| کد مطلب: ۴۲۵۹۲

محکومیت محتاطانه/موضع‏‌گیری بریکس در تقابل اسرائیل و آمریکا با ایران، چه دلالت‏‌هایی دارد؟

اولین نشست بریکس بعد از جنگ ۱۲ روزه، برای ایران اهمیت بالایی داشت. ایران بسیار امیدوار بود که نشست این سازمان، از یکی از اعضای خود یعنی ایران، در مقابل حملاتی که متحمل شده، موضع بگیرد.

محکومیت محتاطانه/موضع‏‌گیری بریکس در تقابل اسرائیل و آمریکا با ایران، چه دلالت‏‌هایی دارد؟

اولین نشست بریکس بعد از جنگ ۱۲ روزه، برای ایران اهمیت بالایی داشت. ایران بسیار امیدوار بود که نشست این سازمان، از یکی از اعضای خود یعنی ایران، در مقابل حملاتی که متحمل شده، موضع بگیرد. این خواسته ایران هم البته کم‌وبیش محقق شد. بیانیه این نشست، در مجموع برای ایران مثبت بود، هرچند نکاتی هم در این بیانیه بود که از دید بسیاری پنهان نماند. سؤالی که در این میان، دوباره برجسته شده این است که بریکس تا چه حد می‌تواند برای ایران در چنین تقابلی نقش‌آفرینی کند؟

بریکس چه گفت؟

دو نکته مهم در این بیانیه جلب توجه کرده‌اند: نکته اول اینکه حملات اسرائیل در غزه در بیانیه این گروه صراحتاً محکوم شده است؛ اما نکته دوم، مربوط به حملات به ایران است. بیانیه بریکس در این باره می‌نویسد: «ما حملات نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران از تاریخ ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ را که نقض حقوق بین‌الملل محسوب می‌شود محکوم می‌کنیم.» اما نامی از اسرائیل یا آمریکا برده نمی‌شود، برخلاف مورد فلسطین که در محکومیت حملات اسرائیل در آن، از این رژیم نام برده می‌شود. این بیانیه این حملات را نقش چارت سازمان ملل نیز خوانده است و نسبت به تشدید تنش ابراز نگرانی کرده‌است.

بر لزوم برقراری پادمان‌های آژانس و حفاظت از مردم و محیط زیست یا حفاظت از تأسیسات هسته‌ای نیز تأکید شده و نسبت به حملات به «زیرساخت‌های غیرنظامی و تأسیسات هسته‌ای صلح‌آمیز، تحت حفاظت پادمانی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی» ابراز نگرانی شده است. امضاکنندگان بیانیه می‌گویند «حمایت‌مان از ابتکارات دیپلماتیک با هدف رسیدگی به چالش‌های منطقه‌ای را تکرار می‌کنیم و خواستار این هستیم که شورای امنیت رسماً در این زمینه اقدام کند.»

از اسرائیل تصریحاً و تلویحاً به دلیل اشغال سرزمین فلسطین، منع دسترسی بشردوستانه و هدف قرار دادن امدادگران، استفاده از گرسنگی به عنوان ابزار جنگی، نقض تمامیت ارضی و استمرار اشغال لبنان انتقاد شده‌بود و به شکایت آفریقای جنوبی از اسرائیل در دیوان دادگستری بین‌المللی اشاره شد. در این بیانیه به نام حماس و ۷ اکتبر هم اشاره‌ای نشده‌بود اما بیانیه خواستار آزادی همه گروگان‌ها و بازداشت‌شدگان شد.

بیانیه ضمن محکومیت خشونت‌های تروریستی در سوریه، اشغالگری اسرائیل در این کشور را نیز قویاً محکوم می‌کند، آن را «نقض آشکار قوانین بین‌المللی و توافقنامه توقف درگیری ۱۹۷۴» می‌داند و از اسرائیل می‌خواهد «بدون تأخیر نیروهایش را از قلمرو سوریه خارج کند». بریکس از رفع تحریم‌ها علیه سوریه استقبال کرده و ابراز امیدواری می‌کند این تلاش‌ها جهت احیای اقتصاد سوریه و آغاز بازسازی کمک کند.

