امام حسین ع و جامعه بحرانزده
رفتار امام حسین(ع) در حادثه عاشورا یکی از الهامبخشترین رفتارها در طول تاریخ بوده است. عاشورا و نقشی که امام حسین در یک منزل مهم تاریخ ایفا مینماید، جنبههای مختلفی دارد. حادثه عاشورا نقطه آغاز برای نوعی از زیستن است و همین باعث میشود که عاشورا بیش از آنکه یک روزباشد، یک نوع فلسفه زیستن است.

رفتار امام حسین(ع) در حادثه عاشورا یکی از الهامبخشترین رفتارها در طول تاریخ بوده است. عاشورا و نقشی که امام حسین در یک منزل مهم تاریخ ایفا مینماید، جنبههای مختلفی دارد. حادثه عاشورا نقطه آغاز برای نوعی از زیستن است و همین باعث میشود که عاشورا بیش از آنکه یک روزباشد، یک نوع فلسفه زیستن است.
امام حسین در ابتدای دهه هفتم هجری، بهعنوان تنها نوه پسر باقیمانده از پیامبر(ص) و بزرگترین فرزند امام علی(ع) مهمترین و شریفترین شخصیت زمان خود بوده است. رفتار شخصیتهای اینچنین در زمانه خودشان میتواند موجب شکلگیری رویکردهای مختلف در برخورد با شرایط زمانه باشد. در زمان امام حسین نیز شرفا و بزرگان هر یک روشهای متفاوتی برگزیدند. در آیات مختلف قرآن کریم به پیامبرانی اشاره میشود که در جوامع درگیر بحرانهای مختلف ظهور کردهاند و نسخهای برای درمان این بحران در زمان خود ارائه دادهاند.
حضرت ابراهیم در زمانه بحران بتپرستی، حضرت موسی در زمانه اوج کفر، حضرت عیسی در زمانه اوج خرافه و بدزیستی و پیامبری همچون شعب در زمانهای با فساد اقتصادی ظهور میکنند و برای اصلاح جامعه تلاش میکنند. دعای وارث یکی از مهمترین دعاهایی است که سلسله حقیقتورزی پیامبران تا پیامبر و از پیامبر تا امام حسین را نشان میدهد. دعای وارث به میراثی اشاره دارد که از پیامبران و صلحا در هر جامعهای به نسلهای بعد منتقل میشود. این میراث، رسالتی است که آگاهان هر جامعه، در برابر بحرانهای جامعه بر دوش دارند تا راهی برای اصلاح بجویند و گامی برای اصلاح بردارند.
جامعه اسلامی در ابتدای دهه هفتم هجری قمری جامعهای بحرانزده است؛ جامعهای که شش دهه پس از شکلگیری جامعه اسلامی با بحران استحاله روبهرو شده است. بهرغم تلاشهای امام علی که برای برپایی جامعهای مبتنی بر عدالت و تقوا انجام داد، حکومت بیستساله معاویه پایههای شکلگیری جامعهای غیردینی در لوای اسلام را محکم کرد.
حکومت دودههای معاویه راویتی قدرتمندانه از اسلام را تثبیت کرد که اطاعت از قدرت را به جای اطاعت از خدا نشانده بود. خلافت معاویه در جامعه اسلامی به مثابه دستیابی مخالفان اولیه اسلام به جایگاه هدایتکننده جامعه اسلامی بود. تلاش معاویه برای تثبیت حکومتی پادشاهی و شکل دادن روایتی متفاوت از سیره پیامبر اسلام برمبنای روایت قدرتمدارانه از اسلام بود خلفای پس از پیامبر خود را خلیفه رسول مینامیدند ولی معاویه خود را خلیفه خدا خواند و کوشید رویکردهای جدیدی در عرصه عقیدتی بنا کند.
امام حسین در این زمانه در جایگاه طالب جایگاه خلافت نبود بلکه در جایگاه پاسدار حقیقت در برابر جامعه بحرانزده ظهور کرد.عاشورا نقطه اوج تداخل دو روایت مختلف از اسلام بود؛ روایت قدرت که حق را قدرت میبیند و دین را در خدمت قدرت میداند و روایت حقیقت که بر اصالت حقیقت در دین تاکید دارد.
روایت قدرت در جامعه دهه شصت هجری در حال تثبیت کامل و از میدان به در بردن روایت حقیقت بود. روایت قدرت با زیرکی و زکاوت معاویه به روایت اصلی جامعه تبدیل شده بود. جامعه اسلامی در ظاهر آرام به نظر میرسد ولی در واقع بحرانزده است. در چنین شرایطی امام حسین برای نشان دادن بحران جامعه و در دفاع از روایت حقیقت به میدان وارد میشود.
ناتمام گذاشتن حج توسط امام حسین نمونه بارز روایت حقیقت برای هشدار دادن نسبت به جامعه بحرانزده است تا جامعه را نسبت به شرایط آگاه سازد و زمینه را برای گسترش دعوت به مقاومت در برابر روایت حقیقت فراهم سازد. امام حسین به عنوان نماینده حقیقت به حاجیان نهیب میزند که حقیقت در زیر چنگالهای قدرت اسیر است و در این شرایط مهمتر از حج، مقاومت در برابر قدرت است.
این منظر نگرش به قیام امام حسین موجب میشود که کربلا از یک صحنه تصادم میان امام حسین و یزید به صحنهای جهانی میان روایت قدرت و روایت حقیقت تبدیل شود؛ روایتی که میخواهد حقیقت را سرکوب کند. روایت حقیقت در میانه همه معضلات و مصایب پرچم حقیقت را سرپا نگه میدارد، در مهمترین لحظهای که جامعه در حال خو کردن با بحران و تبدیل بحران به وضعیت مطلوب قرار دارد، ستارهای ظهور میکند و راهی نشان میدهد.
جامعه بحرانزده زمان امام حسین نیازمند راه بود تا جامعه به بحران خویش پی ببرد؛ جامعهای که حقیقت زیر سایه قدرت است و اطاعت از خلیفه جای اطاعت از خدا نشسته است. از منظر حقیقت دین مبتنی بر قدرت تفاوتی با جاهلیت ندارد. هشدارهای امام حسین در مورد شرایط دین در زمانهاش نمونه بارز چنین رویکردی است. امام حسین به عنوان وارث حقیقت در زمانهاش مسیری را رفت که رسالت خود را نهفقط در برابر جامعه زمان خود که در برابر همه تاریخ انجام دهد؛ شهیدی که الگویی برای همه حقیقتجویان شد و نشان داد که باید همواره حقیقت را پاس داشت.