تحلیل اولین سخنرانی رهبری پس از تحولات سوریه
علیه غرور و انفعال
سخنرانی روز گذشته مقام رهبری که نخستین اظهارنظر عمومی ایشان پس از تحولات اخیر سوریه بود، محورهای مهمی از رویدادهای گذشته و وقایع پیش رو را در دل خود داشت.
سخنرانی روز گذشته مقام رهبری که نخستین اظهارنظر عمومی ایشان پس از تحولات اخیر سوریه بود، محورهای مهمی از رویدادهای گذشته و وقایع پیش رو را در دل خود داشت. آیتالله خامنهای در این سخنرانی به تشریح دلایل ورود ایران به بحران سوریه پس از وقایع بهار عربی و بروز بحران تروریسم پرداختند، مسائل امروز را مورد توجه قرار دادند و موضوع آینده مقاومت را نیز مطرح کردند.
یکی از نکات جالب توجه صحبتهای مقام رهبری، تضاد آشکار تحلیل چهرههای سیاسی تندرو در این باره بود که مطرح میکردند بشار اسد به خاطر پشت کردن به ایران و نزدیکی به کشورهای دیگر به این وضعیت دچار شد اما صحبتهای مقام رهبری نشان میدهد ایران تا آخرین لحظه آماده ورود به صحنه بوده اما انسداد کریدورهای زمینی و آسمان سوریه از سوی آمریکا و اسرائیل امکان ورود را از ایران گرفت.
سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه نیز که دو روز قبل به مجلس رفت، این موضوع را مطرح کرد که مستشاران نظامی و نیروهای ایران تا لحظه آخر یعنی پیش از سقوط اسد در سوریه حضور داشتند.
رهبری در مورد آخرین اقدامات ایران پیش از سقوط اسد گفتند: «رژیم صهیونیستی، علاوهی بر این [کار]، سرزمینهای سوریه را تصرّف کرد؛ تانکهای او تا نزدیک دمشق آمدند. منطقهی جولان که متعلّق به دمشق بود، سالها دستشان بود، حالا شروع کردند مناطق دیگر را هم گرفتن. آمریکا و اروپا و دولتهایی که روی این چیزها در سایر کشورهای دنیا حسّاسند، روی یک متر و ده مترش حسّاسند، نهفقط سکوت میکنند و اعتراض نمیکنند، بلکه کمک هم میکنند. کار، کار آنها است.علاوهی بر این، قرینهی دیگر [این که] در این روزهای آخر بعضی از کمکهایی که برای مردم سوریه یا مردم یک منطقهی سوریه یا بهخصوص برای منطقهی مثلاً حدود زینبیّه لازم بود از امکانات، از نفرات، از نیروها و بنا بود از اینجا به آنجا منتقل بشود، تمام مسیر را هواپیماهای صهیونیستی و آمریکایی مسدود کردند. اِفپانزدهها آمدند بالای آسمان، هیچ هواپیمایی را اجازه ندادند که عبور بکند. البتّه یک خلبان هواپیمای ما، شجاعت کرد، خطرپذیری کرد، رفت نشست لکن بیش از اینها لازم بود و بیش از اینها باید کار میشد؛ [امّا] جلویش را گرفتند. اگر شما در این قضیّه صاحبِ قضیّه نیستید، اگر شما نیستید که دارید به نام مثلاً فرض کنید فلان گروه تروریستی، یا فلان گروه مسلّح با سوریه میجنگید، اگر شما پشت سر آنها قرار ندارید، چرا این کارها را میکنید؟ چرا وارد میشوید؟ چرا کمک میکنید؟ چرا از کمک به مردم سوریه جلوگیری میکنید؟»
خط بطلان بر روایت تندروها
قسمت پایانی صحبتهای رهبر انقلاب بر این موضوع استوار بود که ایران بدون درخواست رسمی یک دولت (مانند تجربه عراق و سوریه در موضوع داعش) نمیتواند وارد عمل شود. سوریه نیز از ایران درخواست ورود نکرد. بخشی از ماجرا را میتوان در روایت سردار محمدجعفر اسدی، معاون قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء یافت که باز هم خط بطلانی بر ادعای تندروهاست: «بشار اسد اجازه نمیداد که ما به کمک آنها برویم، اگر چه دوره قبل درخواست کمک از ما کرد ولی این دوره نهتنها درخواست نکرد بلکه برای رفتن ما نیز نگران بود و میگفت اگر شما بیایید اسرائیل ما را خواهد زد. اسد را تهدید میکردند، فلذا این شد که دیدیم.»
