| کد مطلب: ۳۵۸۱۴

عقرب‌های ایران

کافی است دنبال قطعه موسیقی یا ماجرایی در جریان آهنگسازی اواخر دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ در ایران باشید. امکان ندارد به نام چندین گروه بر نخورید که از میان اسامی اعضایشان، چندنفری بعدها تبدیل به خوانندگان اصطلاحاً لس‌آنجلسی نشده باشند.

عقرب‌های ایران

کافی است دنبال قطعه موسیقی یا ماجرایی در جریان آهنگسازی اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 در ایران باشید. امکان ندارد به نام چندین گروه بر نخورید که از میان اسامی اعضایشان، چندنفری بعدها تبدیل به خوانندگان اصطلاحاً لس‌آنجلسی نشده باشند. اسامی گروه‌ها هم معمولاً قابل توجه است؛ «ربلز»، «اعجوبه‌ها»، «تکخال‌ها»، «اسکورپیو» و... تب راه‌اندازی گروه‌های موسیقی در آن دوران وام‌گرفته از گروهی مشهور در انگلستان بود به‌نام «بیتلزها». چند جوان که با اجراهای گروهی خود و سر و شکل دادن جدیدی به موسیقی راک، الگوی همه جوانان علاقه‌مند به موسیقی در جهان شده بودند.

ورود صفحه‌های موسیقی غربی و تغییر ذائقه موسیقایی جوانان دهه 40 در ایران هم، دلیل دیگری بود که هر جوانی استعداد یا علاقه‌ای به موسیقی غربی داشت، به فکر راه‌اندازی گروه موسیقی بیفتد. در همان روزها و به موازات این اتفاق، خوانندگان پاپ هم در تلویزیون ملی ایران، شکل دیگری از موسیقی را به جامعه ایران معرفی می‌کردند. به همین دلیل آن سال‌ها، برهه‌ تاریخی متفاوتی را در جریان گذار موسیقی ایران شکل داد.

هرکدام از این گروه‌های موسیقی داستان شکل‌گیری، اوج و فروپاشی‌هایی دارند که در نوع خود جذاب و قابل تأمل است. سال 1389 فریده صارمی و امید هاشملو، دو مستندساز جوان، به‌دنبال اعضای یکی از گروه‌های مشهور راک آن دوران یعنی «اسکورپیو» بودند. آنها مستندی تحقیقی و مصاحبه‌محور به همین نام ساختند و در جریان آن با اعضای اصلی این گروه که دیگر پیرمرد شده بودند، صحبت کردند.

از ویژگی‌های اصلی مستند «اسکورپیو» این است که نریشن یا راوی ندارد. مستندسازان، روایت را به دست خود اعضای اصلی گروه موسیقی یعنی بهرام امین‌سلماسی (خواننده و گیتاریست)، بهرام سعیدی (گیتاریست) و عین‌الله کیوان‌شکوه (درامرز و وکالیست) داده‌اند. آنها طی یک روایت خطی، از روزهایی که آرام‌آرام موسیقی غربی بر جوانان ایرانی اثر می‌گذارد، قصه را شروع می‌کنند. صارمی و هاشملو، طی صحبت‌های مصاحبه‌شوندگان، تصاویری از آن سال‌های تهران در دهه 40 را به مخاطب نشان می‌دهند.

تصاویری کمتردیده‌شده از اولین مغازه صفحه‌فروشی بتهوون در خیابان فردوسی یا عکس‌هایی از نوجوانی اعضای گروه و حتی فیلم‌هایی از روزنامه‌ها و اسنادی که نشان می‌دهد موسیقی راک، بیتلزها و هیپی‌ها چطور طی مدتی کوتاه، جهان را تسخیر کردند. این روایت‌‌های جداگانه کم‌کم به هم می‌پیوندند و به روزی می‌رسد که اعضای گروه، همدیگر را پیدا می‌کنند و بندی را تشکیل می‌دهند. بندی که هیچ‌کدام تحصیلات موسیقی ندارند و تنها با علاقه و استعدادی ذاتی، سراغ کاری رفته‌اند که حتی به آینده آن هم مطمئن نیستند. 

روایت اعضای گروه «اسکورپیو» از گردهمایی مشهور سال 1346 گروه‌های موسیقی راک و جز در استادیوم امجدیه و تصاویری دیده‌نشده از آن روزها، یکی از ویژگی‌های قابل‌توجه این مستند است. وقتی بهرام امین‌سلماسی با برقی در چشم‌هایش تعریف می‌کند که با لیموزین به این رویداد آمدند و آنقدر فریاد زدند که صدایش گرفته، انگار احتیاجی به هیچ‌ تصویری نیست و می‌توان با حرف‌های او به‌راحتی اشتیاق آن روزهای جوانان را نسبت به جریان نوظهور موسیقی تصور کرد.

«اسکورپیو» در 10 دقیقه آخر، سراغ قصه فروپاشی این گروه موسیقی می‌رود. اعضای گروه معتقدند که میان همه بندهای موسیقی آن سال‌ها، طولانی‌ترین مدت کنار هم بودن را دارند. این گروه به مدت چهار سال یعنی از 1350 تا 1354 با سه عضو اصلی و چند عضو فرعی که برای مدتی با آنها همکاری داشتند، فعال بوده و بعد از آن با جدا شدن یک‌به‌یک آنها، گروه از هم می‌پاشد. نزدیک 15 سال از ساخت مستند «اسکورپیو» می‌گذرد، اما اگر اندکی به جریان و تاریخ موسیقی علاقه‌مند باشید، این مستند 40 دقیقه‌ای شبیه سفری جالب به دورانی خاص، کوتاه اما تاثیرگذار از دنیای موسیقی است.  

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه فرهنگ
پربازدیدترین
آخرین اخبار