مهاجرت به وزارت ارتباطات رسید/حقوق پایین متخصصان و مهندسان وزارت ارتباطات باعث ترک کار گسترده نیروی انسانی شده است
سالها درس خواندهاند، تخصص گرفتهاند اما دیگر تاب نیاوردهاند و ترجیح به رفتن دارند؛ این سرنوشت بسیاری از مهندسان و متخصصان حوزههای مختلف از جمله آی.تی است که با کمبود شغل، کُندی اینترنت و حتی دوران سخت جنگ کنار آمدهاند اما با حقوق و دستمزد اندک راهی جز مهاجرت برای آنها نگذاشته است.

سالها درس خواندهاند، تخصص گرفتهاند اما دیگر تاب نیاوردهاند و ترجیح به رفتن دارند؛ این سرنوشت بسیاری از مهندسان و متخصصان حوزههای مختلف از جمله آی.تی است که با کمبود شغل، کُندی اینترنت و حتی دوران سخت جنگ کنار آمدهاند اما با حقوق و دستمزد اندک راهی جز مهاجرت برای آنها نگذاشته است.
برای روشن بودن عمق فاجعه میتوان به حرفهای حسامالدین آشنا که در دولت حسن روحانی چندین سال ریاست مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری را بر عهده داشت، توجه بیشتر کرد که موضوع را اینگونه شرح داده است: «فکر میکنید یک کارشناس ارشد در یک اپلیکیشن چقدر حقوق میگیرد؟ چندی پیش تحقیق کردم و متوجه شدم ۴۵۰ میلیون تومان دستمزد آنها است و مدیر آن اپلیکیشن گفته بود اگر این متخصص و کارشناس لب تر کنند حقوق او را ۶۰۰ میلیون تومان میکنم که نرود و بماند. همچنین در یک پلتفرم معروف دیگر دیدم که حقوق متخصصان آن ۱۵۰۰ دلار است.»
او ادامه میدهد: «حالا سرمایه انسانی و نیروی انسانی که در دولت میخواهد این نیروی ۴۵۰ میلیون تومانی را کنترل کند چقدر حقوق میگیرد؟ من در زمانی که در ریاستجمهوری بودم اصلاً نتوانستیم یک مهندس آی.تی به دردبخور پیدا کنیم و بیاوریم، آدمهای خیلی درشتی را آوردیم اما فقط یک نگاه انداختند و رفتند، پس فهم مالی این موضوع مهم است.
یک نکته مهم دیگر نیز وجود دارد اما ما آن را نفهمیدیم و آن این است که استارتاپها برای بخش خصوصی کارکردند ولی برای دولت کاری نکردند یعنی دولت توان تعامل با استارتاپ را ندارد و حداکثر چیزی که دولت از استارتاپ میگیرد خروجی و محصول آن است. معاونت علمی این همه شرکتهای دانشبنیان ایجاد کرده اما باید دید خروجی آنها برای دولت چه بوده است؟»
متخصصان قصد رفتن کردهاند و از حقوق کم مینالند، وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات یکی از وزارتخانههای مهم دولت است که اتفاقاً به بیشترین متخصص در حوزههای مختلف از جمله آی.تی و امنیت سایبری نیاز دارد اما این روزها که همه از آوار جنگ بیرون آمدهایم و این وزارتخانه باید به دنبال افزایش سرعت اینترنت و حذف فیلترینگ و گسترش فنآوریهای روز باشد، با معضل کوچ متخصصان مواجه شده که به قول حسامالدین آشنا اگر در همین کشور لب تر کنند حقوق بالایی خواهند گرفت؛ چه برسد که به کشورهای اروپایی و حتی اطراف خلیجفارس مهاجرت کنند.
اینجاست که غلامرضا امیدی معاون توسعه سرمایه انسانی و مدیریت منابع وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات از نقش مهم کارکنان این وزارتخانه و نخبگان سایبری در تأمین امنیت ملی در برابر تهدیدات سایبری و فعالیتهای خرابکارانه و همچنین حاکمیت دیجیتال گفته و به این نکته مهم اشاره کرده: «حمایت همهجانبه از نخبگان حوزه «فاوا» بخشی از الزامات حکمرانی هوشمند است.»
