صداوسیما پول میدهد؟مجلس سرانجام تصویب کرد که صداوسیما باید سهم حق پخش تلویزیونی را به تیمهای ورزشی بدهد
تصویب حق پخش تلویزیونی برای باشگاههای ایرانی در مجلس شورای اسلامی، روز گذشته بهعنوان نقطهعطفی در تاریخ فوتبال ایران رقم خورد؛ تصمیمی که میتواند معادلات اقتصادی ورزش کشور را دگرگون کند و سالها مطالبه معوقه باشگاهها را بهبار بنشاند.

تصویب حق پخش تلویزیونی برای باشگاههای ایرانی در مجلس شورای اسلامی، روز گذشته بهعنوان نقطهعطفی در تاریخ فوتبال ایران رقم خورد؛ تصمیمی که میتواند معادلات اقتصادی ورزش کشور را دگرگون کند و سالها مطالبه معوقه باشگاهها را بهبار بنشاند. سالهاست که موضوع حق پخش تلویزیونی، به یکی از چالشهای جدی فوتبال ایران بدل شده؛ چالشیکه در نبود درآمدهای پایدار، باشگاهها را به ورطه بدهیهای سنگین، مشکلات مالی و وابستگی شدید به منابع دولتی کشانده است.
حالا با این مصوبه، صداوسیما مکلف میشود بخشی از درآمدهای هنگفت ناشی از تبلیغات و پخش مسابقات را به باشگاهها بپردازد. پرسش اصلی اینجاست که این قانون چگونه اجرا خواهد شد، سهم واقعی باشگاهها چهمیزان خواهد بود و آیا میتواند نقطه پایان بر بحرانهای مالی فوتبال ایران باشد یا خیر؟ نگاهی تحلیلی به این تصمیم و تبعات آن، میتواند تصویر روشنی از آینده فوتبال حرفهای ایران ترسیم کند. در این گزارش جزئیات طرحی که باشگاهها را از یک شکست واقعی نجات میدهد مورد بررسی قرار دادیم.
بحران دیرینه فوتبال ایران و نقش حق پخش تلویزیونی
فوتبال ایران طی دودهه اخیر همواره با مشکل جدی کمبود منابع مالی مواجه بوده است. باشگاههای بزرگ همچون پرسپولیس و استقلال بهرغم برخورداری از میلیونها هوادار، در عمل فاقد درآمد پایدار بوده و اغلب برای بقا به حمایتهای مستقیم دولتی یا اسپانسرهای موقت متکی بودهاند. این وابستگی، نهتنها استقلال اقتصادی باشگاهها را زیر سوال برده، بلکه آنها را بهطور مستقیم درگیر مسائل سیاسی و مدیریتی کرده است. در این میان، حق پخش تلویزیونی یکی از بدیهیترین منابع درآمدی در فوتبال حرفهای دنیا، در ایران سالها مسکوت ماند.
صداوسیما با استناد به انحصار پخش تلویزیونی، نهتنها مبلغی به باشگاهها پرداخت نکرد، بلکه در بسیاری مواقع از حق مالکیت معنوی مسابقات هم چشمپوشی کرد. همین موضوع بارها باعث انتقاد مدیران باشگاهها و حتی تهدید به عدمحضور در مسابقات شد؛ تهدیدهایی که البته هیچگاه عملی نشد. تصویب اخیر مجلس، درواقع پاسخی به این مطالبه تاریخی است. اما پرسش اصلی اینجاست که آیا این قانون بهطور واقعی اجرا خواهد شد یا همچون بسیاری از قوانین، روی کاغذ باقی خواهد ماند؟
درآمد 5/2 هزار میلیاردی صداوسیما فقط از ۳ مسابقه
اما درآمد صداوسیما از پخش تبلیغات تلویزیونی قبل، حین و بعد از هر مسابقه فوتبال چقدر است؟ روزنامه فرهیختگان روز گذشته با محاسبه این ارقام به اعداد شگفتانگیزی رسید. این روزنامه در گزارشی نوشت که تنها از محل پخش مسابقات تیم ملی فوتبال ایران در رقابتهای جام کافا، سازمان صداوسیما حدود 5/2 هزار میلیارد تومان، معادل 20 میلیون دلار، درآمد تبلیغاتی کسب کرده است. گفتنیاست، سال گذشته نیز تعرفه پخش زنده فوتبال داخلی در مجموع ثانیههای تبلیغات ضرب شد و عدد حدودی ۵۸ هزار میلیارد تومان، معادل 50 میلیون دلار فعلی، در سال ۱۴۰۳ برای تبلیغات ثبت شد.
یعنی صداوسیما فقط از پخش بازیهای همین دو تیم (مجموع ۷۶ مسابقه طی یکسال) به این درآمد میرسد. بسیاری از نمایندگان مجلس درنهایت متقاعد شدند که وقت تغییر فرارسیده است. آنها با استناد به همین آمارها تاکید کردند که صداوسیما نمیتواند بیشازاین از منافع فوتبال بهرهمند شود؛ بدون آنکه سهمی عادلانه به صاحبان اصلی یعنی باشگاهها پرداخت کند. افشای چنین ارقامی درنهایت روند تصویب قانون حق پخش تلویزیونی را تسریع کرد و امروز میتوان گفت، یکی از محرکهای اصلی این تصمیم تاریخی، همان گزارش جنجالی فرهیختگان بوده است.
