سال پرزیدنت بدشانس / سال ۱۴۰۳ با بحرانهای پیش رونده انرژی، صندوقهای بازنشستگی، بانکی و کسری بودجه به پایان رسید
«وقت حل ناترازیهای شدید اقتصاد ایران رسیده و یکدولت با مشروعیت حداقلی نمیتواند آن را جمع کند.» وقتی مسعود پزشکیان برای دور چهاردهم انتخابات تایید صلاحیت شد، سعید لیلاز، کارشناس تاریخ اقتصاد در گفتوگویی به بحران ناترازیهای ایران اشاره کرد و حل شدن آن را به میزان مشروعیت نظام ربط داد.

«وقت حل ناترازیهای شدید اقتصاد ایران رسیده و یکدولت با مشروعیت حداقلی نمیتواند آن را جمع کند.» وقتی مسعود پزشکیان برای دور چهاردهم انتخابات تایید صلاحیت شد، سعید لیلاز، کارشناس تاریخ اقتصاد در گفتوگویی به بحران ناترازیهای ایران اشاره کرد و حل شدن آن را به میزان مشروعیت نظام ربط داد. اما گذر نیمی از سال اول دولت چهاردهم نشان داد که رفع ناترازیها ارتباطی به میزان مشروعیت ندارد. بحران انرژی، کسری بودجه، ناترازی وخیم نظام بانکی و صندوق بازنشستگی، پول میخواهد که فعلاً به اندازه کافی در دسترس نیست.
این تحلیل خیلی بیراه نبود که در زمان انتخابات میگفتند: «بحرانها آنقدر عمیق هستند که به یک دولت قربانی نیاز است تا مقصر بروز شاخصهای منفی شناخته شود.» بهویژه وقتی احتمال انتخاب ترامپ به ریاستجمهوری آمریکا، به عنوان یک سناریوی جدی مطرح میشد؛ داشتن یک قربانی ضرورت بیشتری پیدا میکرد.
شانس با دولت سیزدهم یار بود که با ریاستجمهوری جو بایدن همزمان شد. تحریمها راحتتر شد و کرونا هم تقریباً تمام شده بود و با فروش بیشتر نفت و ارزهای وارد شده، چرخ اقتصاد کمی چرخید و این بهبود در رشد اقتصاد و کاهش تورم نمودار شد. همان زمان کارشناسان تاکید میکردند که این یک رشد واقعی نیست و ناشی از پر شدن ظرفیتهای خالی شده بعد از کرونا و سختتر شدن تحریم است و با عبور از این دوره، دوباره شاخصها نزولی میشود و اگر ترامپ دوباره رئیسجمهور شود، شرایط بدتر هم خواهد شد.
شانس با دولت چهاردهم یار نبود که با ریاستجمهوری دونالد ترامپ همراه شد. از یک طرف بلافاصله بعد از ورود ترامپ به کاخ سفید، تهدید به صفر رساندن صادرات نفت ایران به عنوان برنامه محوری آمریکا اعلام شد و از طرف دیگر، دوره رشد بعد از کرونا، زمانش به پایان رسیده بود و بدون ارزهای جدید، توان هل دادن رشد اقتصاد و پایین آوردن تورم کم میشد.
عملکرد پزشکیان
در نمودارهایی که به متن گزارش، پیوست شده، روند تغییر مهمترین شاخصهای اقتصادی در سال 1403 تصویر شده است. امسال چندان سال خوبی برای عملکرد یک رئیسجمهور نبود. رشد اقتصاد کشور با نفت به 3/1 درصد افت کرد و بدون نفت به 2/2 درصد رسید. نرخ تورم که از ابتدای سال روندی کاهشی داشت و از 38/8 به 32 درصد رسید، تغییرات تورم ماهانه و نقطه به نقطه نشان میدهد که دوباره روند رشد را از سر گرفته است.
در بازار سرمایه اگرچه در دو ماه آذر و دی شاخص کل رشد خوبی را ثبت کرد و از 2 میلیون و 208 هزار واحد به 2 میلیون و 800 هزار واحد رسید ولی در بهمن ریزش سهام دوباره آغاز شد و سقف ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار واحد را از دست داد.
ولی بدترین شاخص در دولت چهاردهم مربوط به دو بازار ارز و طلاست. قیمتها رشدهای جهشی را به کارنامه پزشکیان وارد کردند. قیمت هر گرم طلای 18 عیار از سه میلیون و 798 هزار تومان به هفت میلیون و 590 هزار تومان رسید و 100 درصد افزایش را ثبت کرد و نرخ دلار با 48 درصد افزایش از 63 هزار و 807 تومان به 94 هزار و 880 تومان رسید تا مدیریت این دو بازار به بدترین خاطره پزشکیان در سال اول ریاستجمهوری تبدیل شود.
همین اتفاق هم دامنگیر وزیر اقتصاد شد و زمینه استیضاح و برکناری عبدالناصر همتی وزیر اقتصاد را فراهم کرد و او که با کمترین رای نمایندگان وزیر شد این بار با آرا بیشتری سلب مسئولیت شد. هرچقدر هم همتی و پزشکیان توضیح دادند که سیاستگذار این بازارها بانک مرکزی است و وظیفهای متوجه وزیر اقتصاد نیست اما عزم نمایندهها برای برکناری او جدی بود. مخالفان همتی در جواب به ناترازیهای موجود در بخشهای مختلف اقتصاد و عدم توان مدیریت آن اشاره میکردند و به این ترتیب رکورد زودهنگامترین استیضاح هم شکسته شد و نام همتی از لیست اعضای دولت بیرون کشیده شد.