در هر حال در دنیای امروز همانطور که در جنگ دوازده روزه ایران و اسرائیل نیز دیدیم تهدیدات امنیتی بیش از هر زمان دیگری به ابزارهای هوشمند و فناوریمحور وابسته شدهاند و به همین دلیل بود که مثلاً در بیشتر کشور اپلیکیشنهای موقعیتیاب مکانی از کار افتادند تا دشمن از آن سوءاستفاده نکند.
به همین دلیل است بازتعریف دقیق و علمی مفهوم نخبگان سایبری و تبیین نقش حیاتی آنان در ساختار حکمرانی دیجیتال کشور ضرورتی اجتنابناپذیر است و این نخبگان به عنوان معماران امنیت سایبری و سیاستگذاریهای کلان دیجیتال با قدرت تحلیل و توان طراحی و اجرای سامانههای دفاعی پیچیده میتوانند به عنوان مغز متفکر نظام سایبری کشور نقش مهمی داشته باشند.
به هر حال باید پذیرفت که در دنیای جدید مرزهای امنیتی کشورها دیگر همان مرزهای فیزیکی و جغرافیایی نیستند و امنیت ملی از منظر سایبری به یکی از مهمترین ارکان حاکمیت هر کشوری تبدیل شده است. در این دوره جنگ ایران و اسرائیل، حملات سایبری هدفمند به زیرساختهای حیاتی و سامانههای ارتباطی رخ داد و همین حضور و باقی ماندن متخصصان این فن در کشور را نشان میدهد؛ اتفاقی که متاسفانه به صورت معکوس رخ داده و بسیاری از آنان به دلایل مالی ترجیح میدهند از بدنه دولت خارج شوند و در شرکتهای خصوصی کار کنند.
جایگاه کارکنان بخش ICT کشور و نخبگان سایبری به عنوان سرمایههای انسانی کلیدی در بازدارندگی سایبری و مقابله با این تهدیدات جایگاهی غیرقابل انکار و ویژه است و بدون حضور نیروهای زبده در حوزه امنیت سایبری و پاسخ فوری و دقیق به این تهدیدات ممکن بود تبعات اقتصادی روانی و حتی امنیتی این حملات به مراتب سنگینتر باشد و این تجربه نشان داد که سرمایهگذاری هرچه بیشتر در تربیت و نگهداشت نخبگان سایبری به عنوان رکن اساسی دفاع ملی باید بیش از گذشته باشد.
البته باید به این نکته نیز توجه کرد که حفظ و نگهداری متخصصان و نخبگان در بدنه دولت به معنای دفاع از بزرگ شدن دولت نیست، کوچک شدن دولت از ضروریات مهم کشور است و براساس آماری که دولت ارائه کرده، ۸۵ درصد از بودجه عمومی کشور صرف هزینههای جاری میشود اما نباید بحث نگهداری متخصصان و تامین آنان را جزو هزینههای اضافی دانست بلکه اتفاقاً حضور این نیروها است که میتواند دولت را چابکتر کند.
اما مشکل از اینجاست که حضور و دوام این نیروهای متخصص نیاز به این دارد که آنان از لحاظ مالی و حقوقی نیز تامین شوند ولی چنین چیزی رخ نداده است، یکی از دلایل مهم مهاجرت نخبگان و متخصصان بخش ICT به کشورهای دیگر ناشی از عدم امنیت شغلی، نبود حمایتهای مالی پایدار و کاهش انگیزههای حرفهای است و همین موضوع به نظر ساده و معمولی کشور را از دسترسی به مهمترین مؤلفه قدرت دیجیتال یعنی منابع انسانی متخصص محروم میکند.
گویا در اینجا نیز باز بوروکراسی اداری است که کار را سخت کرده است و دست وزارتخانه را برای حل مشکل دستمزد به نخبگان بسته است. اوایل خرداد و پیش از شروع جنگ دوازدهروزه بود که سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرد قانون اعطای فوقالعاده خاص به کارکنان دستگاههای اجرایی به تایید این شورا رسیده است. هادی طحاننظیف گفته بود: «طرح اصلاح جزء (۳) بند «ب» ماده (۱۰۶) قانون برنامه پنجساله هفتم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران، در خصوص برقراری فوقالعاده خاص موضوع این جزء، پس از بررسی در شورای نگهبان، مغایر با موازین شرع و قانون اساسی شناخته نشد.»