بریکس در این بیانیه در مسئله فلسطین، غزه را بخشی جدانشدنی از فلسطین می‌خواند و بر نیاز به اتحاد کرانه باختری و غزه تحت مدیریت تشکیلات خودگردان تأکید می‌کند و از اسرائیل می‌خواهد غزه را ترک کند. این بیانیه با تأکید بر حمایت از «حق تعیین سرنوشت فلسطینیان» این حق را شامل حق تشکیل «دولت مستقل فلسطین» می‌خواند. همچنین از اقدامات یک‌جانبه علیه تجارت جهانی نیز انتقاد شده است. سران، نخست‌وزیران و وزیران خارجه کشورهای عضو بریکس در دیدار خود خواهان انجام اصلاحاتی در نهادهای بین‌المللی غربی و دفاع از دیپلماسی چندجانبه نیز شدند.

حمله تروریستی پهلگام کشمیر در هند و حمله به غیرنظامیان در کورسک روسیه محکوم شده‌بودند، بدون اینکه نامی از اوکراین و پاکستان ذکر شود. اندیشکده ریسپانسیبل استیتکرفت در این باره می‌نویسد: «در نهایت اینکه بریکس جهان را همین حالا هم چندقطبی می‌بیند. چندقطبی بودن در این بیانیه به رسمیت شناخته‌شده و ترویج شده‌است.» در واکنش به این بیانیه، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا نیز هشدار داد که علیه کشورهایی که با بریکس همکاری کنند، ۱۰ درصد تعرفه بیشتر وضع می‌کند.

چه کسانی حاضر بودند؟

حاضرین در این نشست که در ریو دو ژانیروی برزیل برگزار شد، نمایندگان برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی، ایران، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، مصر و اتیوپی بودند. از این میان، از برزیل، لولا داسیلوا رئیس‌جمهور، از هند نارندرا مودی نخست‌وزیر، از آفریقای جنوبی، سیریل رامافوسا رئیس‌جمهور و از امارات متحده عربی، خالدبن محمد آل نهیان، رئیس دولت، کسانی بودند که به عنوان سران دولت در نشست حاضر شده بودند. برخی رسانه‌ها عنوان کردند، از دلایل غیبت شی‌جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، عدم تمایل او به نشستن بر سر یک میز با مودی بوده است.

این اولین بار بود که شی در نشست بریکس حاضر نمی‌شد و به جای او، لی کیانگ، وزیر اول چین به ریو دو ژانیرو رفت. ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه نیز به دلیل حکم جلب بین‌المللی که دیوان کیفری بین‌المللی برای او صادر کرده، فعلاً از روسیه بیرون نمی‌آید. طبق گزارش‌ها، البته صحبت‌های پوتین از راه دور در این نشست شنیده شده است.

پوتین، لولا و رامافوسا در سخنان خود بر ضرورت توقف نسل‌کشی در فلسطین و حمایت از حقوق بین‌الملل تأکید کردند. لولا به عنوان میزبان در افتتاحیه نشست گفت: «جهان باید برای متوقف‌کردن نسل‌کشی اسرائیل در غزه و تجاوزات آن در منطقه، از جمله علیه ایران، اقدام کند.» او خواستار اقدام فوری جامعه جهانی برای توقف «مصونیت اسرائیل» شد. «نسل‌کشی در غزه باید متوقف شود.

جامعه بین‌المللی باید برای ایجاد یک کشور فلسطینی عادلانه اقدام کند.» او از بریکس خواست تا نقش فعال‌تری در حمایت از فلسطین ایفا کند. وی افزود: «حملات به تأسیسات هسته‌ای صلح‌آمیز ایران نقض آشکار قوانین بین‌المللی است. بریکس باید از حقوق اعضا برای توسعه صلح‌آمیز هسته‌ای حمایت کند.» پوتین که به‌صورت ویدئوکنفرانس در جلسه حاضر بود نیز اظهار داشت: «حملات اسرائیل به ایران و حمایت آمریکا از این تجاوزات، نقض آشکار حقوق بین‌الملل است.

ایران حق دفاع از خود را دارد.» او بر ضرورت پاسخگویی اسرائیل تأکید کرد. رامافوسا نیز گفت: «جنایات اسرائیل در غزه و تجاوزات آن به ایران بخشی از یک الگوی قانون‌شکنی است. آفریقای جنوبی از حقوق فلسطینیان برای تعیین سرنوشت خود حمایت می‌کند.» او به پرونده آفریقای جنوبی علیه اسرائیل در دیوان بین‌المللی دادگستری، آی‌سی‌جی، اشاره کرد. شی جین‌پینگ رئیس‌جمهور چین نیز اظهار داشت: «حاکمیت ملی کشورها باید محترم شمرده شود. حملات به ایران نشان‌دهنده بی‌اعتنایی به قوانین بین‌المللی است.»

مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران نیز ظاهراً بنا بوده در این نشست حاضر شود اما پس از آغاز حملات به ایران به دلیل ملاحظات امنیتی، به‌خصوص با توجه به اینکه طبق گفته خود او، از جمله اهداف اسرائیل برای ترور نیز بوده‌است، برنامه تغییر کرد و به جای او، سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه ایران راهی ریو دو ژانیرو شد.

عراقچی در این سفر با سرگئی لاوروف، همتای روس خود نیز دیدار کرد. لاوروف در این دیدار بار دیگر پیشنهاد روسیه برای میانجیگری و نیز حمایت مسکو از ایران برای توسعه برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز را تکرار کرد. او در بیانیه جداگانه‌ای، با ذکر نام، حملات اسرائیل و آمریکا به ایران را محکوم کرد. عراقچی در حاشیه این نشست با آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد نیز دیداری داشت. گوترش در این دیدار با ابراز نگرانی شدید از تحولات چند هفته اخیر و خطرات جدی مترتب بر صلح و امنیت بین‌المللی به‌خاطر حملات نظامی صورت‌گرفته علیه ایران، بر آمادگی خود برای کمک به کاهش تنش‌ها تاکید کرد. عراقچی دیداری نیز با ماجائوشو معاون وزیر خارجه چین داشت.

در این دیدار، دیپلمات چینی ضمن محکومیت مجدد حملات آمریکا و اسرائیل علیه ایران، نگرانی جدی چین را نسبت به تشدید تنش و بی‌ثباتی در منطقه ابراز کرد. وی همچنین بر آمادگی چین برای تداوم همکاری نزدیک با جمهوری اسلامی ایران در سطوح دوجانبه و چندجانبه، به‌ویژه در چارچوب بریکس و سازمان ملل، با هدف کمک به کاهش تنش‌ها و حمایت از صلح و ثبات منطقه‌ای تاکید کرد. عراقچی با رامافوسا، رئیس‌جمهور آفریقای جنوبی نیز دیدار کرد.

آیا ایران به خواسته‌اش رسید؟

تا حد زیادی این بیانیه یک پیروزی دیپلماتیک برای ایران به حساب می‌آید. این هم از واکنش ایران و هم از واکنش رسانه‌ها نیز دیده می‌شود. ادبیات بیانیه نسبت به بیانیه مشابه دو هفته پیش، تندتر بوده است. عراقچی پس از این نشست در توئیتی نوشت: «ایران بابت محکومیت قاطع و بی‌قیدوشرط تهاجم نظامی اخیر اسرائیل و آمریکا قدردان است.» نیوزویک در گزارشش از این بیانیه، آن را تقویت جدی موضع دیپلماتیک ایران می‌خواند. این نشریه آمریکایی می‌نویسد این بیانیه، نشانه افزایش همگرایی بین قدرت‌های غیرغربی برای مقابله با مداخلات نظامی به رهبری آمریکاست. این موضع‌گیری همچنین در جهت تقابل با تلاش‌ها برای منزوی‌نگه‌داشتن ایران نیز دیده می‌شود.

به‌علاوه، ممکن است نشانه‌ای از این باشد که ایران در نهادهای بین‌المللی از قبیل سازمان ملل متحد و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هم فاقد حامی نیست. نیوزویک می‌نویسد، پس از این بیانیه انتظار می‌رود ایران تلاش‌ها برای تحقیقات رسمی در شورای امنیت سازمان ملل متحد و آژانس را افزایش دهد. همچنین تهران ممکن است به دنبال تضمین‌های امنیتی بیشتر از روسیه و چین برود. هندوستان تایمز در روایت این بیانیه اشاره می‌کند که دیپلمات‌های حاضر «بر سر شدت محکومیت بمباران اسرائیل در ایران و اقداماتش در غزه اختلاف داشتند اما در نهایت به خواست تهران، ادبیات خود را قاطع‌تر کردند. ادبیات به کار رفته، به‌خصوص از کشورهایی مثل هند و برزیل، نشانه محکم‌ترشدن موضع جنوب جهانی در مقابل اقدامات نظامی یک‌جانبه است.»

  تایمز آو اسرائیل محکومیت اسرائیل توسط بریکس بابت جنگ ایران را «پیروزی دیپلماتیکی برای تهران» خوانده است. اندیشکده «ریسپانسیبل استیتکرفت» در تحلیل خود درباره این بیانیه اشاره می‌کند: «در دنیایی که روزبه‌روز بیشتر در تنش و منازعه فرو می‌رود، بریکس تصمیم گرفت که بیش از پیش وارد مسائل ژئوپلیتیک و امنیت سخت شود و در عین حال توانست اجماع فوق‌العاده‌ای در مورد این مسائل از خود نشان دهد.»