بخش دیگری از صحبتهای رهبری به این مسئله برمیگشت که نباید پس از پیروزیها دچار غرور و پس از شکستها دچار انفعال شد. این نکته که مورد تاکید ایشان قرار گرفت و با مثالهایی درباره دوران جنگ ایران و عراق، مشکلات دهههای گذشته و عبور ایران از آنها همراه بود را میتوان از زوایای مختلفی نگاه کرد. شاخصترین زاویه آن است که جریان مقاومت ادامه دارد و با سقوط بشار اسد نیز متوقف نخواهد شد.
عبدالله حاجیصادقی، نماینده ولی فقیه در سپاه روز گذشته در آئین معرفی برگزیدگان جشنوار مالک اشتر راجع به تاثیرات این وقایع گفت: «ما از این فراز و نشیبها زیاد داشتیم؛ اما با وجود این، وضعیت ما در جبهه مقاومت به هیچ عنوان تغییر نکرده است؛ هرچه زمان میگذرد تقابل بین جبهه حق با جبهه باطل بیشتر میشود چراکه جبهه مقاومت آمده ریشه ظلم و ظالم را برکَند. دشمن گاهی مواضعی را تصرف میکند، اما مهم این است که گفتمان مقاومت آسیب نبیند؛ زیرا شکست زمانی رخ میدهد که اراده شکسته شود؛ بنابراین هرچند دشمن سوریه را تصرف کرد، اما مقاومت تعطیل نشده است. غزه هزاران شهید داد، اما ایستاد؛ چون گفتمانش آسیب ندید و این نشان میدهد که گفتمان مقاومت در برابر همه گفتمانهای دیگر، ثابت شده است.»
اندیشه مقاومت با ضربهها از بین نمیرود
حسن هانیزاده، کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه در تحلیل محورهای سخنرانی روز گذشته مقام رهبری درباره تحولات سوریه، به خبرنگار هممیهن گفت: «صحبتهای رهبر انقلاب حاوی محورهای کلیدی بود که نشان میدهد مسئله سرنگونی و فروپاشی ناگهانی دولت بشار اسد نتیجه و خروجی توطئه مشترک آمریکا، رژیم صهیونیستی و ترکیه است. تلاش این محور متمرکز بر این بود که گروههای تروریستی و مسلح را در سوریه مسلط بکنند. رهبر انقلاب با صحبتهای دیروز خود این مسئله را مطرح کردند که بعد از فروپاشی دولت بشار اسد بهعنوان حامی جریان محور مقاومت، این اندیشه همچنان انسجام و قوام خود را حفظ کرده و آنچه در سوریه و دمشق رخ داد، به معنی پایان جهان برای مقاومت و ایران نیست.
به همین دلیل ایشان اشاره صریحی داشتند که ایران به درخواست دولت سوریه و بعد از حوادث سال ۲۰۱۱ با هدف حفظ امنیت این کشور، خنثیسازی تهدید تروریسم برای ایران و منطقه وارد این بحران شد. ایران توانست با کمک دولت روسیه، نیروهای ارتش سوریه و رزمندگان مقاومت طی ۱۳ سال گذشته به این کشور در بحرانی که درگیر آن بود، کمک کند. بنابراین، ایشان تاکید کردند که بعد از این نیز محور مقاومت به مسیر خود ادامه میدهد. چون مقاومت صرفاً محدود به دولت سوریه نیست و تزلزلی در این راه رخ نخواهد داد.»
این کارشناس حوزه منطقه تاکید کرد: «بحث کلیدی دیگری که رهبری فرمودند، این بود که اشاره کردند جوانان سوریه سعی خواهند کرد که دولت و نظام آینده سوریه را براساس شاکلههای محور مقاومت تعریف کنند. این سخنان مقام معظم رهبری اطمینان بالایی به دوستان ایران میدهد که محور مقاومت همچنان با قدرت در برابر تجاوزات رژیم اسرائیل ایستادگی خواهد کرد.»