در جزء ۳ ماده ۱۰۶ قانون برنامه پنجساله هفتم اینگونه آمده است: «دولت مجاز است بهمنظور عدالت در پرداخت، افزایش بهرهوری و نگهداشت نیروی انسانی در دستگاههای اجرایی و نیز تقویت امور حاکمیتی و نظارتی از جمله دستگاههایی که بر فعالیت شرکتها نظارت دارند، نسبت به وضع فوقالعاده خاص مشمول کسور، اقدام قانونی بهعمل آورد.»
این را میتوان مجوزی دانست که براساس آن وزارتخانهها میتوانند حقوق کارکنان، بازنشستهها و مخصوصاً متخصصان خود را افزایش دهند تا از رفتن آنان و خالی ماندن جایگاه آنان جلوگیری شود و یا به گفته معاون توسعه سرمایه انسانی و مدیریت منابع وزارت ارتباطات: «از آنجاییکه مهاجرت نخبگان از جمله نخبگان سایبری و ICT اغلب با انگیزه رفاه مالی و تأمین بهتر معاش صورت میگیرد لذا عدم وجود ساختارهای حمایتی مؤثر ضعف در تدوین برنامههای توسعه حرفهای و گاه نادیده گرفتن ظرفیتهای جوانان متخصص از جمله موانعی است که باید با نگاه راهبردی برطرف شود.»
درست است که سرمایهگذاری در آموزش تخصصی و همچنین ایجاد نهادهای فناورانه حمایتی و استفاده از مدلهای موفق جهانی در مدیریت استعداد و فراهم کردن بستر فعالیتهای علمی و اقتصادی برای نخبگان از جمله اقداماتی است که به حفظ سرمایههای انسانی کمک میکند اما نباید این نکته را فراموش کرد که اهمیت تأمین اقتصادی و معیشتی این گروه نیز مهم است و این همان چیزی است که وزارت ارتباطات به دنبال آن است تا با افزایش حقوق نخبگان و متخصصان خود، از توان آنها بیشتر استفاده کند.
باید این نکته را نیز درنظر گرفت که متخصصان فنی این وزارتخانه در جنگی که برای کشور ما اتفاق افتاد تلاش زیادی برای عدم نفوذ دشمن از طریق اینترنت و فضای مجازی کردند و نبود آنها میتواند برای کشور خطرآفرین باشد و قطعاً در آینده کشورهایی موفق خواهند بود که نخبگان سایبری خود را حفظ کرده و از توان آنان استفاده کنند بر همین اساس است که نباید به نخبگان سایبری صرفاً به عنوان متخصصان فنی نگاه کرد بلکه باید آنان را به عنوان «استراتژیستهای دفاع ملی دیجیتال» باز تعریف کرد و به همین دلیل لازم است نگاهی جدی به چالشها و ضرورتهای جذب و نگهداشت این نخبگان از سوی دولت انجام گیرد.
متاسفانه آنچه تاکنون رخ داده، این است که نخبگان و متخصصان نه به درستی فرصت رشد داشتهاند و نه امنیت حرفهای دارند و مهمتر از همه با فرسایش روحی و بیانگیزگی مواجه هستند که باعث شده کار آنان به رفتن از بدنه دولت و حتی مهاجرت به خارج از کشور منجر شود.
وزارت ارتباطات اما تلاش کرده تا این مشکل و معضل ملی را به گونهای حل کند و به دلیل پیشنهاد برقراری فوقالعاده تخصص کارکنان فاوا، افزایش سقف حقوق، برقراری مجدد فوقالعاده نخبگی و اصلاح آیتمهای مشمول کسور بازنشستگی کارکنان را به عنوان برنامه کوتاهمدت داده که به گفته آنان میتواند در نگهداشت نخبگان بخش فاوا و سایبری کشور که در دستگاههای اجرایی کار میکنند، موثر باشد. اتفاقی که اگر رخ دهد میتواند فتح بابی برای دیگر وزارتخانهها نیز باشد تا با امنیت خاطر دادن به نخبگان خود، هم بدنه دولت را تقویت کنند و هم توان کشور افزایش پیدا کند.