آمریکا تضمین نمیدهد!
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

پرونده هستهای ایران در گفتوگو با رحمان قهرمانپور
داود دشتبانی: پرونده هستهای ایران همچنان پرونده مهم بینالمللی برای قدرتهای جهان و ایران است و روزی نیست که مقام عالیرتبهای در مورد آن اظهارنظر نکند. ایران نیز بهتازگی، دو نماینده جدید خود در مقر سازمان ملل در وین و نیویورک را معرفی کرد. این موضوع بهانهای شد تا با «رحمان قهرمانپور» کارشناس مسائل بینالمللی به گفتوگو بپردازیم.دولت ابراهیم رئیسی در دو هفته گذشته، دو نماینده ایران در سازمان ملل را تعیین کرد؛ سعید ایروانی را برای نیویورک و محسن نذیری اصل را برای وین معرفی کرد. نذیری اصل درعینحال، نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز است. آیا معرفی این دو نماینده، ارتباطی با روند پرونده هستهای دارد؟
سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در دفتر سازمان ملل متحد در وین، نماینده جمهوری اسلامی ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز محسوب میشود. آژانس بینالمللی انرژی اتمی و چند سازمان دیگر وابسته به سازمان ملل در اتریش هستند. از آنجا که، اتریش و سوئیس جزو کشورهای بیطرف هستند، بخشی از سازمانهای بینالمللی علاوه بر نیویورک در این کشورها قرار دارند. در اتریش بعد از کاظم غریبآبادی، نمایندهای نداشتیم و این معرفی، تغییر در سفیر مستقر نبوده که کسی را بردارند و فرد جدیدی را منصوب کنند. آقای تختروانچی هم بعد از اینکه از تیم مذاکرات جدا شد به نیویورک رفت و الان دورهاش تمام شده است. براساس مقررات داخلی وزارت خارجه، دوره سفرا که تمام میشود، باید عوض شوند. رویه اداری موجود است که سفرا را عوض میکنند.
فارغ از موضوع معرفی سفیران جدید ایران در سازمان ملل، بههرحال، پرونده هستهای ایران وارد مرحله جدیدی شده است؛ دبیرکل آژانس انرژی اتمی مواضع تندی گرفت و در مورد اینکه ایران در حال ساخت سلاح هستهای است، ابراز تردید کرد. با این شرایط آیا فکر میکنید پرونده ایران دوباره در شورای حکام بهطور جدی مطرح شود؟
پرونده ما در شورای حکام است و از دستورکار خارج نشده است. آژانس سالی چهار بار جلسه شورای حکام را برگزار میکند. جلسه بعدی شورای حکام، دسامبر یعنی شهریور ماه است؛ بنابراین اگر بخواهید وضعیت پرونده هستهای را از جانب غربیها نگاه کنید، فرمایش شما درست است. تلاش آنها این است که در آستانه نشست فصلی شورای حکام در اواخر تابستان، فشار مضاعفی بر ایران وارد کنند. از آن طرف هم، ما در ماه آگوست یعنی یکی، دو هفته بعد از نشست، کنفرانس بازنگری پیمان ان.پی.تی را داریم که خیلی مهم است. چون بسیاری از مسائل، مقررات و دستورالعملهای مرتبط با پیمان ان.پی.تی در این جلسات تعیین میشود. سه سال هم بهخاطر کرونا برگزار نشده بود؛ بنابراین، جلسه خیلی مهمی برای ایران است. باید ببینیم که آنجا کشورها و مخصوصا غربیها چه موضعی نسبت به وضعیت پرونده هستهای ایران خواهند گرفت. بعد از آن هم اجلاس نشست فصلی شورای حکام را داریم که آن هم جلسه خیلی مهمی برای ایران است. کشورهای غربی با توجه به اینکه در نشست قبلی قطعنامهای صادر کردند و ایران هم واکنش نشان داد، بهدنبال این هستند که قبل از نشست فصلی شورای حکام، بر ایران فشار وارد کنند تا ایران مواضعش را تغییر دهد. این صحبتهایی که رافائل گروسی کرد، یک مقدار غیرمنتظره بود؛ البته حرف جدیدی نبود، همیشه آژانس همینها را میگوید، ولی نوع انتخاب کلمات بهگونهای بود که تند تلقی شد. رافائل گروسی در حالی گفته ما نمیدانیم ایران چه کار میکند که دوربینهایی که ایران خاموش کرده، درواقع، دوربینهایی هستند که براساس توافق جامع پادمانی نیستند؛ جزو پروتکل الحاقی هستند، یعنی ایران الزامی به نصب آنها نداشت و بهصورت داوطلبانه و برای جلب اعتماد و تشویق طرفهای غربی به توافق، این دوربینها را روشن نگه داشته بود. بنابراین، اگر بخواهیم فنی به موضوع نگاه کنیم، ایران کار ویژهای نکرده است، یعنی همان حرفی که قبلا زده بود؛ او پیشتر گفته بود اگر توافق نشود، دوربینهای اضافی را خاموش میکنیم؛ آژانس این کار را کرده است، ولی حرف جملهبندی صحبتهای رافائل گروسی بهگونهای بود که انگار آژانس خبر ندارد ایران چه کاری انجام میدهد. این نشان میدهد که در یک ماه آینده فشارها بر ایران برای احیای برجام و توافق بیشتر و بیشتر خواهد شد.
