جهش بودجه نهادهای خاص در غیاب منابع/بودجه تعدادی از نهادها طی ۶ سال از ۳۵۹ تا ۹۶۱۶ درصد افزایش داشته است
ناترازی بودجه از سایر ناترازیها وخیمتر است. دخل و خرج دولت سالهاست جور نیست و هر سال که میگذرد فاصله بین درآمد و هزینهها بیشتر میشود.

ناترازی بودجه از سایر ناترازیها وخیمتر است. دخل و خرج دولت سالهاست جور نیست و هر سال که میگذرد فاصله بین درآمد و هزینهها بیشتر میشود. کاهش درآمدها به دنبال تحریمهای اقتصادی طرف منابع را هر سال محدودتر کرده اما طرف مصارف همچنان پرشتاب، رشد میکند.
از ابتدای دهه ۹۰ که شرایط کشور به دلیل بنبست معاملات با دنیا تغییر کرد، دخل و خرج دغدغه مهمی برای دولتها شد. هر سال عنوان میشد اتکا به نفت را کم میکنیم، بودجه را اصلاح ساختاری میکنیم و بودجهریزی عملیاتی را در دستور کار قرار میدهیم. اما هرچه در ردیفهای بودجههای سنواتی بیشتر میگردیم، کمتر این اهداف را پیدا میکنیم.
در بین تمام خرج و مخارجهای دولت، بودجه برخی نهادهایی که وجودشان در شرایط بحران ضروری به نظر نمیرسد، رشدی غیرمتعارف و بسیار بالاتر از تورم سالانه بوده و به عبارت مناسبتر، جهشهایی را در رشد اعتبارات داشتهاند که بخشهای ضروری بودجه مثل یارانههای نقدی، بودجه خریدهای تضمینی و بودجه سلامت نداشتند.
مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم هم از این قاعده مستثنی نبوده و در چندین نطق خود به اصلاح و عملیاتی شدن بودجه پرداخته است. بهطور مثال در ویدئوی منتشرشده از دیدار مدیران رسانهها با رئیسجمهور در سوم شهریورماه، مسعود پزشکیان با انتقاد از شیوه کنونی بودجهریزی، بر ضرورت عملیاتی شدن آن تأکید کرد. او صراحتاً گفت: «این پولها باید صرف نان مردم شود، کارمان شده این که فقط به یک مشت بنیاد و سازمان الکی که به هیچ دردی نمیخورند، پول بدهیم. به مسئولان گفتم آقایان! این بساط باید جمع شود.»
۱۵ مردادماه نیز رئیسجمهور به سازمان برنامه و بودجه رفت تا از نزدیک در جریان روند برنامهریزیهای مربوط به بودجه سال 1405 قرار گیرد. پزشکیان در این بازدید با انتقاد از اینکه روند فعلی تدوین بودجه هزینهای است، گفت: «میبایست با محاسبه فنی یک پروژه و یا یک خدمت، نسبت به اختصاص بودجه اقدام کرد که بدین ترتیب از بسیاری از مصادیق اتلاف منابع جلوگیری خواهد شد. دولت دارای امکانات و منابع بسیاری است که به هیچ عنوان از آن بهینه استفاده نمیشود؛ امروز در مجموعه حاکمیتی، هزینههای بسیاری میشود بدون آنکه گرهای از مشکلات مردم را حل کند و یا خروجی مشخصی برای کشور داشته باشد.»
او از پرداخت بدون ضابطه ردیفهای دستمزدی همچون فوقالعاده مدیریت به مدیران ناکارآمد هم انتقاد و تاکید کرد: «اگر مدیری توانست همانند بخش خصوصی مسئلهای را حل کند آن وقت مستحق پاداشهای مدیریتی خواهد بود.»
بیابانی با 30 هزار میلیارد تومان بودجه
پزشکیان در حرف، منتقد دستگاههایی است که خروجی مناسبی ندارند و معتقد است نباید به آنها بیضابطه بودجه داد. اما در عمل خود او هم در مقابل جهشهای درخواستشده بودجه این دستگاهها کم میآورد. در دولت خود او و در اولین بودجه دولت چهاردهم، بودجه صداوسیما به نزدیک ۳۰ هزار میلیارد تومان رسید. در حالی که این عدد در بودجه 1403 حدود 22 هزار میلیارد تومان بود.