چالش‌های بریکس

در عین حال اما این نکته مورد توجه همه قرار گرفته که در بخش مربوط به ایران، نامی از مهاجمین، یعنی آمریکا و اسرائیل ذکر نشده است. در عین حال البته، ۷ بار نام اسرائیل ذکر شده و این رژیم هدف انتقادها قرار گرفته است. عدم ذکر نام مهاجمان به ایران، از اولین نشانه‌هایی است که محدودیت امکانات بریکس برای ایران را به رخ می‌کشد. ترکیب بریکس، خود گویاست که میزان نقش‌آفرینی این نهاد در تقابل ایران و اسرائیل محدود است: از میان اعضای بنیانگذار، هند از جمله نزدیک‌ترین متحدان اسرائیل است که حتی در جنگ غزه نیز تا حد زیادی از تل‌آویو حمایت کرده و در مقابل، در تقابل خود با پاکستان هم سال‌ها از حمایت اسرائیل برخوردار بوده‌است.

روسیه و چین، به‌عنوان جدی‌ترین متحدان ایران، روابط خود را با اسرائیل دارند. رابطه روسیه با اسرائیل البته تا حدی در سال‌های اخیر و به‌خصوص پس از آغاز جنگ اوکراین تضعیف شده است. چین اما قراردادهای اقتصادی و تجاری گسترده‌ای با اسرائیل داشته و دارد. از طرف دیگر، آفریقای جنوبی، از پیشگامان محکومیت اسرائیل در صحنه جهانی و شاکی آن در دادگاه‌های بین‌المللی است؛ اما در عین حال، برزیل روابط بدی با اسرائیل ندارد. در میان دیگر اعضا، به همان نسبت که ایران حضور دارد، امارات متحده عربی هم هست.

مشخصاً هند و برزیل و نیز امارات، تمایل چندانی ندارند که این گروه به صورت جدی در تقابل با غربی قرار گیرد که رهبرانش، متحدان این کشورها هستند. در مسائل دیگر نیز، بین اعضای این گروه اختلافاتی هست؛ مثلاً مصر و اتیوپی مانع شدند که بریکس از تلاش آفریقای جنوبی برای عضویت در شورای امنیت سازمان ملل متحد حمایت کند.

واقعیت اینجاست که اساساً، انگیزه مشترک اعضای سازمانی مانند بریکس، به مسائل مشخصی برمی‌گردد و بیشتر در حوزه اقتصادی نمود دارد. در عرصه کلان، با هیچ محاسبه‌ای نمی‌شود ادعا کرد اعضای این سازمان موضع یکسانی دارند. دو عضو بنیانگذار این نهاد، یعنی چین و هند، حتی با یکدیگر چالش‌های مرزی هم دارند. هند به عنوان متحد اسرائیل در کنار ایران به عنوان دشمن اسرائیل حضور دارد. امارات متحده عربی که از دولت‌های عربی است که روابط عادی و حسنه با اسرائیل را دنبال کرده‌اند. اگر روسیه، چین و ایران در سال‌های اخیر به عنوان کشورهای شرقی نزدیک به هم دیده می‌شوند، امثال هند و امارات در مدار غرب هستند.

ضمن اینکه شکل همکاری‌های مسکو، پکن و تهران هم چندان یک‌دست نیست و در بزنگاه‌های مختلف، قطعیتی در نقش‌آفرینی هیچ‌کدام به نفع دیگری وجود ندارد. به علاوه، بریکس در مسیر گسترش و جلب اعضا نیز حرکت کرده‌است اما به عقیده برخی، این گسترش هم می‌تواند کار را سخت‌تر کند. چنان که اندیشکده چتم‌هاوس در این باره می‌نویسد: «[نشست ریو] نشان داد گسترش اعضای بریکس، واگرایی راهبردی بیشتری ایجاد کرده و کار بریکس‌پلاس برای شکل‌دهی به یک هویت ژئوپلیتیک واضح را سخت‌تر کرده است. وعده اصلی این نهاد، بر مبنای شمولیت و برابری مستقل بوده است، اما برقراری تعادل بین گسترش و تصمیم‌گیری مؤثر و منسجم، موجب ظهور دو یا حتی سه رده در میان اعضا شده است: پنج عضو مرکزی، چهار عضو جدید و شرکایی که حق رأی ندارند.»