او درباره این گزاره که مقاومت سختافزار نیست که با شهادت و آسیبهای مادی از بین برود، گفت: «مقاومت یک آرمان و یک تفکر است که با شهادت افراد یا سقوط نظام سیاسی یکی از کشورهای آن، از بین نمیرود. چون تنها متکی بر ابزارهای نظامی و متغیرات منطقهای نیست. به هر حال ما شاهد هستیم که در غزه بهرغم اینکه مردم این منطقه طی جنگی که در ۱۴ ماه گذشته جریان داشت، ۵۰ هزار شهید دادند، همچنان قائل به مقاومت هستند. مقاومت به عنوان یک پدیده مشروع جهادی در تقابل با هژمونی آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه ظاهر شده و با تغییراتی که در منطقه رخ میدهد، انسجام اندیشه خودش را از دست نخواهد داد.»
هانیزاده در تحلیل این صحبت رهبری که فرمودند نه باید در پیروزیها مغرور و نه به خاطر شکستها دچار انفعال شویم، اظهار داشت: «آنچه آیتالله خامنهای گفتند یک تفکر کاملاً اسلامی و برآیند سلسله اعتقادات دینی است که تاکید میکند مسلمانان نباید در شکست ناامید و در پیروزیها مغرور بشوند. چراکه تجربه نشان میدهد غرور بعد از هر پیروزی ممکن است آسیبزا باشد و ناامیدی حاصل از شکست میتواند به تضعیف روحیه منجر بشود. بنابراین معتقدم که این مسئله و پیام رهبری به رزمندگان محور مقاومت است که تحت هیچ شرایطی نباید روحیه جهادی خود را از دست بدهند.»
مردم سوریه نارضایتی اقتصادی داشتند
جعفر قنادباشی، تحلیلگر حوزه خاورمیانه درباره نکته غرور و انفعال به هممیهن گفت: «تجربه ۴۵ ساله انقلاب به ما آموخته است که گاهی در صحنههای داخلی و خارجی پیروز میشویم و گاهی شکست میخوریم. مثلاً در برجام پیشروی کردیم اما در نهایت به نوعی شکست خوردیم درحالیکه خروج آمریکا از افغانستان یک پیروزی برای ما بود. در شکست دادن تئوری تابستان داغ و طرحهای ضدایرانی دولت ترامپ پیروز شدیم درحالیکه در صحنههای دیگر ممکن است با شکست روبهرو شده باشیم. در صحنه داخلی نیز همین است.
اغتشاشات ۱۴۰۱ را از سر گذراندیم که رهبری گفتند یک جنگ ترکیبی بود. ویژگی رهبر انقلاب این است که برخلاف بسیاری از رهبران جهان که دچار توهم قدرت میشوند، شخصیتی هستند که واقعیتها را میبینند و از آنها عبور میکنند و به طرف مقابل ضربههای کاری میزنند. نمونه آن اظهارات چند روز پیش نتانیاهو بود که گفت که ما از ایران ضربههای زیادی دریافت کردیم. این پیروزیها را داشتیم و حالا مسئله سوریه هم پیش آمده است که میتوانیم از آن عبور کنیم. سوریه حلقه بسیار مهمی در محور مقاومت بود. شخص آقای بشار اسد هم شخصیت بسیار مثبت و خوبی داشت که خدمت بسیار زیادی به جهان اسلام کرد. اما تحولات و سقوط دولت در سوریه به معنای پایان مقاومت است؟ قطعاً اینطور نیست.»
او ادامه داد: «سوریه صحنه پیچیدهای دارد. دشمن قطعاً انتظار داشت که مقام معظم رهبری در سخنرانی امروز خودشان، درباره گسلها صحبت کنند. چراکه استعمارگران گسلهای مختلفی در منطقه ما به جا گذاشتند که چند وقت یک بار فعال میشود. مثل گسلهای پانترکیسم، پانعربیسم، شیعه – سنی و مانند آن که قابلیت ایجاد بحران دارد. در حال حاضر شاهد آن هستیم که رجب طیب اردوغان سیاست عثمانیگرایی خود را پیش میبرد و این خط را در سوریه فعال کرده است.