موضوعات اختلافی بین ایران و آمریکا برای احیای برجام چیست و فکر میکنید تا چه اندازه میتوان به رفع آنها امیدوار بود؟
الان برای احیای توافق برجام، سه مساله بین ایران و آمریکا لاینحل مانده است؛ یکی مساله سپاه بود که وقتی آمریکا نپذیرفت، ایران پیشنهاد کرد قرارگاه خاتم از فهرست تحریمها خارج شود که پذیرفته نشد. براساس آن چیزی که امیرعبداللهیان و شمخانی گفتند، در دور آخر مذاکرات در دوحه قطر، ایران روی دو تضمین اصرار کرده و همچنان هم اصرار میکند؛ یکی تضمین انتفاع اقتصادی ایران از برجام است، یعنی اینکه آمریکاییها مانع بهرهبرداری اقتصادی ایران از اجرای برجام نشوند، یا بهعبارت سادهتر، مانع فروش نفت ایران نشوند. آمریکاییها حرفشان این است که ما مانع ایجاد نمیکنیم، ولی درعینحال، نمیتوانیم تضمین بدهیم که پول حاصل از فروش نفت، به ایران برگردد. اینها دو مقوله است؛ یکی اینکه ایران بتواند نفتش را در بازار بفروشد و دیگر اینکه، پولش برگردد. ایران میگوید آمریکا باید تضمین بدهد که این پول به ایران برمیگردد و آمریکاییها میگویند که ما در دنیا چنین سازوکاری نداریم. ما براساس تحریمها مانع فروش نفت ایران میشدیم و الان میخواهیم این مانع را برداریم؛ حال اینکه جمهوری اسلامی میخواهد به چه کسی نفت بفروشد، چگونه پولش را به ایران بیاورد و چگونه مشتری پیدا کند، به ایران مربوط است. حرف جمهوری اسلامی هم این است که چون آمریکا بانکها را تهدید کرده است، براساس اصول اف.ای.تی.اف، بانکها این حق را دارند که با مشتریانی که احتمال ریسک معاملاتی آنها بالاست، بهصورت یکطرفه معامله نکنند. بنابراین ایران میگوید آمریکا باید به بانکهایی که قرار است پول نفت ایران را مبادله کنند، فشار وارد نکند و به آنها اعلام کند که معامله با ایران تبعاتی برای آنها نخواهد داشت. آمریکاییها از این سر باز میزنند و قبول نمیکنند. مساله دومی که وجود دارد، این است که ایران میگوید آمریکاییها چه تضمینی میدهند که از برجام خارج نشوند و دوباره داستان خروج ترامپ از برجام تکرار نشود؟؛ در این مورد هم آمریکاییها میگویند که سیاست داخلی ما طوری است که نظام ریاستی است و ما نمیتوانیم تضمین بدهیم؛ تضمین هم بدهیم فایدهای ندارد. بنابراین همین دو سالی که بایدن سر کار است، قول میدهیم که از برجام خارج نشویم. الان مساله اصلی، این دو مورد است.
در نظام حقوقی داخلی آمریکا، مصوبهای بالاتر از فرمان رئیسجمهور وجود ندارد که ایران مطالبه کند؟ مثلا مصوبه سنا یا کنگره؟
سیستم آمریکا براساس نظارت و موازنه است. نظارت و موازنه به این معناست که روی کاغذ خیلی چیزها نوشته شده است، ولی در عمل بستگی به این دارد کدامیک از قوا، یعنی کنگره، رئیسجمهور یا دیوان عالی بتوانند قدرتشان را اعمال کنند. اولا شکافی در کنگره آمریکا وجود دارد؛ عملاً امکان این را نمیدهد که دولت بایدن از کنگره بخواهد چنین کاری بکند. نهتنها جمهوریخواهان مخالف سرسخت برجاماند، بلکه تعدادی از دموکراتهای متحد بایدن هم خودشان مخالف برجام هستند. بنابراین، عملا چنین راهکاری نمیتواند وجود داشته باشد. راهکارهای مختلفی پیشنهاد شده؛ مثلا این موضوع کیفری بشود یا اگر کشوری از توافق خارج شود، جریمه بدهد، اما این پیشنهادات بهدلیل اینکه توازن قدرتی وجود ندارد، به جایی نخواهند رسید. بهخاطر اینکه آمریکا از نظر توازن قدرت بالاتر است و خودش را در موقعیتی میبیند که احساس میکند ضرورتی ندارد به ایران امتیازی بدهد و همین میزان امتیازی را که داده، کافی میداند. لذا حل شدن این مساله خیلی دشوار است. حالا باید منتظر باشیم و ببینیم در این پیشنهاد اروپا، راهحلی برای عبور از این مشکل مطرح شده است یا خیر.