این اندیشکده در ادامه می‌نویسد: «چنان که از گروه‌بندی دست‌ودلبازی بدون چارت بنیادین یا ارزش‌های مشترک انتظار می‌رفت، بیانیه بریکس تقریباً به همه مسائل جهانی پرداخته است، اما درباره مسائل حساس محتاط مانده است و محدودیت‌های چندجانبه‌گرایی تراکنشی را آشکار کرده‌است. منافع ملی بر تعهدات چندجانبه غالب هستند و تنوع ترکیب، مانع از ظهور هویت ژئوپلیتیک منسجم می‌شود.»

همه این‌ها البته یک معنای دیگر هم دارد و آن اینکه بیانیه فعلی، اتفاق بدیهی و آسانی نبوده و ایران برای رساندن موضع مشترک بریکس به همین سطح هم تلاشی جدی را به نتیجه رسانده است. از همین روست که این بیانیه، اتفاق بی‌اهمیتی تلقی نشده و از سوی بسیاری پیروزی برای ایران خوانده شده است.

فرق بین غرب و شرق

نکته‌ای که در نهایت در این زمینه باید در نظر داشت، انتظار و قرائتی است که از نهادی مثل بریکس در ایران وجود دارد. بخشی از ناظران، اساساً معتقدند این نهادها فایده‌ای برای ایران ندارند. این تحلیل البته سست است، چراکه تعاملات این‌چنینی در هر سطحی می‌تواند کاربرد داشته باشد. از تحلیل رسانه‌ها و اندیشکده‌ها درباره بیانیه بریکس تا موضع‌گیری تند ترامپ در قبال این گروه و ضمناً ذات تلاش ایران برای شکل‌دهی به موضع بریکس، نشان می‌دهد که این گروه، جایگاه و اثرگذاری خود را دارد.

اما در مقابل گروه دیگری در ایران نیز تصور می‌کنند، این قبیل نهادها نسخه معادل نهادهای غربی برای شرق یا برای جنوب جهانی هستند و تصور می‌کنند، این‌ها می‌توانند کارکردی در مقابل ناتو یا اتحادیه اروپا برای ایران داشته باشند. این نیز از قرائتی بی‌پایه حاصل می‌شود. سازمان‌های چندجانبه غربی، بر سر مواضعی مشترک و اساسی شکل گرفته‌اند و امکانات و ابزارهای متعددی برای تأثیرگذاری دارند. این سازمان‌ها حتی در تعامل با بعضی از اعضای همین گروه بریکس و گروه‌های مشابهش، دست بالا را دارند. اساس شکل‌گیری سازمانی مثل ناتو، نقش‌آفرینی در مسائل ژئوپلیتیک و درگیری قدرت‌های جهانی است.

تا حد زیادی نیز تصمیم‌گیری‌ها در این نهادهای غربی، مرکزیت دارد و به عبارت دیگر، آمریکا و نهایتاً بعد از آن یکی دو کشور مهم اروپایی، پیشگام تصمیم‌گیری‌ها هستند. بماند که در همان ساختار غربی نیز بسیاری از جریان‌های تازه، به‌خصوص در میان احزاب راست افراطی، این میزان از تحویل اختیار تصمیم‌گیری به نهادی فراملی را نمی‌پسندند و به‌دنبال حذف این مسئله هستند، چنان که در دهه گذشته، در بریتانیا این جریان‌ها موفق شدند یکی از بازیگران اصلی اروپایی را از اتحادیه اروپا خارج کنند. در آمریکا هم بدبینی و بدقلقی نسبت به ناتو و نیز نسبت به اتحاد واشنگتن با اتحادیه اروپا بالا گرفته است.

به عبارت دیگر، بیانیه بریکس و موضع آن، مهم است، فشار بر ایران و انزوای آن را تحفیف می‌دهد و می‌تواند گزینه‌هایی نیز برایش ایجاد کند. این موضوع بی‌اهمیتی نیست. در عین حال، اغراق در اثرگذاری این نهادها نیز نه‌تنها تحلیل نادرستی است، بلکه با مرور سابقه برخی جریان‌های سیاسی در ایران می‌توان ادعا کرد، بزرگ‌بینی چنین تعاملاتی، به سیاست خارجی ایران آسیب‌هایی جدی نیز زده است. عرصه دیپلماسی، عرصه تعقیب منافع ملی است، نه آرزواندیشی.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار