فصل دیپلماسی/ نیاز به تغییر فوری رویکرد ایران در سوریه
چهره دیپلماسی عمومی ایران در سوریه بایستی عوض شود. ایران طلبهای زیادی از سوریه دارد که حتی پس از سقوط رژیم اسد هم معتبر و قابل پیگیری است.
در پی تحولات اخیر در سوریه و سقوط رژیم بشار اسد، چندین کشور، هیئتهای رسمی دیپلماتیک خود را برای دیدار و گفتوگو با رهبران جناحهای مختلف قدرت در سوریه به آن کشور اعزام کردهاند. هیئتی دیپلماتیک به رهبری باربارا لیف، معاون وزیر خارجه آمریکا در امور خاورمیانه، با احمدالشرع در دمشق دیدار کرده است. در این دیدار، موضوعاتی مانند لغو تحریمها علیه سوریه و حذف هیئت تحریرالشام از فهرست گروههای تروریستی مورد بحث قرار گرفته است. آمریکا بهطور موازی با بقیه گروههای درگیر هم رابطه دیپلماتیک دارد.
هیئتی از وزارت خارجه بریتانیا هم با احمدالشرع در دمشق ملاقات کرده است. همزمان این کشور با گروههای قومی و مذهبی و بخشهای مختلف اپوزیسیون سوریه هم در تماس بوده است.
هیئتی از وزارت خارجه آلمان نیز با احمدالشرع دیدار کرده؛ بهانه اعلامشده این گفتوگوها، تأکید بر لزوم حفاظت از اقلیتها و رعایت حقوق زنان اعلام شده و این موارد در ارتباطات با بقیه نیروهای درگیر در سوریه هم بهعنوان موضع آلمان طرح شده است.
ترکیه و قطر هم که حامیان اصلی فاتحان دمشق بودهاند در سطح رهبران سازمانهای امنیتیشان در سوریه حضور یافته و با احمدالشرع و محمدالبشیر، رئیس دولت موقت سوریه دیدار کردهاند.
همین نوع تحرکات دیپلماتیک و تجاری و امنیتی توسط بسیاری دیگر از دولتهای منطقهای و خارج از منطقه هم در جریان است. حتی روسیه هم که جدیترین حامی اسد بوده، در این مدت برای حفظ منافع و سلامت نیروهای نظامی و احتمالاً برنامهریزی آینده در ارتباط مستمر با گروههای مختلف شبهنظامی و لایههای مختلف اجتماعی سوری بوده است.
گیر پدرسن، فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه، هم اخیراً با احمدالشرع در دمشق ملاقات کرده است. در این دیدار، بر ضرورت گذار سیاسی فراگیر در سوریه با مشارکت مردم و رهبری جناحهای دخیل در این کشور تأکید شده است.
به نظر میرسد «همین الان» وقت این است که دیپلماسی ایرانی هم برنامهریزی یک دیدار علنی با تمامی رهبران جناحهای مختلف سوری(اعم از الشرع) را ترتیب بدهد. چهره دیپلماسی عمومی ایران در سوریه بایستی عوض شود. ایران طلبهای زیادی از سوریه دارد که حتی پس از سقوط رژیم اسد هم معتبر و قابل پیگیری است.
براساس اصل عرفی ثبات پارهای از مسئولیتهای «دولت جانشین» (Succession of states) در کنوانسیون ۱۹۷۸ وین به طور عمومی و حقوقی هم توسط دولتهای عضو ملل متحد پذیرفته شده است. بسیاری از تعهدات دولتها پس از تغییر آنها ثابت خواهد ماند.
مسلم است که به لحاظ عرف و حقوق بینالملل، مطالبات ایران، «قابل پیگیری است» و این پیگیری حقوقی در کنار یک دیپلماسی فعال و مبتکر به منظور ایجاد ارتباط و ساختن زمینهای برای حفظ منافع آتی ایران، مفید خواهد بود. شاید تمام آن مطالبات را نتوان به فوریت بازپس گرفت اما پیگیری آن و تعویق مطالبه بحق در ازای دستیابی به منافعی حیاتی میتواند دستمایه دیپلماتیک مناسبی برای تقلیل مشکلات دیگر و ساختن زمینهای برای حضور و کسب منافع ممکن ایران در سوریه بشود.
الشرع هر که هست احمق نیست…هم او و هم خیلی از رهبران و افراد مؤثر در جناحهای مختلف و بعضاً -به شکلی بالقوه - متنازع در داخل سوریه متوجه توازن قدرتها در محیط داخلی هستند. میشود از این شرایط در آمیزهای از توان امنیتی و دیپلماسی و تجارت، بهرههای موردی برد. علاوه بر مطالبات به تعویق افتاده، ایران منافع ژئواستراتژیک مشخصی هم در سوریه دارد که نبایستی با پایان حضور نظامیاش از آن صرفنظر کند. حالا که نظامیان به پادگانهایشان برگشتهاند، وقت آن است که دیپلماتها تا حدامکان زمینه حفظ منافع ایران در سوریه را تأمین کنند. دادوستدهای مبتنی بر دیپلماسی ممکن است اراده دولت جایگزین در سوریه برای پیوند دادن مسئولیت حقوقی «جنایات ضدبشریت» رژیم اسد به ایران را مقدار زیادی تضعیف کند.
در بُعد اقتصاد انرژی سوریه یک وابستگی تاریخی به ایران پیدا کرده-برای قطر جایگزینی در تأمین انرژی سوریه زمان میبرد و اماراتیها هم زمینه لازم را برای جایگزینی ندارند البته سعودیها گویا ارتباطاتی را دارند شروع میکنند- همچنان بر پایه زمینه پنجاهساله بازار انرژی در کنار نیازهای فوری سوریه امکان ایجاد فضایی برای دیپلماسی تجاری با ایران وجود دارد... این فرصت ممکن است به فوریت توسط دیگران پر شود همین الان وقت تلاش برای حفظ امکان ایران در تأمین انرژی سوریه است.
استراتژیستهای ایرانی احتمالاً فراتر از الگوهای احساسی و ایدئولوژیک به منافع واقعی کشور اندیشه خواهند کرد. دیپلماسی عرصه عمل در شرایط ممکن است.
همی تا برآید به تدبیر کار
مدارای دشمن به از کارزار