| کد مطلب: ۴۷۴۳۵

صربستـان نقطه جوش بالکان/ناآرامی‌‏های سیاسی در صربستان تا چه اندازه در راستای سیاست‌‏های روسیه است؟

تظاهرات هفته گذشته در صربستان، نشانه قوت یافتن چشمگیر جنبش اعتراضی بود که اواخر سال گذشته به دلیل فرو ریختن سایبان ایستگاه قطار در نووی‌ساد آغاز شد.

صربستـان نقطه جوش بالکان/ناآرامی‌‏های سیاسی در صربستان تا چه اندازه در راستای سیاست‌‏های روسیه است؟

تظاهرات هفته گذشته در صربستان، نشانه قوت یافتن چشمگیر جنبش اعتراضی بود که اواخر سال گذشته به دلیل فرو ریختن سایبان ایستگاه قطار در نووی‌ساد آغاز شد. این فاجعه که منجر به کشته شدن ۱۶ نفر شد، به‌طور گسترده به فساد و سهل‌انگاری دولت نسبت داده شد و درخواست‌هایی را برای پاسخگویی، برگزاری انتخابات عادلانه و پایان دادن به اقدامات اقتدارگرایانه رئیس‌جمهور الکساندر ووچیچ برانگیخت. اگرچه تظاهرات در بلگراد و نووی‌ساد در ۱۳ آگوست بزرگترین تظاهراتی بود که تاکنون برگزار شده و شاهد خشونت‌آمیزترین درگیری‌ها با پلیس بود، اما اعتراضات در شهرها و روستاهای سراسر صربستان نیز رخ داده است.

در واقع، این اعتراضات در بهار امسال به بزرگترین بسیج مدنی در تاریخ معاصر صربستان تبدیل شد. در ماه فوریه و مارس، صدها هزار نفر در این اعتراضات شرکت کردند و تظاهرات دانشجویی را با اعتصابات معلمان و اقدامات اتحادیه‌ای ترکیب کردند. جلسات مردمی و انجمن‌های محلی نیز در سراسر کشور برنامه‌ریزی شده بود. با وجود ارعاب، دستگیری‌ها و حتی گزارش استفاده از سلاح‌های صوتی برای پراکنده کردن جمعیت، این جنبش در بیشتر فصل بهار عمدتاً مسالمت‌آمیز و منظم باقی ماند.

جنبش ضدفساد از آن زمان به فراتر از صربستان گسترش یافته است. دانشجویان صرب یک راهپیمایی طولانی به بروکسل ترتیب دادند تا پیام خود را به نمایندگان اتحادیه اروپا برسانند و هواداران در مجارستان نیز اعتراضات خود را به دلیل نگرانی‌های مشابه در قبال عملکرد دولت بوداپست برگزار کردند اما پس از آنکه درخواست انتخابات زودهنگام بی‌پاسخ ماند، تنش‌ها در اواخر ژوئن به اوج خود رسید.

در آن زمان اولین درگیری‌های خشونت‌آمیز بین تظاهرکنندگان و پلیس ضدشورش، نشان‌دهنده یک تغییر چشمگیر بود. تا اواسط تابستان، پلیس‌های مسلح و نیروهای امنیتی لباس شخصی از اجزای ثابت تظاهرات بودند، درحالی‌که ادعاهای مربوط به استفاده از تاکتیک‌ها و سوءاستفاده‌های اقتدارگرایانه افزایش یافت.

با گسترش ترس، تظاهرات در ماه ژوئیه کاهش یافت. اما سپس احزاب مخالف رسماً شروع به اتحاد با گروه‌های دانشجویی کردند و نیز شروع به برگزاری تظاهرات متقابل و چادر زدن در نزدیکی کاخ ریاست‌جمهوری کردند. این امر تنش‌ها را تشدید کرد و به درگیری‌های هفته گذشته منجر شد. این اعتراضات بسیاری را غافلگیر کرد، تا حدی به این دلیل که این  اعتراضات در طول آرامش معمول تابستانی در سیاست فوران کرد.

ناآرامی‌ها همچنین در دوره‌ای از ثبات نسبی پارلمانی ادامه یافت. حزب حاکم مترقی صربستان (SNS) و شریک ائتلافی کوچک‌تر آن، حزب سوسیالیست صربستان، اکثریت قابل توجهی - حدود ۱۴۷ کرسی از ۲۵۰ کرسی - دارند که آنها را قادر می‌سازد تا روند قانون‌گذاری را کنترل کرده و در برابر فشار عمومی مقاومت کنند. در همین حال، اپوزیسیون همچنان چندپاره است. سه حزب - حزب آزادی و عدالت، حزب دموکرات و جبهه چپ سبز - از معترضان حمایت کرده‌اند و در حال مذاکره برای همکاری در صورت اعلام انتخابات زودهنگام هستند. خود جنبش اعتراضی، بدون رهبر و تحت هدایت دانشجویان است و سوالاتی را در مورد توانایی آن برای ایجاد تغییر در سطح نهادی مطرح می‌کند.