وقتی مقام اول دولت صحبت از بودجه عملیاتی میکند باید این گفته در سند مالی که تنظیم میکند دیده شود. صداوسیمایی که هیچ خروجی قابل قبولی ندارد و مردم حتی رغبت نمیکنند شبکههای آن را مروری سرسری کنند و به مثابه بیابانی برهوت است، بر مبنای چه عملکردی ۳۰ هزار میلیارد تومان بودجه میگیرد که اگر با بودجه شرکتی این دستگاه محاسبه کنیم این عدد به بالای 43 هزار میلیارد تومان میرسد.
صحبتهای صادق زیباکلام درباره صداوسیما خواندنی است. او گفته: «خروجی نهادهای بودجهبگیر در جامعه یا دینداری مردم دیده نمیشود؛ صداوسیما با بودجه عظیم نتوانسته مردم را پای رسانه ملی نگه دارد و بسیاری جذب شبکههای خارجی شدهاند. این سازمان با حجم بودجه ۲۹ هزار میلیارد تومانی کاری کرده که بسیاری ترجیح میدهند بیبیسیفارسی یا اینترنشنال تماشا کنند. خیلی ساده باید از دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم پرسیده شود که این هزار میلیارد تومانی که در سال ۱۴۰۴ بودجه شما بوده، چه کار کردید؟ برایند آن چه بوده؟ از داخل آن چه آمده بیرون؟»
او یادآوری میکند:«بحث بودجه نهادهای دینی و فرهنگی در زمان دولت حسن روحانی هم مطرح بود. در حالی که نهادهای مذهبی نیز نه ایمان و امید مردم را تقویت کردهاند و نه در کاهش مشکلات اجتماعی مانند افسردگی، اعتیاد یا بیاعتمادی نقشی داشتهاند. این منابع میتوانست صرف آموزش، بهداشت، رفاه عمومی یا محیط زیست شود، اما صرف پوسترهای تبلیغاتی و فعالیتهایی بدون خروجی شده است.
خیلیها یادشان نمیآید، اما آقای روحانی در سال ۹۲، اولین دوره ریاستجمهوریاش، با بحثی مواجه شد که گفته میشد میخواهد بودجه نهادهای دینی را کاهش دهد. من همان سال ۹۲، برای بودجه سال بعد یعنی ۹۳، بر اساس نهادها، سازمانها و موسساتی که در ردیف بودجه عمومی بودند، بودجه آنها را مشخص کردم و دیدم که اینها از سال ۷۳ چه میزان بودجه داشتند. حدوداً نزدیک به بیست سازمان و نهاد بود، از جمله وزارت ارشاد و سازمان صداوسیما که در جهت فرهنگ فعالیت میکنند.»
84 هزار میلیارد تومان برای تبلیغات مذهبی
مجمع جهانی اهل بیت، 291 میلیارد تومان، مجمع تقریب مذاهب 141 میلیارد تومان، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم 914 میلیارد تومان، شورای عالی حوزههای علمیه 8861 میلیارد تومان، مرکز خدمات حوزههای علمیه 14097 میلیارد تومان، موسسه امام خمینی (مربوط به آیتالله مصباح) نزدیک ۵۰۰ میلیارد تومان؛ جامعةالمصطفی 1755 میلیارد تومان، سازمان تبلیغات اسلامی نزدیک به 6258 میلیارد تومان، ستاد امر به معروف و نهی از منکر ۲۵۹ میلیارد تومان، نهادی به اسم قرب بقیةالله 1954 میلیارد تومان، صداوسیما ۲۹ هزار میلیارد تومان، وزارت ارشاد ۱۴ هزار میلیارد تومان، آستان حضرت امام خمینی 310 میلیارد تومان، دبیرخانه شورای عالی انقلاب 1043 میلیارد تومان، ستاد اقامه نماز 138 میلیارد تومان، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی 1637 میلیارد تومان، مرکز الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت 371 میلیارد تومان، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی 1431 میلیارد تومان، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی 332 میلیارد تومان، موسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی 301 میلیارد تومان، پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی 135 میلیارد تومان، شورای سیاستگذاری ائمه جمعه 271 میلیارد تومان و مرکز رسیدگی به امور مساجد 151 میلیارد تومان بودجه میگیرند که جمع کل آنها تقریباً 84 هزار و 150 میلیارد تومان میشود. این تنها بخشی از بودجه تبلیغاتی است که در اینجا آورده شده است.
حالا بودجه دانشگاه تهران را ببینید که نزدیک ۶۵۰۰ میلیارد تومان و بودجه سازمان محیط زیست حدود ۸۰۰۰ میلیارد تومان است. یعنی مجموع بودجه این دو نهاد حدود ۱۴ هزار میلیارد تومان است، در حالی که بودجه 84 هزار میلیارد تومانی برای تعدادی از نهادهای مذهبی صرف میشود.
یک فوت کنند، پزشکیان را باد میبرد
زیباکلام در جایی اضافه کرده: «سوال این است که این مجمع جهانی اهل بیت، مجمع تقریب مذاهب، دفتر تبلیغات اسلامی، شورای عالی حوزههای علمیه، موسسه امام خمینی و دیگر نهادها با این بودجه چه کاری برای جذب نسلهای جدید انجام دادهاند؟ صداوسیما با بودجه ۳۰ هزار میلیارد تومانی چه کرده است تا جوانان و مردم را به اسلام، خدا و پیغمبر نزدیک کند؟
این در حالی است که این منابع میتوانست صرف بهداشت، آموزش و پرورش، جادهها، راهآهن، محیط زیست و رفاه عمومی شود. از مجلس هم انتظاری نمیرود؛ مجلسی که نمایندگانش در تهران با پنج تا حداکثر ۱۰ درصد رای واجدین شرایط به آن راه یافتند، خیلی نمیتوان انتظار داشت که با مردم باشند و به داد آنها برسند. پزشکیان که سهل است؛ پدرجد پزشکیان هم نمیتواند. برای اینکه نهادهایی که این بودجهها را میگیرند، خیلی خیلی قدرتمندتر از پزشکیان هستند؛ اگر یک فوت کنند، پزشکیان را باد میبرد.»
رؤسای دولت در سالهای گذشته تلاش کردند این بخش از بودجه را سامان دهند اما نهتنها موفق به این ساماندهی نشدند بلکه در اغلب موارد ناگزیر به پذیرش جهشهای بودجه این نهادها شدهاند. مقایسه بودجه سال 1404 این نهادها با بودجه سال 1399 نشان میدهد بین 359 تا 9616 درصد رشد بودجه برای آنها لحاظ شده است. طی ۶ سال بودجه صداوسیما 1447 درصد افزایش پیدا کرده است.
دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی 1763 درصد رشد بودجه داشته، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی 1961 درصد افزایش بودجه داشته، ستاد امر به معروف و نهی از منکر 722 درصد رشد بودجه را تجربه کرده، بودجه حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی 2182 درصد بالا رفته، شورای عالی حوزههای علمیه 1575 درصد رشد بودجه داشته، رشد بودجه مرکز خدمات حوزههای علمیه 1663 درصد و سازمان تبلیغات اسلامی 2210 درصد بوده است.
چنین رشدهای نامتعارفی در بودجه نهادهای مذهبی در حالی پیشبینی میشود که نرخ تورم طی 6 سال گذشته روند بسیار کندتری داشته است. بر اساس نرخ تورم اعلامی بانک مرکزی در این 6 سال قیمتها نهایتاً سه تا چهار برابر شده است. اما بودجه نهادهای مذهبی 15 برابر، 20 برابر و 30 برابر شده است. به طور مشخص بودجه صداوسیما ظرف 6 سال 15 برابر شده است.
