| کد مطلب: ۴۲۴۶۳

ترامپ؛ بازیگر دوچهره

دونالد ترامپ با تکرار شعارهای پررنگ در حمایت از انرژی‌های فسیلی، در واقع ممکن است تلاش داشته باشد نگاه رقبا را از میدان اصلی رقابت منحرف کند؛ میدانی که در آن، مواد خام حیاتی برای انرژی‌های تجدیدپذیر به‌سرعت در حال تبدیل‌شدن به دارایی‌های ژئوپلیتیکی آینده هستند.

ترامپ؛ بازیگر دوچهره

دونالد ترامپ با تکرار شعارهای پررنگ در حمایت از انرژی‌های فسیلی، در واقع ممکن است تلاش داشته باشد نگاه رقبا را از میدان اصلی رقابت منحرف کند؛ میدانی که در آن، مواد خام حیاتی برای انرژی‌های تجدیدپذیر به‌سرعت در حال تبدیل‌شدن به دارایی‌های ژئوپلیتیکی آینده هستند.

1.تضاد آشکار؛ شعار فسیلی، عمل معدنی

ترامپ از یک‌سو آشکارا از «ذغال‌سنگ»، «نفت شیل» و «گاز طبیعی» دفاع می‌کند، اما از سوی دیگر: 

 در دوره اول ریاست‌جمهوری خود، بسیاری از محدودیت‌های زیست‌محیطی برای استخراج فلزات حیاتی نظیر لیتیوم، کبالت، نیکل و مس را کاهش داد.

 در ایالت‌هایی چون نوادا و آلاسکا، پروژه‌های مرتبط با انرژی‌های نو (از جمله باتری‌سازی، صفحات خورشیدی و توربین‌های بادی) با چراغ سبز دولت او سرعت گرفتند.

این تضاد ظاهری را می‌توان به‌عنوان نوعی دوگانگی تاکتیکی تحلیل کرد:

شعار فسیلی برای جلب حمایت داخلی؛ و اقدام عملی در جهت تسلط بر بازار آینده انرژی.

۲. سیاست فریب اقتصادی؟

با تداوم شعارهای پررنگ در حمایت از سوخت‌های فسیلی، ترامپ فضایی از آرامش یا غفلت در میان رقبا ایجاد کرده است. اما در عمل، شرکت‌های همسو با او (یا مورد حمایت سیاست‌های دولتش)، در حال سرمایه‌گذاری گسترده در زنجیره تأمین انرژی‌های نو هستند، نه به دلایل محیط‌زیستی، بلکه برای مالکیت منابع خام و کنترل مسیر آینده.

۳. چراغ سبز به معادن حیاتی

در مارس ۲۰۲۵، ترامپ با صدور یک دستور اجرایی، پروژه‌های معدنی لیتیوم، نیکل، کبالت و سایر عناصر کمیاب را وارد برنامه فدرال FAST-41 کرد؛ مسیر قانونی سریعی که برای تسهیل صدور مجوز پروژه‌های استراتژیک طراحی شده است.

در آوریل ۲۰۲۵، ده‌ها پروژه جدید از جمله استخراج در بستر اقیانوس‌ها، به این برنامه اضافه شدند. تمرکز ویژه بر نودول‌های دریایی غنی از نیکل، کبالت و منگنز در اعماق آب‌ها، نشان‌دهنده جهت‌گیری پنهان دولت در استفاده از منابع تجدیدپذیر است؛ در سکوت رسانه‌ای.

۴. دیپلماسی منابع

این استراتژی تنها محدود به مرزهای داخلی آمریکا نیست.

در مذاکراتی با کشورهایی چون اوکراین و کنگو، ترامپ مستقیماً بحث تأمین مواد خام حیاتی (لیتیم، کبالت، نیکل) را به دریافت کمک‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری آمریکا گره زد.

نتیجه‌گیری

ترامپ از طریق یک استراتژی تضاد تاکتیکی، همزمان دو مسیر را دنبال می‌کند:

 در سطح سیاست داخلی: حمایت از انرژی فسیلی برای جلب آرای سنتی و کسب مشروعیت ملی؛

 در سطح زیرساختی و ژئوپلیتیکی: توسعه زیرساخت‌های انرژی آینده، بدون جنجال رسانه‌ای، برای گرفتن جایگاه چین در این عرصه.

«ترامپ خوب می‌داند که آمریکا در این بخش حدود ۱۵ سال از چین عقب است؛ اما در سکوت و با سیاستی شبیه پرواز بی‌صدا، تلاش دارد همچون جنگنده‌های B2، از رادار جهانی عبور کرده و در آسمان رقابت نوین انرژی، اوج بگیرد.»

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه اقتصاد
پربازدیدترین
آخرین اخبار