طبق گزارش‌ها، در شب ۱۳ آگوست، هواداران SNS در نووی‌ساد با معترضان ضد‌دولتی درگیر شدند و با پرتاب منور، ترقه، چوب و چماق، پلیس را وادار به مداخله کردند. خشونت به بلگراد و سایر شهرها گسترش یافت. گزارش‌ها حاکی از آن است که دفاتر حزب با بمب آتش‌زا مورد حمله قرار گرفتند و ده‌ها نفر زخمی یا دستگیر شدند. جنبش اعتراضی اکنون با یک نقطه عطف روبه‌رو است. حامیان دولت می‌گویند معترضان سرکش هستند، اما مخالفان می‌گویند دولت در حال تحریک ناآرامی‌ها برای سلب مشروعیت از جنبش و توجیه سرکوب خود است.

ووچیچ بارها این اعتراضات را به عنوان یک تلاش برای انقلاب رنگی توصیف کرده و اظهار داشته است که معترضان - که توسط عوامل خارجی حمایت می‌شوند - می‌خواهند دولت را سرنگون کنند. در ماه مارس، الکساندر وولین، معاون نخست‌وزیر، از سرویس‌های اطلاعاتی روسیه برای کمک به خنثی کردن این تلاش‌ها، از جمله با ارائه اطلاعات در مورد تلاش‌ها برای بی‌ثبات کردن دولت، تشکر کرد.

ایویکا داچیچ، وزیر کشور، با اشاره به دستگیری چندین تبعه خارجی در جریان ناآرامی‌های اخیر، از جمله یک شهروند کرواسی و یک اسلوونیایی با اصالت صربستانی، بر آتش اعتراضات افزود. داچیچ گفته است که فرد بازداشت‌شده اسلوونیایی است که در ایالات متحده در زمینه اطلاعات تحصیل کرده است و این امر دخالت خارجی در تظاهرات را تأیید می‌کند. رسانه‌های محلی و حساب‌های رسانه‌های اجتماعی نیز ادعا می‌کنند که ایالات متحده پشت اعتراضات است، اما هیچ مدرک قابل اثباتی برای این ادعا وجود ندارد.

در همین حال، وزیر امور خارجه مجارستان، که روابط خود را با مسکو تقویت کرده است، تنها چند روز قبل از درگیری‌های ماه اوت گفت که اتحادیه اروپا به دنبال سرنگونی دولت‌هایی است که از سیاست‌هایش سرپیچی می‌کنند - از جمله دولت‌های مجارستان، اسلواکی و صربستان - و رویدادهای صربستان را در چارچوب مبارزه‌ای گسترده‌تر علیه دخالت اتحادیه اروپا در امور ملی قرار داد. این اظهارنظر پس از آن مطرح شد که سرویس اطلاعات خارجی روسیه اعلام کرد کمیسیون اروپا به دنبال تغییر رژیم در بوداپست است. این بیانیه باعث تعجب مخالفان مجارستانی شد، زیرا آنها نگران بودند که روسیه ممکن است به تمایل خود برای کمک به دولت برای ماندن در قدرت اشاره کند.

دولت اسلواکی با نگرانی ناآرامی‌های صربستان را زیر نظر داشته است. دسامبر گذشته، سفر نخست‌وزیر رابرت فیکو به مسکو باعث تظاهرات گسترده‌ای به دلیل روابط او با روسیه شد. مردم اسلواکی نیز به‌طور فزاینده‌ای از پارتی‌بازی، فساد سیستماتیک و چالش‌های اجتماعی-اقتصادی در این کشور ناامید شده‌اند. اینها نارضایتی‌هایی بوده که در گذشته به جنبش‌های اعتراضی در اسلواکی کمک کرده بود. در 15 آگوست، پس از مواجهه با انتقاد به دلیل عدم دفاع از شهروندان اسلواکی که در تظاهرات صربستان مورد حمله قرار گرفتند، فیکو مخالفان را به برنامه‌ریزی برای برگزاری اعتراضاتی مشابه اعتراضات صربستان متهم کرد.

بنابراین، دولت‌های بلگراد، بوداپست و براتیسلاوا همگی از یک دستورالعمل مشابه استفاده می‌کنند و روایت‌های بی‌اساس در مورد دخالت غرب را به منظور برانگیختن واکنش ملی‌گرایانه مطرح می‌کنند اما بسیاری از معترضان از اتحادیه اروپا انتقاد کرده و این بلوک را به تلاش برای دوری از اوضاع و عدم دفاع از ارزش‌های دموکراتیک متهم کرده‌اند.

در صربستان، که از سال ۲۰۱۲ نامزد رسمی پیوستن به اتحادیه اروپا است، حمایت عمومی از عضویت در اتحادیه اروپا به طور قابل توجهی کاهش یافته است. در یک نظرسنجی که اخیراً منتشر شده، ۵۲ درصد از صرب‌ها گفته‌اند که به عضویت در این بلوک رأی منفی می‌دهند. درحالی‌که تنها ۳۹ درصد گفتند که به آن رأی مثبت می‌دهند. در مقایسه، یک نظرسنجی در سراسر بالکان در اوایل سال گذشته نشان داد که ۳۴ درصد از صرب‌ها مخالف عضویت در اتحادیه اروپا هستند، درحالی‌که ۴۰ درصد گفتند که از آن حمایت می‌کنند.

در واقع، این ووچیچ است که اخیراً بر تعمیق روابط صربستان با اتحادیه اروپا، ایجاد پیشنهادهای دیپلماتیک و ارائه اصلاحات محدود برای جلب رضایت بروکسل تأکید کرده است. با این حال، بسیاری از معترضان می‌گویند که از این تلاش‌ها مزایای اقتصادی ملموس یا بسیار کمی دیده‌اند. آنها نخبگان سیاسی را فرصت‌طلب می‌دانند که مایل به تجارت با هر کسی - حتی اتحادیه اروپا - برای پیشرفت هستند.

آنها به طور فزاینده‌ای معتقدند که اتحادیه اروپا چنین رفتاری را تحمل می‌کند تا از مواجهه با بحران دیگری در آستانه خود جلوگیری کند. معترضان همچنین به رشد اقتصادی کند این کشور اشاره می‌کنند. بانک مرکزی صربستان که در ماه فوریه رشد 4/5 درصدی را پیش‌بینی کرده بود، اخیراً پیش‌بینی رشد ۲۰۲۵ خود را به 2/75 درصد کاهش داده است. تورم حدود ۵ درصد است.

مجارستان نیز فشار اقتصادی مشابهی را تجربه می‌کند. در ماه ژوئیه، دولت پیش‌بینی رشد اقتصادی خود را به شدت کاهش داد و از 2/5 درصد به تنها ۱ درصد رساند. تورم با وجود کنترل‌های موقت قیمت، بسیار بالاتر از ۴ درصد است، از جمله بیش از ۶ درصد برای مواد غذایی. این ناامیدی فزاینده با مشتری‌مداری و خود-ثروت‌جویی دولت تشدید شده و اعتماد به حزب فیدز، نخست‌وزیر ویکتور اوربان را به‌ویژه در مناطق روستایی که از نظر تاریخی وفادار بوده‌اند، از بین می‌برد.

چند رخداد تصادفی رخ داده که ممکن است نشان دهد که اوضاع به کدام سمت می‌رود. در همان روزی که در هفته گذشته خشونت در صربستان آغاز شد، سرویس اطلاعات خارجی روسیه گزارشی منتشر کرد که ادعا می‌کرد اتحادیه اروپا در تلاش برای سرنگونی دولت‌های اسلواکی، صربستان و مجارستان است. این گزارش تنها یک روز قبل از دیدار دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا و ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، در آلاسکا منتشر شد که ظاهراً بر اوکراین متمرکز بود، اما انتظار می‌رفت به سایر حوزه‌های مورد نگرانی ایالات متحده و روسیه نیز بپردازد.

سپس، در 18 آگوست، صادرات نفت روسیه به مجارستان و اسلواکی از طریق خط لوله دروژبا پس از حمله پهپادی اوکراین به یک ایستگاه پمپاژ روسیه به طور ناگهانی متوقف شد. مجارستان این حمله را به عنوان حمله‌ای به امنیت انرژی خود محکوم کرد. شرکت ترانس‌پترول، اپراتور خط لوله اسلواکی، این اختلال را تأیید کرد، اما گفت که این حادثه فراتر از مرزهای اسلواکی رخ داده است. این آسیب یک روز بعد تعمیر شد و تحویل به هر دو کشور از سر گرفته شد اما با توجه به وابستگی شدید آنها به انرژی روسیه و اهمیت استراتژیک این خط لوله، تعلیق طولانی‌تر می‌توانست فشار بیشتری بر هر دو دولت وارد کند.

ناآرامی‌ها در صربستان را نمی‌توان به طور جداگانه فهم کرد. رویدادها در این کشور عمیقاً به چالش‌های ژئوپلیتیکی گسترده‌تری که مسکو و واشنگتن را درگیر می‌کند، گره خورده است. به هر حال، در بالکان بود که روسیه پس از جنگ سرد، زمانی که خود را به عنوان متحد استراتژیک صربستان قرار داد، تجدید حیات خود را آغاز کرد. مسکو مدت‌هاست استدلال می‌کند که واشنگتن با حمایت از اهداف جدایی‌طلبانه کوزوو، سابقه‌ای برای نادیده گرفتن قوانین بین‌المللی در مورد تمامیت ارضی ایجاد کرده است.

صربستان که توسط کشورهای عضو ناتو احاطه شده و نامزد عضویت در اتحادیه اروپا است، به شدت مورد توجه مسکو قرار دارد و در میانه یک کشمکش ژئوپلیتیکی قرار گرفته است. از نظر بروکسل و واشنگتن، اطمینان از اینکه صربستان از اردوگاه یورو-آتلانتیک بیشتر منحرف نشود، برای جلوگیری از بی‌ثباتی در سراسر بالکان ضروری است. از نظر مسکو، بلگراد یکی از معدود پایگاه‌های باقی‌مانده روسیه در قاره اروپا است. بنابراین، همسویی صربستان با روسیه می‌تواند تعادل استراتژیک را در جنوب شرقی اروپا و فراتر از آن به نفع مسکو شکل دهد.

تحولات صربستان همچنین می‌تواند فراتر از مرزهای آن طنین‌انداز شود و بر داینامیک‌های سیاسی در مجارستان و اسلواکی - دو عضو اتحادیه اروپا و ناتو که به شدت به انرژی روسیه وابسته هستند - تأثیر بگذارد. هر دو دولت تلاش کرده‌اند تا در رویکرد خود به جنگ روسیه و اوکراین، بین غرب و مسکو تعادل برقرار کنند اما این استراتژی‌ در عمل آنها را به موضع روسیه نزدیک‌تر کرده است.

از این نظر، رویدادهای صربستان به ندرت فقط مربوط به سیاست صربستان است. ایالات متحده انگیزه کمی برای تشویق به وقوع انقلاب در صربستان دارد و اتحادیه اروپا نیز هیچ علاقه‌ای به سرنگونی دولت در بلگراد ندارد، به‌خصوص با توجه به اینکه هیچ جایگزین معتبری در چشم‌انداز دیده نمی‌شود. به نظر می‌رسد روسیه برای مدیریت بحران بالکان از توان کافی برخوردار نیست و رسانه‌های روسی، به طرز شگفت‌آوری، در روزهای اخیر توجه نسبتاً کمی به سیاست صربستان داشته‌اند. این سکوت می‌تواند نشان‌دهنده دغدغه بیشتر مسکو در قبال اوکراین باشد. احتمال دیگر نیز این است که مسکو می‌خواهد منتظر زمان مناسب باشد تا درست قبل از اینکه اوضاع رو به وخامت را شعله‌ور کرده و دستور کار بین‌المللی شلوغ غرب را پیچیده‌تر کند، اوضاع در صربستان وخیم‌تر شود. 

بنابراین، زمینه رخدادها بسیار مهم است. پس از دیدار ترامپ و پوتین در ۱۵ آگوست در آلاسکا، نشستی در واشنگتن برگزار شد که ترامپ، رئیس‌جمهور اوکراین و رهبران کلیدی اروپایی را گرد هم آورد. این دیدار، تغییری را برجسته کرد: به نظر می‌رسد واشنگتن قصد دارد نشان دهد که نیازی به رهبری اروپا در اوکراین ندارد، بلکه از اروپایی‌ها انتظار دارد که مسئولیت بیشتری در مدیریت این درگیری بر عهده بگیرند.

با این حال، چالش این است که «اروپا» یک کشور واحد نیست، بلکه مجموعه‌ای از نهادها و ائتلاف‌ها است نظیر اتحادیه اروپا، ناتو و ائتلافی از کشورهای داوطلب. در ناتو و اتحادیه اروپا، مجارستان و اسلواکی احتمالاً اجماع در مورد هر آنچه که در آینده برای اوکراین در پیش است را پیچیده می‌کند، حتی اگر پیچیدگی فقط به معنای به تأخیر انداختن فرآیند تصمیم‌گیری باشد و اگر بحران داخلی صربستان بدتر شود و به همسایگانش سرایت کند، ناتو و اتحادیه اروپا ممکن است خود را درگیر بحران دیگری در جبهه‌ای که از قبل بی‌ثبات شده است، ببینند.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
پربازدیدترین
آخرین اخبار