کپی نابرابر با اصل
نگاه به کلیپ برای دختر همسایه و گروه ایدئولوژیکی که دستش از خلاقیت خالی است

نگاه به کلیپ برای دختر همسایه و گروه ایدئولوژیکی که دستش از خلاقیت خالی است
طی روزهای اخیر کلیپی تحت عنوان «برای دختر همسایه» در فضای مجازی منتشرشده که تعدادی دختر افغان در حال نصیحت دختران ایرانی هستند. خوانندگان این موزیکویدئو عقیده دارند مردم ایران بهخصوص دختران ایرانی نباید اسیر وعدههای توخالی غرب شوند. همان اشتباهی که به عقیده خوانندگان این ویدئو خودشان پیش از حمله آمریکا به کشورشان دچارش شدند. نکته جالب اما جایی است که این موزیکویدئو برگرفته از موزیکویدئوی «برای» است که توسط شروین حاجیپور خواننده ایرانی خوانده و در پیج رسمی او بیش از 40 میلیون بار توسط کاربران اینستاگرام دیده شده بود. هرچند بعدها این ترانه از صفحه شروین پاک شد. بازنشر ترانهای با صدا و چهره دختران افغانستانی در رسانههای اصولگرا، نقدها و تحلیلهای بسیاری را در پی داشت. بسیاری از شعرای افغان از این موزیکویدئو و متن آن ناراضی و چنین ترانهای را «سفارشی» و بهدور از حقایق موجود در کشورشان در یکبازه زمانی تاریخی قلمداد کردند.
خلاقیت یا کپی از اثری که بازخورد داشت
بعد از انتشار کلیپ «برای دختر همسایه» اولین موضوعی که بهذهن مخاطب خطور کرد؛ بازخوانی ترانه «برای» اثر شروین حاجیپور بود که در فضای مجازی و بهخصوص بین جوانان دیده و شنیده شد. اینکه چنین ترانهای مشابه یک موزیکویدئو انتقادی ایرانی است، مورد حمایت رسانههایی قرار میگیرد که پیشتر ترانه خوانندههای زن را بازنشر نمیکردند موضوعی است که جای نقد دارد.
حسین قره روزنامهنگار و نمایشنامهنویس تئاتر در گفتوگو با «هممیهن» درخصوص اینکه چرا دست چنین جریانی برای خلق یک اثر مستقل اصولا خالی است و نمیتوانند اثری را منتشر کنند که بازخورد بالایی داشته باشد، گفت: «اصل ماجرا این است که خلاقیت محصول فکر متکثر است، یعنی شما باید بتوانید با افکار متعددی در ارتباط باشید و طوری پذیرش داشته باشید که بگویید این نگاه را بپذیرم حتی اگر موافق نباشم. برخی جریانها تکروایت هستند و فقط نقد خودشان را بر حق میدانند و تردیدی بر روایت خودشان ندارند. به همین دلیل اثری که از سوی آنها خلق میشود یا کپی است یا باید کسانی برایشان چنین آثاری را بسازند که خودشان را درخدمت این اثر قرار دهند. به عنوان مثال، فردی متخصص هنر است که یک اثر هنری را خلق کرده و شمای نوعی به عنوان سفارشدهنده از یک نگاه ایدئولوژیک بهره میبرید و از او درخواست میکنید که نگاه من را با این اثر هنری مستقل خلق کند. اگر برای من ِهنرمند خلق یک اثر هنری اهمیتی نداشته باشد و صرفا نگاهم به مسائل مالی باشد، طبعا پذیرای چنین درخواستهایی خواهم بود. متاسفانه برخی از افراد همیشه گارد بسته دارند و حامی گفتوگو نیستند. همین ترانه «برای» که توسط شروین حاجیپور خوانده شد دغدغههای مختلفی را بیان میکند که شاید خود خواننده در زندگی شخصی درگیرش نباشد، اما دغدغه بخشی از جامعه را به زبان میآورد. در صورتی که اگر ترانه «برای» شکلی ایدئولوژیک به خودش میگرفت تکروایتی منتشر میشد و دیگر اثری مردمی و هنری نبود.»
نقد دیگری که این روزها درخصوص این موزیکویدئو مطرح شده، سفارشی بودن این اثر است که «هنری بودن» آن را زیر سوال میبرد. عارف جعفری خواننده و شاعر افغانستانی نیز در گفتوگو با «هممیهن» میگوید، بعد از دیدن این ویدئو اولین موضوعی که بهذهنش خطور کرد سفارشی بودن آن بود:«من متاسفانه یا خوشبختانه نتوانستم ویدئو را بهطور کامل تماشا کنم. این ویدئو به لحاظ کیفی و حتی متنی مشکل اساسی داشت و بیشتر احساس میکنم یک کار پروژهای بوده تا افرادی یک مبلغی را بابت ساخت چنین ویدئویی هزینه کنند و تمام شود. نقد من به افرادی است که بابت چنین موضوع سفارشی از افغانهای مهاجر استفاده کردند. بنده موافق هستم که افغانها بگویند نگران امنیت مردم ایران به لحاظ انساندوستی هستند، اما نه با چنین متن و گفتاری که بیشتر تفرقه بین مردم ایجاد میکند.»