حق پخش در اروپا چگونه تقسیم میشود؟
برای درک بهتر اهمیت این مصوبه، باید نیمنگاهی به مدلهای درآمدزایی از حق پخش در فوتبال اروپا داشت. لیگ برتر انگلیس دراینزمینه یکی از موفقترین نمونههاست. تنها در فصل ۲۰۲۳-۲۰۲۲، قرارداد فروش حق پخش تلویزیونی این لیگ به بیش از ۱۰ میلیارد پوند رسید. بخش عمدهای از این مبلغ مستقیماً بین ۲۰ باشگاه لیگ برتر تقسیم میشود. هر باشگاه در انگلیس بهطور متوسط، سالانه بیش از ۱۰۰ میلیون پوند از محل حق پخش دریافت میکند که این درآمد پایدار، عامل اصلی توسعه زیرساختها و خریدهای پرهزینه در بازار نقلوانتقالات است.
در بوندسلیگای آلمان نیز وضعیت مشابهی برقرار است. درآمد حق پخش این لیگ در سال ۲۰۲۳ حدود 5/1 میلیارد یورو بود که براساس رتبه تیمها، تعداد بازیهای پخششده و معیارهای دیگر بین باشگاهها توزیع شد. باشگاههایی مانند بایرن مونیخ و دورتموند سهم بیشتری دریافت کردند، اما حتی تیمهای میانه جدول هم توانستند دهها میلیون یورو بهدست آورند. این الگوها نشان میدهد که حق پخش تلویزیونی نهتنها منبعی برای بقا، بلکه سکوی پرتابی برای رشد و رقابت در سطح جهانی است. مقایسه این ارقام با وضعیت باشگاههای ایرانی که عملاً هیچ سهمی از حق پخش نداشتند، شکاف عمیق اقتصادی فوتبال ایران با اروپا را آشکار میکند.
سهم باشگاههای ایرانی؛ رویای دیرینه یا واقعیتی در دسترس؟
با تصویب این قانون، حالا نوبت به پرسش کلیدی میرسد؛ سهم واقعی باشگاههای ایرانی از حق پخش چقدر خواهد بود؟ براساس برآوردهای اولیه کارشناسان اقتصادی ورزش، اگر درآمد تبلیغاتی صداوسیما از پخش مسابقات داخلی و ملی حتی نزدیک به 70 هزار میلیارد تومان در سال 1404 باشد، تخصیص ۳۰ تا ۴۰ درصد آن به باشگاهها میتواند رقم قابلتوجهی ایجاد کند. برای مثال، اگر تنها 20 هزار میلیارد تومان به باشگاههای لیگ برتر فوتبال اختصاص یابد، سهم هر تیم بهطور میانگین، حدود 1000 میلیارد تومان خواهد بود.
این رقم برای باشگاههایی چون پرسپولیس و استقلال که همواره با بدهیهای سنگین مواجهاند، میتواند بخش عمدهای از مشکلات مالی را پوشش دهد. البته نحوه تقسیم دقیق این درآمد هنوز روشن نشده است. برخی معتقدند، معیار باید تعداد بیننده و جذابیت مسابقات باشد؛ موضوعیکه به سود تیمهای پرهوادار است. برخی دیگر، خواستار تقسیم برابر هستند تا عدالت رقابتی حفظ شود. در هر صورت، آنچه مسلم است این است که باشگاهها پس از سالها به یک منبع درآمد پایدار و قانونی دست خواهند یافت. گفتنیاست 1000 میلیارد تومان با دلار 102 هزار تومان، حدود 10 میلیون دلار برای پرسپولیس و 10 میلیون دلار برای استقلال خواهد بود که رقم بسیار قابلتوجهی برای تیمهایی است که درصدد جذب بازیکن هستند.
پیامدهای احتمالی برای فوتبال ایران
تصویب و اجرای این قانون میتواند تبعات گستردهای برای فوتبال ایران داشته باشد: کاهش وابستگی به دولت که بههمینمنظور باشگاهها میتوانند بخشی از هزینههای خود را بدون نیاز به بودجههای دولتی تأمین کنند. افزایش شفافیت مالی؛ با ورود درآمدهای جدید، نیاز به حسابرسی و مدیریت مالی دقیقتر افزایش خواهد یافت. بهبود کیفیت لیگ که باشگاهها قادر خواهند بود بازیکنان بهتری جذب کرده و زیرساختهای خود را ارتقاء دهند. رقابت عادلانهتر که در صورت تقسیم برابر یا عادلانه، تیمهای کوچک نیز از منافع فوتبال ملی بهرهمند میشوند.
بااینحال خطراتی نیز وجود دارد. در صورت نبود شفافیت و مدیریت صحیح، این منابع مالی میتواند مانند بسیاری از درآمدهای دیگر هدر برود یا صرف پرداخت بدهیهای گذشته شود، بدون آنکه اثری پایدار بر ساختار باشگاهها بگذارد. تصویب حق پخش تلویزیونی برای باشگاههای ایرانی، رویدادی تاریخی است که میتواند آینده فوتبال ایران را متحول کند.
نکتهای که فعلاً مشخص نیست اینکه، صداوسیما براساس چه قراردادی میخواهد سهم فوتبال و سایر ورزشها را پرداخت کند؟ اگر براساس جدول سالهای اخیر باشد، طبعاً فوتبال آنطور که باید سهم نخواهد برد، هرچند براساس جداول گذشته نیز این سهم آنطور که باید، پرداخت نشده است. برگ برنده باشگاههای فوتبال در دنیای امروز، همین حق پخش تلویزیونی و استفاده از تبلیغاتی است که تا امروز فوتبال ایران از آن محروم بود.