رسول منتجبنیا عضو سابق حزب اعتمادملی:کروبی نمی تواند بی تفاوت باشد
رسول منتجبنیا، از فعالان سیاسی اصلاحطلب و در کنار مهدی کروبی از موسسان حزب اعتماد ملی بود و حالا هم دبیرکل حزب جمهوریت است.

رسول منتجبنیا، از فعالان سیاسی اصلاحطلب و در کنار مهدی کروبی از موسسان حزب اعتماد ملی بود و حالا هم دبیرکل حزب جمهوریت است. او پیشتر با کروبی در مجمع روحانیون مبارز و حزب جمهوری نیز همتشکیلاتی بوده و در این بین درباره آینده سیاسی او و نقشآفرینی روحانیون اصلاحطلب در فضای سیاسی کشور به اظهارنظر پرداخته است که در ادامه میآید:
حالا که کروبی رفع حصرشده با توجه به بیانیهای که داده و شخصیتی که در فعالیتهای سیاسی داشته است چه نقشی در فضای سیاسی کشور ایفا میکند؟
ما به دیدار ایشان رفتیم اما صحبتی درباره اینکه چه میخواهند انجام دهند و چقدر فعال باشند نداشتند. آنچه مسلم است که آقای کروبی با توجه به سوابقی که در انقلاب و شکلگیری نظام و نهادهای مختلف داشته است. فکر نمیکنم که ایشان بتوانند بیتفاوت باشند و نقشی را به عهده نگیرند و نخواهد موضعگیری در مسائل مختلف داشته باشد. ایشان به اشکال مختلف در ملاقاتها، بیانیهها و مصاحبهها نظرش را اعلام خواهد کرد. چنانچه در دورانی که در حصر بوده است نیز با آنها که امکان دیدار ایشان را با کنترل شدید نیروهای امنیتی پیدا میکردند؛ توصیه میکرد که کاری نکنید که ضربهای به کشور، انقلاب و نظام وارد شود.
اینها بر اساس عقیده ایشان است و همیشه هم بر آن تاکید کردند. ایشان حصر را غیرقانونی و ظلم میدانست و الان هم نگران مهندس موسوی و خانم رهنورد است. ایشان میگوید این ملت گناهی نکردهاند و این نظام و کشور باید حفظ شود و نباید اقدامی صورت گیرد که ضربهای به منافع ملی وارد شود و کشور دشمن شاد شود. ایشان این منطق را حفظ کرده است البته این به معنای آن نیست که ما منتقد و معترض نیستیم یا بلهقربانگو هستیم. ما هم به برخی عملکردها اعتراض داشته و داریم. حمایت بیچون و چرا و ندیدن بدیها و اعتراض نکردن به آن از نگاه ایشان و ما خیانت به کشور است. من معتقدم آقای کروبی همین روند را ادامه میدهد.
در فضای سیاسی کشور و آینده آن چه جایگاهی برای او متصور هستید؟
اصلی در دنیا مورد قبول عقلا است؛ که ما از نخبگان و صاحبنظران باید استفاده بکنیم چه در زمان شاغل بودن و چه بازنشستگیشان و چه حتی زمانی که توان فعالیت ندارند از فکر و تجربهشان. این موضوع در کشور مغفول مانده است. آقای کروبی مدتی در حصر بوده و الان میتوان با او ارتباط داشت و این رویه بد درباره عدم استفاده از این چهرههای ارزشمند مسئله مهمی است.
به عبارتی در این میان شاهد هستیم که به جای استفاده از تجارب این افراد به سراغ چهرههایی میروند که موید و بلهقربانگو باشند. باید رویه عقلایی در کشور رواج پیدا کند و جوانگرایی به این معنا نباشد که جوانان صفرکیلومتر را بیاورند و بدون آموزش، کارهای سنگین را به آنها بسپارند و افراد مجرب و توانمند را به دلیل افزایش سن کنار بگذارند. شاهد آن بودیم که به عنوان جوانگرایی و بعد خالصسازی چهرههای توانمند و مجرب را کنار گذاشتند. آقای کروبی عصارهای از تجربه و اطلاعات دقیق است؛ اینکه اصرار نظام در اختیار افراد معدودی مثل آقای کروبی وجود دارد، موضوعی است که من تعجب میکنم که چرا او را باید 14 سال در حصر نگه داشته باشند و جامعه را از حضور او محروم کنند.
آقای مهندس موسوی هم همینگونه است و عصاره تجربه، صداقت و مهارت است و حصرش همچنان باقی است. این اشتباه و ظلم است و باید ایشان و همسر بزرگوارشان هم به جامعه برگردند. امیدواریم ایشان مردم و نظام را از نظرات کارشناسی خود بهرهمند سازد و مسئولان و نظام هم از نظرات ایشان استفاده کنند. ایشان نه میخواهد رئیس مجلس و رئیسجمهور شود و نه نیاز به این دارد. امیدوارم که سالهای سال در خدمت مردم و نظام باشد و مسئولان هم از پتانسیلی که در وجود ایشان است بهره ببرند. خیلی آرام و باطمأنینه نظرات آنها به جامعه منعکس شود.
بهطور کلی روحانیون اصلاحطلب چه جایگاهی در فضای سیاسی دارند؟ و چه نقشی میتوانند در فضای سیاسی کشور ایفا کنند؟
روحانیون چه اصلاحطلب و چه غیراصلاحطلب قشری هستند که لباس خدمت پوشیده و اونیفرمی را تاریخ به آنها داده و وظیفهشان بهعنوان کارشناسان دینی و به عنوان کسانی است که به جای مردم تحقیق میکنند تا آن را به مردم بیاموزند و از مردم دفاع کنند. در طول تاریخ روحانیت، همیشه علما و روحانیون مدافع مردم بودند و همیشه در برابر ظلم ایستادهاند.
حالا یک ضرورتی ایجاب شده که پس از انقلاب روحانیون به نظام وارد شدهاند و مسئولیتهایی را در مجلس، قوه قضائیه و قوه مجریه و نهادهای دولتی پذیرفتهاند این به عنوان یک اضطرار است وگرنه در وظایف اصلی روحانیون چنین چیزی نیست و به قول علما مانند «اکل میته» است. یعنی اگر ضرورت و نیازی نبود حتماً حضرت امام اجازه نمیداد روحانیون وارد صحنه مدیریت شوند و به آنها میگفت که درستان را بخوانید و مجتهد شوید و خودتان را برای نظارت کردن آماده کنید همان نظری که آخوند خراسانی داشت.
یعنی باید روحانیون خود را مجهز به سلاح علم و دانش بکنند و امور جاری کشور را زیر نظر داشته باشند و به موقع حمایت کنند و به موقع انتقاد کنند و به موقع مردم را تشجیع کنند؛ مواردی که در رویه علما بود. اگر من به عنوان طلبه وارد مجلس شدم نه حقم بوده و نه وظیفهام بلکه به ناچار بود و رسالت من خدمت به جوانان است و امروز مسائل دینی را باید از زبان کارشناسان خبره بشنوند تا دچار اشتباه نشوند...لذا از طلاب و فضلای حوزه و علما انتظار هست با مردم باشند نه خدایی ناخواسته در برابر حکومت باشند بلکه در خدمت مردم باشند.
آموزش مردم و جوانان و جذب آنها به طرف مذهب و خدا و پیامبران وظیفه آنها است. ائمه اطهار فرمودند با عملتان مردم را به دین دعوت کنید نه اینکه خدایی ناخواسته عالم به عمل باشید. ارتباط سالم با اقشار مختلف و دلسوزی نسبت به مردم و انتقاد و تذکر هم به حاکمیت داشته باشند و اگر ضرورت باشد به مسئولیت وارد شوند نه اینکه وقتی ضرورت نیست که ما خودمان را در معرض برخی کارها قرار دهیم که با رسالت ما سنخیت داشته باشد.