برگ جدیدی از نگاه حراستی به موسیقی
ممنوعالکاری یا لغو کنسرت هنرمندان خارجی بهدلایلِ عمدتاً حراستی در سالها و دهههای گذشته نیز سابقه داشته است.

اواخر فروردینماه هر سال معمولاً آغاز سال کاری کنسرتهای موسیقی است. موسیقی ایرانی و ارکسترال که مخاطبان جدی و خاص خود را دارد معمولاً در تعطیلات نوروزی به یک استراحت اجباری تن میدهند و پس از تعطیلات رفتهرفته کنسرتها آغاز میشود.
از اولین برنامههای موسیقی که تبلیغ بلیتفروشی آن از چند هفته قبل منتشر شده بود، کنسرت ارکستر «آوای ملل» به خوانندگی وحید تاج (خواننده موسیقی ایرانی) و ضابط نبیزاده (مقامخوان برجسته کشور آذربایجان) به آهنگسازی فرشاد محمدی در روزهای ۲۸ و ۲۹ فروردینماه بود.
ساعاتی پیش از اجرای این کنسرت از سوی مراجع حراستی اعلام شد، وحید تاج تا اطلاع ثانوی ممنوعالکار است و امکان حضور روی صحنه را ندارد. بنابراین ضابط نبیزاده، خواننده مهمان از کشور همسایه به تنهایی روی صحنه حاضر شد و با ارکستر به اجرای برنامه پرداخت. این مقامخوان کشور آذربایجان شاید اولین مهمانی باشد که با ممنوعالکاری خواننده میزبانش مواجه شد؛ اتفاقی که در نوع خود در کشور بیسابقه است.
ممنوعالکاری یا لغو کنسرت هنرمندان خارجی بهدلایلِ عمدتاً حراستی در سالها و دهههای گذشته نیز سابقه داشته است. برای مثال سال ۱۳۹۳ که عالیم قاسماف به همراه دخترش، فرقانه قاسماف برای اجرای کنسرت همخوانی به تهران سفر کرده بود، در شب سوم کنسرت با دخالت نیروی انتظامی فرقانه قاسماف از اجرای کنسرت بازماند و پدرش به تنهایی برای مردم ایران برنامه اجرا کرد.
اما اتفاقی که شبهای گذشته در تالار اندیشه حوزه هنری رخ داد، اگرچه تلخ بود ولی برگ جدیدی از نگاههای حراستی و امنیتی به هنر را رو کرد و ثابت کرد، حتی به قیمت از دست دادن آبروی میزبانی یک رویداد هنری قرار نیست تساهل و تسامحی رخ دهد.
ممنوعالکاری وحید تاج بهدلیل برگزاری کنسرت، خردادماه سال گذشته همراه با همخوانی بانوان در خارج از کشور و استقبال کمسابقه از این اجرا، از سوی وزارت ارشاد اتفاق افتاده است و به حوزه هنری هم این تصمیم ابلاغ شد. با این حال مشخص نیست چرا پس از حدود یکسال بخشهایی از وزارت ارشاد تصمیم به این ممنوعیت گرفتند.
کنسرتهای خارج از کشور که عموماً از سوی نهادهای معتبر فرهنگی خارجی برگزار میشود یکی از فعالیتهای معمول هنرمندان ایرانی بوده که بهخصوص در ایامی که بهدلایلی امکان برگزاری کنسرت در ایران فراهم نیست، برنامه کاری خود را برای آن کنسرتها تنظیم میکنند. همچنین همخوانی با بانوان با وجود آنکه در ایران هم بلامانع است چطور میتواند دستمایه ممنوعالکاری یا لغو کنسرت یک خواننده شود؟
کاملاً قابل پیشبینی است که ممنوعیت فعالیت این خواننده فعال موسیقی، در روزهای آینده رفع خواهد شد اما این رویه ناصوابی که جهت تنبیه یا تذکر به هنرمندان سالهاست وجود دارد چرا حلشدنی نیست؟ نگاه امنیتی به هنر در دوران مختلف مورد نقد فرهیختگان و نخبگان فرهنگی بوده که برخی نتایج آن زیرزمینی شدن هنر و عدم رشد خلاقیت هنری است.
از ابتدای دهه جاری حداقل در حوزه موسیقی تمام رفتار، مراودات و ارتباطات شخصی هنرمندان زیر ذرهبین قرار گرفته است و برای انتشار یک اثر یا برگزاری یک کنسرت گاهی طبق موارد فوق برخی مجوزها داده نمیشود. درحالیکه مهمترین مطالبه اهالی فرهنگ و هنر از دولتهای نزدیک به طیف اصلاحات، جدایی نگاه امنیتی و حراستی به فرهنگ و هنر بوده است و انتظار میرود این رویه نیاز به اصلاح جدی دارد.
رویداد اخیر آغاز خوبی برای سال کاری کنسرتها و متولیان فرهنگی کشور نیست. اگر این روند همچنان ادامه پیدا کند، علاوه بر دلسردی مخاطبان و جامعه علاقمند به موسیقی جدی، تبعات زیانباری با خود به همراه خواهد داشت؛ تبعاتی ازجمله مهاجرت، خودسانسوری هنرمندان و کنارهگیری از فعالیتهای گسترده هنری که موجبات خلاقیت و زایش در هنر را فراهم میکند.