامله به مثابه دیپلماسی» ترامپ، اینها با عقل جور در میآیند.
از نظرگاه اروپایی، این تحولات، چارچوب رابطه تازهای چشمگیر بین ایالات متحده و ترکیه را ترسیم میکنند: ترامپ با اردوغان رابطهای دوستانه دارد و اهمیتی برای تخریب حاکمیت قانون در کشوری که یک متحد مهم عضو ناتوست، قائل نیست؛ ترامپ از آنچه «تصرف غیردوستانه» سوریه «از طریق نیروهای نیابتی» توسط آنکارا میخواند، راضی است؛ ترامپ رضایت داده، خطوط هوایی ترکیه، خریدی انبوه از بوئینگ داشته باشد، به عنوان شرکتی که معمولاً مایل است بین دو تأمینکنندهاش، ایرباس و بوئینگ، تعادل را حفظ کند و بالاخره ترامپ امیدوار است ترکیه را از نفت روسیه و شاید همینطور از گاز روسیه، جدا کند.
روی هم رفته، مواضع تازه کاخ سفید درباره ترکیه، احتمالاً واگرایی بین ایالات متحده و اروپا بر سر سیاستهایشان نسبت به آنکارا را تشدید خواهد کرد؛ ضمناً این مواضع، به خوبی نشان میدهند، وقتی پای پیادهکردن سیاست «اول آمریکا» در صحنه بینالمللی میرسد، ایالات متحده با متحدان اروپایی هماهنگی ندارد.
در این مقطع، به نظر میرسد هیچکدام از جدیترین مسائل بین دو رئیسجمهور حل نشدهاند. پنتاگون، پرتابگرهای موشکی اس۴۰۰ را مانعی جدی بر سر راه تحویل جنگندههای رادارگریز اف۳۵ ساخت آمریکا به ترکیه میبیند. آنکارا پیش از اینکه در دسامبر ۲۰۲۰، توسط ترامپ از برنامه توسعه این جنگنده بیرون رانده شود، سفارشی برای این جنگندهها داده بود که شامل اف۳۵ب میشد.
اف۳۵ب، نسخه نیروی دریایی این هواپیماست که بنا بود روی ناو هواپیمابر آنادولو در دریای سیاه یا مدیترانه مستقر شود. مهمترین عامل ممانعتکننده این است: عادیسازی روابط آنکارا با واشنگتن، نیازمند این است که به طریقی، این اس۴۰۰ها از سر راه برداشته شوند، یا به کشوری ثالت ارسال یا فروخته شوند، یا تحت نظارت ایالات متحده در ترکیه انبار شوند. هر دو گزینه احتمالاً از سوی کرملین ناپذیرفتنیاند. ایده دیگری که مورد بحث است، خرید اف۱۶، دومین گزینه در فهرست بهترینها، از سوی ترکیه است.
به همین شکل، اجبار ترکیه به توقف خرید نفت خام از روسیه، با توجه به رابطه آنکارا با مسکو، کار سختی خواهد بود. ترکیه نفت خام روسیه را در حجمی که از زمان حمله روسیه به اوکراین در ۲۰۲۲ بهشدت افزایش یافته، میخرد، در پالایشگاههای ترکیه پردازشاش میکند و آن را دوباره به عنوان محصولی ترکی صادر میکند. این نقشه بهوضوح روشی برای دورزدن تحریم است که هم به سود روسیه است، هم به سود ترکیه. در این عرضه به نظر میرسد راهبرد کاخ سفید، تحمیل معاملاتی به ترکیه است، به عنوان هزینه در معرض قرارگرفتن فزاینده اردوغان.
فراتر از این، هدف راهبرد ترامپ این است که جایگاه همتایی باارزش را به دوست ترکش بدهد، یا به تعبیر باراک، «مشروعیت»، در حالی که حاکمیت فرتوت قانون در این کشور، وضعیت حزب جمهوریخواه مردم یا سیاچپی به عنوان مخالف اصلی و نیز وضعیت زندانیان برجسته عقیدتی از قبیل عثمان کاوالا را نادیده میگیرد. این موضعگیری جدید برای اروپا نگرانکننده است؛ چون، فراتر از ترکیه، چنین موضعی میتواند پیشنمایشی از روابط آینده روسیه و ایالات متحده باشد: تلاش مداوم دو رهبر مستبد برای قانعکردن یکدیگر با زور، در حالی که بقیه دنیا، به جز چین را شایسته توجه نمیبینند.
فقط زمان مشخص خواهد کرد که آنکارا، به جز فرصتی برای حضور در مقابل دوربینها، چه در اتاق بیضی حاصل کرده و به چه قیمتی. در ۹ ماه گذشته، دنیا به تغییر جهت سیاستهای کاخ سفید در لحظه و نیز عطشاش برای تجلیل و تحسین، عادت کرده است. موضعگیری غیرمنتظره اردوغان در ۲۹ سپتامبر که از برنامه صلح ۲۹مادهای ترامپ برای غزه تعریف کرده بود، تا همین جا هم باعث انتقاداتی جدی در ترکیه شده است. به همین شکل، هنوز پاسخی برای این سؤال نیست که آیا نقشآفرینی آنکارا در گفتوگوهای صلح آینده در غزه، برای اسرائیل پذیرفتنی است یا نه.
اردوغان مدتها تلاش کرد تا به این لحظه، در اتاق بیضی با زرقوبرق تازهاش برسد و فعلاً، احتمالاً از رسیدن به آن لذت میبرد. داستانی که استعارهای مناسب برای وضعیت این دیدار دارد، در رسانههای ترکیه رخ داد: بیشتر آنها، حتی منتقدان اردوغان، خواستند هواپیمایی را که روی میز وسط اتاق بود، مدلی از بوئینگ ۷۴۷ ببینند، به عنوان نمادی از آشتی. افسوس که چنین نمادی در کار نبود و آنچه روی میز بود، صرفاً مدلی از هواپیمای جدید در حال ساخت رئیسجمهور آمریکا بود؛ مدلی که ترامپ مرتباً در اتاق بیضی به نمایش میگذارد.