داستان صلح نوبل ... روایت هیتلری
ترامپ را حالا یک تحت تعقیب دادگاه بینالمللی و عامل قحطی و بی آبی و مرگ و بلا در غزّه که یک متهم قضایی دادگاه دولت خودش است، کاندیدای صلح نوبل کرده است! از این تناقضها و مضحکهها بگذریم تا برسیم به روزهایی که آدولف هیتلر برای جایزه صلح کاندیدا شد.

نتانیاهو اولین کسی نیست که ترامپ را کاندیدای جایزه نوبل کرده است. در دوره اول ریاستش نیز بودند متملقانی که برای خوشامد او چنین کردند و حالا هم یکی دو سه نفر هستند در آمریکا و حتی کشورهای دیگر که با همان هدف بردن دل ترامپ، او را کاندیدا کردهاند. داستان زندگی سیاسی واقعی ترامپ در بخشی جدی از آن با باراک اوباما گره خورده و کینه او نسبت به اوباما به قدری مهار نشدنی است که همه دستاوردهای او را میخواهد و همه آنچه به نام او است را میخواسته و میخواهد از میان ببرد. بیمه درمانی اوباماکر را هدف گرفت و در دوره اول ریاستش از فروپاشی آن ناتوان بود. حالا به مرور با قانون تازه بودجهای-مالیاتی، آن را به مرور تضعیف خواهد کرد. عقده دستاورد بزرگ اوباما در از میان بردن دنلادن را داشت و با ترور رهبر داعش، قدری از این عقده را فرونشاند. برجام اوباما را از میان برد تا توافقی به نام خودش بسازد که سرنوشتش مشخص است... جایزه نوبل که اوباما برد... این یکی سخت است!
ترامپ را حالا یک تحت تعقیب دادگاه بینالمللی و عامل قحطی و بی آبی و مرگ و بلا در غزّه که یک متهم قضایی دادگاه دولت خودش است، کاندیدای صلح نوبل کرده است! از این تناقضها و مضحکهها بگذریم تا برسیم به روزهایی که آدولف هیتلر برای جایزه صلح کاندیدا شد.
اریک برانت، نماینده مجلس سوئد که یک مبارز ضد فاشیزم بود، به طعنه و برای دست انداختن هیتلر و به سخره گرفتن توافق معروف مونیخ که دستاورد بزرگ هیتلر و شکست بزرگ چمبرلین، نخستوزیر بریتانیا شد و چکسلواکی را رسماً به نازیها داد و زمینه آغاز جنگ جهانی دوّم را فراهم کرد، در سال 1938 به طور رسمی از بنیاد نوبل خواست تا جایزه صلح را به هیتلر بدهند.
داستان قدری جدی شد و برانت دریافت که با آن بلوای سیاسی و اجتماعی اروپا، طعم تند و تلخ طنزی که اراده بود، چشیده نخواهد شد. اینگونه شد که رسماً نامزدی هیتلر برای جایزه صلح را پس گرفت تا داستان را جدی نگیرند.
خیلیها در این روزها یاد کاندیداتوری هیتلر برای صلح نوبل افتادند. کمتر کسی ثبت اصلی داستان در اسناد بنیاد نوبل را دیده است!
جالب اینکه متن نامه برانت برای کاندیدا کردن هیتلر نیز همه جا در دسترس است و طنز شادابش، با توجه به شرایط بحرانی آن سالها، جالب توجه است!
«بهواسطهٔ عشق درخشان او به صلح، که پیشتر در کتاب مشهورش نبرد من مستند شده است – کتابی که شاید پس از کتاب مقدس، بهترین و محبوبترین اثر ادبی جهان به شمار رود – و همچنین بهواسطهٔ دستاورد صلحآمیز او، یعنی الحاق اتریش، آدولف هیتلر توانسته است از طریق آزادی هممیهنانش در منطقهٔ سودتنلند و بزرگ و نیرومند ساختن میهنش، از توسل به زور خودداری کند.
احتمالاً، اگر از سوی جنگطلبان مورد آزار و مزاحمت قرار نگیرد و در آرامش رها شود، هیتلر اروپا و شاید حتی سراسر جهان را آرام خواهد کرد.
افسوس که هنوز شمار زیادی از مردم، بزرگی تلاش هیتلر را در راه صلح درک نمیکنند. بر همین اساس، اگر گروهی از نمایندگان پارلمان سوئد، نامزد دیگری را پیشنهاد نکرده بودند – یعنی نخستوزیر بریتانیا، نویل چمبرلین – من زمان را برای نامزدی هیتلر برای دریافت جایزهٔ صلح نوبل مناسب نمیدانستم.
این نامزدی، بهنظر، چندان سنجیده نیست. هرچند درست است که چمبرلین، از طریق درک سخاوتمندانهاش از تلاش هیتلر برای صلح، به حفظ صلح جهانی کمک کرده است، تصمیم نهایی با چمبرلین نبود، بلکه با هیتلر بود!
هیتلر و نه هیچکس دیگر، نخستین کسی است که باید بابت صلحی که همچنان در بیشتر بخشهای اروپا برقرار است، سپاسگزار او بود؛ و همین مرد، امید صلح در آینده نیز هست.»