موازیکاری برای تبلیغ معارف اسلامی
مواردی که در این گزارش به آن اشاره شده فقط بخش کوچکی از بودجهای است که صرف تبلیغات و فرهنگسازی دینی میشود. به جز نهادها و موسسات مستقلی که نام آنها برای جلوگیری از طولانی شدن گزارش، نیامده، ذیل هر دستگاه اجرایی دولتی و مستقل از دولت را که نگاه میکنیم ردیفهایی با عناوینی چون گفتمانسازی، تبلیغ و تبیین معارف دینی وجود دارد که اعتباری مستقل از دولت دریافت میکند. ردیف اعتلای سبک زندگی ایرانی و اسلامی هم جزو آن دسته از ردیفهایی است که هر دستگاه به طور مستقل برای آن بودجه دارد.
چنین ولخرجیهای کمثمر در شرایطی رخ میدهد که روز یکشنبه رهبری در دیدار رئیسجمهور و هیئت وزیران با اشاره به لزوم بهرهگیری از هر ساعتِ فرصت گذرای خدمت به مردم، گفتند: «اگر فرصت خدمت را قدر بدانیم و با پرهیز از کمکاری و موازیکاری، سرگرم مسائل متفرقه نشویم، مشکلات، نه در درازمدت بلکه در میانمدت، حتماً حل خواهد شد.»
روز گذشته با نگاه به گفتههای رهبری، سایت امتداد خطاب به پزشکیان نوشت: «در سیاست، همیشه لحظاتی هست که سیاستمداران باید بتوانند از آن به درستی استفاده کنند تا اتفاقات مهم را رقم بزنند. پزشکیان حالا در چنین نقطهای ایستاده است. رئیسجمهور باید از فرصتی که رهبری در حذف نهادهای بیخاصیت در اختیار دولت گذاشته به نحو احسن و به سرعت استفاده کند.»
هرچند پزشکیان خطاب به بودجهبگیران غیرضروری گفته بود که بساطتان را جمع کنید اما حسامالدین آشنا مشاور حسن روحانی به او توصیه کرد: «وارد این میدان نشو، تجربه دولت روحانی را جلوی چشمت بگذار.» او به خوبی میدانست که روحانی با نزدیک شدن به حذف بودجه این نهادها با حملات شدیدی روبهرو شده بود. اما مسعود پزشکیان امتیاز بهتری از روحانی در این خصوص دریافت کرد. چراکه رهبر انقلاب در دیدار با اعضای هیئت دولت اظهارنظری داشت که مطابق با خواست رئیسجمهور بود.
ایشان با بیان اینکه «اجماعسازی امروز از گذشته آسانتر است؛ از این فرصت باید استفاده کرد و کارهایی را که مورد اجماع است، پیش برد» گفتند: «یکی مسئله سبک کردن بدنه دولت، یعنی کاستن از برخی دستگاههایی که وجود و عدم آنها یکسان است.» این جمله در واقع همراهی و همدلی رهبری با دولت در حذف نهادهایی است که هیچ خاصیتی ندارند اما در عین حال بار سنگینی به بودجه دولت تحمیل میکنند.
امروز دولت با کسری بودجه نزدیک به ۸۰۰ هزار میلیارد تومان نمیتواند روی مسیرهای تکراری گذشته دوام بیاورد. این حجم از کسری، دیگر با مالیاتهای ریز و درشت پر نمیشود. یکی از راههای مهم حذف نهادهایی است که خاصیتی ندارند.
امروز که دولت در حال تدوین لایحه بودجه 1405 است؛ پزشکیان بایداز فرصت استفاده کند. او یا باید تسلیم فشار و عملیات رسانهای بنیادها و قرارگاهها شود و به همان توصیه آشنا تن دهد، یا با تکیه بر حمایت رهبری، این مسیر را تا آخر برود. فرصت امروز، فرصت کمیابی است؛ اگر از دست برود، دیگر بعید است دولتی بتواند در ایران دست به چنین جراحی مهمی بزند. پزشکیان باید بداند که اجماع امروز، سرمایهای است که فردا ممکن است دیگر نباشد. عقبنشینی یعنی ریختن دوباره بودجه کشور در جیب نهادها و سازمانهایی که عملکرد مشخص و اثرگذاری ندارند.