زیان صنایع از قطعی برق و گاز هفت برابر شد
قابل پیشبینی بود که دولت جدید باید با ناترازیهای شدیدی در بخشهای مختلف دست و پنجه نرم کند. ولی شاید دولت چهاردهم از عمق بحران تصور دقیقی نداشت که قبول مسئولیت کرد. در نشستی صمیمانه با برخی مسئولان دولت پزشکیان، از خالی شدن ذخایر گاز نیروگاهها در تابستان شنیدیم. مسئولان دولت چهاردهم، فکر نمیکردند در چند ماهی که از حادثه بالگرد رئیسجمهور فقید میگذرد، مقامات انرژی دولت سیزدهم، ذخایر سوخت نیروگاهها را برای زمستان خالی کنند تا دولت چهاردهم ناگزیر باشد ناترازی برق در زمستان را هم به ناترازی گاز اضافه و خاموشیها و تعطیلیها را در زمستان برنامهریزی کند.
میزان برق تحویلی به صنایع در سال 1403نسبت به سال قبل، ۴۰ درصد کاهش پیدا کرد و تعطیلیها خسارت زیادی به بار آورد؛ به طوری که عدمالنفع صنایع مستقر در شهرکها و نواحی صنعتی ناشی از قطعی برق از ۵٫۴ هزار میلیارد تومان در سال 1400 به ۴۴٫۷ هزار میلیارد تومان در سال 1403 رسید؛ یعنی هفت برابر شدن زیان.
اشاره یکی از مسئولان به جلسات هیئت دولت که در هر جلسه، درگیری وزیر صمت و نیرو درباره تامین برق صنایع با پادرمیانی مسعود پزشکیان به پایان میرسد هم به بحرانی موازی با مشکلات فوق تبدیل شد. این بحران مربوط به تفاهمی بین وزارت صمت و نیرو در دولت سیزدهم است که صنایع را موظف میکند برای تامین برق خود نیروگاه احداث کنند.
با استناد به این تفاهمنامه، امروز وزارت نیرو میگوید مسئولیتی برای تامین برق صنایع ندارد و در عین حال برقی که توسط نیروگاههای برخی از صنایع تولید میشود را به جای تخصیص به خودشان، وارد شبکه سراسری میکنند تا برق خانگی کمتر قطع شود. امروز همین تفاهم محل منازعه دو وزیر صمت و نیرو شده و جلسات هیئت دولت محل این منازعه.
بحران 440 هزار میلیارد تومانی
در سالی که پرزیدنت پزشکیان درگیر حل بحران ناترازی بود، همزمان باید بحران 440 هزار میلیارد تومانی صندوقهای بازنشستگی را هم مدیریت میکرد. مدیریت صندوقها در سالهای قبل به قدری غیراصولی و خارج از قاعده بوده که امروز آنها را به ورشکستگی کشانده و به یک ابربحران برای دولت تبدیل کرده. اگر پزشکیان امسال با اوراق بدهی و هزار ترفند دیگر کمبود 440 هزار میلیارد تومانی صندوقها را تامین کرد اما سال بعد این کمبود به 777 هزار میلیارد تومان رسیده که در میانه تهدیدهای ترامپ برای صفر کردن صادرات نفت ایران، معلوم نیست چگونه قرار است، تامین شود.
وقتی بزرگی این کسری که تبدیل به تکلیف دولت شده، مشخص میشود که کسری صندوقهای بازنشستگی را با کل بودجه عمومی مقایسه کنیم. کسری صندوقهای بازنشستگی در سال آینده معادل 17 درصد از مصارف عمومی دولت است. سال بعد صندوق بازنشستگی 393 هزار و 900 میلیارد تومان، سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح 179 هزار و 700 میلیارد تومان، صندوق فولاد 16 هزار و 400 میلیارد تومان و صندوق وزارت اطلاعات 2 هزار و 800 میلیارد تومان کسری دارند که باید دولت آن را تامین کند.
کسری بودجه که بهعنوان یکی از علتهای مهم تورم از آن یاد میشود هم رقم قابل توجه حدود 500 هزار میلیارد تومانی است. بودجه سال بعد هم 1805 هزار میلیارد تومان ناترازی عملیاتی دارد. یعنی اگر دولت سال آینده درآمدی از نفت به دست نیاورد، با یک هزار و 805 هزار میلیارد تومان هزینهای روبهرو میشود که منبعی برای تامین آن وجود ندارد.
اخیراً آمریکا تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع کرده که برخی افراد واسطه فروش نفت و تعدادی از نفتکشها را شامل میشود. بعد از اعلام این تحریمها دو سناریو مطرح شد. در سناریوی اول فروش نفت ایران با تحریمهای سختگیرانه ۹۰ درصد کاهش پیدا میکند که در این صورت، جهشهای قیمت ارز و طلا و تورم برای سال بعد قابل انتظار است. در سناریوی دوم بر وفاداری خریداران فعلی نفت ایران و تجربههای موفق ایران در دور زدن تحریم تاکید میشود. در صورتی که سناریوی دوم محتمل باشد، خطر کمتری از محل کسری بودجه، بازارها را تهدید میکند ولی کماکان دولت با کسری قابل ملاحظه 900 هزار میلیارد تومانی روبهروست.
سال 1403 در حوزه اقتصاد سال موفقی برای پزشکیان نبود و از نشانههایی که پیداست نیز به نظر میرسد تیم اقتصادی دولت چهاردهم باید خود را برای روزهای دشوار آماده کند.