درحالیکه سوریه، عراق، لبنان، اردن، مصر و بسیاری از کشورهای عربی منطقه بخشی از امپراطوری عثمانی بودند و تحت سلطه آنان بودند. به همین دلیل نیز تن به این اقدامات نمیدهند. همین حالا میان کُردها و مسلحین درگیریهای مسلحانه در گرفته است. بنابراین، اصلاً به این سادگی نیست که تصور کنیم اسد سقوط کرد و همه چیز در سوریه درست شد. رهبری به جای اینکه گسلها را مدنظر قرار بدهند و به آن بپردازند، مرکز را هدف گرفتند و بحث جهان اسلام و اتاق فکر آمریکایی – اسرائیلی را مطرح کردند.»
این تحلیلگر منطقه درباره تحلیلهای مطرحشده از سوی تندروها مبنی بر پشت کردن اسد به ایران و نقلقولهای مطرحشده از سوی سرلشکر سلامی و سردار اسدی که در ابتدای گزارش ذکر شد، خاطرنشان کرد: «این تحلیلها و نقلقولها را اگر اینطور کنار هم بچینیم شاید معنی درستی پیدا نکند. ما باید ببینیم ایران در سوریه چه میکرد و در نهایت چه شد. مراحل و سطوح حضور ایران در سوریه توسط آقای عراقچی وزیر امور خارجه کشورمان نیز به درستی مطرح شد. یک زمان ما برای مبارزه با داعش وارد شدیم. مردم همراه بودند، ارتش سوریه، حزبالله و نیروهای مقاومت نیز بودند و این حضور به دعوت رسمی دولت دمشق انجام شد. در این حضور نیز موفق شدیم.
یک بخش دیگر از حضور ایران در سوریه نیز به همکاری میان دو طرف به عنوان کشورهای مؤثر محور مقاومت و نقشآفرینی سوریه بهعنوان حلقه کمکرسانی به حماس و حزبالله بود اما این بار مسئله فرق میکرد. اتفاق جدیدی افتاد. مردم با گروههای تروریستی همراه شدند و آنچه رخ داد نام انقلاب مردمی را به خود گرفت. حضور ما در این مسئله میتوانست بسیار خطرناک باشد. حتی خود بشار هم در صحبتهایش گفته بود ارتش دیگر همراه نیست.
بنابراین به نظر من بشار اسد بهترین کار را کرد. اگر میماند، باید با صفوف مردم مواجه میشد که به اشتباه با گروههای تروریستی همراه میشدند. درباره اینکه ایران باید وارد عمل میشد یا نه نیز باید به این نکته توجه کرد که آنها درخواستی از ما نداشتند و نکته بعدی اینکه اگر برای مقابله با این جریان درخواستی مطرح میشد، ایران قبول میکرد؟»
قنادباشی تاکید کرد: «مردم سوریه مسئله سیاسی نداشتند. مسئلهشان فقر بود. نارضایتی آنها به خاطر فقری بود که دچار آن شدند. به چه علت؟ چون منابع نفت و گاز سوریه در شمالشرق قرار دارد که آمریکاییها ۱۲ سال است آن را از طریق خاک ترکیه میبرند. دیگر درآمدی برای دولت سوریه باقی نماند. کشاورزی سوریه هم نابود شد، چون ترکیه بر رود فرات که از سوریه و عراق میگذرد و در نهایت به اروند میریزد، سد ساخت و سوریه خشک شد. من سال ۱۳۷۵ که به سوریه رفتم، از شدت پیشرفت کشاورزی آنها متعجب شدم. بسیار جلوتر از ما بودند اما امروز چنین چیزی نیست.
سوریه بسیار عقب افتاد و مردم درآمد ندارند، دولت پولی ندارد، روسها هم پولی نداشتند که بخواهند بدهند، ما هم همینطور. ارتش سوریه هم فاسد شده بود. مردم میخواستند این وضعیت درست شود. سوریه هم که پولی ندارد، روسیه هم پولی ندارد، ما هم پولی نداریم؛ مردم میخواستند این وضعیت اقتصادی درست شود و با این تروریستهای مسلح همراه شدند.
روسها هم کار درستی کردند که وارد نشدند. باید شهرها را بمباران میکردند و مردم را میکشتند که فردا فریاد مرگ بر روسیه در آن کشور بلند شود؟ مردم این تصمیم را گرفتند. سوریها شیعه نیستند و در این حوزه نیز با ما تفاوت نگاهی در حوزه مذهبی دارند. این نکته باید مدنظر قرار بگیرد که آقا به طور دقیق فرمودند ما تا لحظه آخر میخواستیم به آنهایی که در زینبیه بودند کمک برسانیم.»