دوقطبی سازی
بررسی متن این ویدئو و نصیحتهای دختران افغان، آنطور که باید حداقل در جوامع ایرانی بازخورد مدنظر سازندگان اثر را نداشته است. این موضوع از سوی عبدالجواد موسوی شاعر و روزنامهنگار تحلیل شده است.
عبدالجواد موسوی شاعر و روزنامهنگار در گفتوگو با هممیهن معتقد است، چنین اظهارنظرهای سریع در قالب موزیکویدئو نهتنها دوقطبیسازی را افزایش میدهد بلکه باعث میشود که بازخورد مدنظر سازندگان چنین آثاری نیز آن چیزی نباشد که تصور میکردند:«برای یک گروهی، امر واکنشی سادهتر است تا اینکه نسبت به یک کنش، تحلیلی داشته باشند. قبلا نشریهای منتشر میشد که صرفا پاسخ یک نشریه داده شود. دوره انتشار نشریه به پایان رسید و حالا با ترانه و موسیقی میخواهند صرفا پاسخ طیف مقابل را بدهند. با چنین رفتارهایی به عقیده من تناقضات خودشان را نشان میدهند. در این ویدئو با تکخوانی یک زن روبهرو هستیم، درحالی که جریانی که به راه افتاده اتفاقا براساس محدودیتهای زنان در جامعه است. اگر گروه مقابل چنین ویدئویی میساخت قطعا مورد نقد جریانی قرار میگرفت که الان از ویدئوی دختر افغان حمایت میکنند. سراسر تناقض در این ویدئو وجود دارد و به عقیده من همین مسائل باعث میشود که دوقطبیسازی افزایش پیدا کند.»
محمدکاظم کاظمی شاعر سرشناس افغانستانی نیز در گفتوگو با «هممیهن» معتقد است، چنین دیدگاهی، نماینده تمام مردم افغانستان نیست چراکه نگرش غالب مردم افغانستان این را میگوید که دوره بیستساله اخیر این کشور در مجموع جهش و پیشرفت قابل قبولی داشته است و در قیاس با گذشته برآیند کشور مثبت بوده است. عارف جعفری شاعر افغانستانی نیز همعقیده با کاظم کاظمی است و میگوید خلق چنین آثاری بیشتر به دوقطبیسازی جوامع دامن میزند و همچنین صدای غالب مردم کشورش نیست:«همسر من هم نتوانست این ویدئو منتشرشده را کامل تماشا کند، چون این ویدئو علاوه بر سوءاستفاده از مهاجرین افغان، سعی در ایجاد تنش بین مردم ایران و افغانستان داشته است. یک مشکل داخلی بین دوستان ایرانی است که امیدوارم زودتر حل شود اما اینکه افغانها مقابل ایرانیها قرار بگیرند، رفتار صحیح و پسندیدهای نیست. کاش دوستان یک مشورتی در این زمینه با افرادی که تجربه خوبی در تولید و محتوای موسیقی دارند میکردند که حداقل یک اثری خلق شود که صادقانهتر از چیزی باشد که میبینیم و اینطور القا نشود که صرفا یک اثر سفارشی منتشر شده است.» همچنین حسین قره میگوید، اصولا انتشار چنین ویدئوهایی به دوقطبیسازی جامعه دامن خواهد زد:«اصولا وقتی یک جریانی رخ میدهد، یک طیف سیاسی صرفا میخواهد سریع جواب بدهد. برخی افراد میخواهند با واژه «زن، زندگی، آزادی» یک اثر هنری بسازند، اما برایشان تفاوتی ندارد که این اثر مستقل باشد، بههمین دلیل براساس یک واکنش هیجانی، اثری را تولید میکنند. در این ویدئو عنوان شده «زن، زندگی، آگاهی» اما نکتهای که به آن توجه نشده این است که «آگاهی» از «آزادی» میآید. پس بنابراین اثری که مستقل نباشد، سوءتفاهمها را افزایش و باعث شکلگیری یک دوقطبی بین افراد جامعه میشود».
سفارشی یا اصیل؟
انتشار ویدئوی «برای دختر همسایه» چنین سوالی را در ذهن مخاطب شکل میدهد که آیا نظر غالب دختران افغانستانی همان نقدی است که خواننده و ترانهسرای این ویدئو اشاره کرده است؟ عارف جعفری میگوید، نظر اکثریت مردم افغانستان آن چیزی نیست که در این موزیکویدئو در موردش صحبت شده است:«خود متن از لهجه افغان بسیار دور بود که باعث تعجب من شد. زنهای افغان و اکثریت آنها اصلا چنین دیدگاهی ندارند که خواننده سعی در القای آن به مخاطبان ایرانی دارد.» محمدکاظم کاظمی، شاعر افغانستانی نیز همعقیده با عارف جعفری میگوید، این ویدیو بیشتر یک دیدگاه سیاسی را ترویج میکند تا اینکه دیدگاه مردم افغانستان را بیان کند:«این موزیک بیشتر ترویج یک نگاه سیاسی است تا اخلاقی. در واقع دستاورد بیستساله دولت افغانستان که زیر سایه حمایتهای کشورهای خارجی بوده را نادیده گرفته و نقد میکند. همچنین بهنظر بنده اگر بخواهم نقدی به این کلیپ داشته باشم، به نوعی از حکومت جدید افغانستان یا سکوت کردن نسبت به رویه جدید حکومت افغانستان است». انتشار کلیپ «برای دختر همسایه» آنطور که بررسی شد؛ بازخورد مدنظر رسانهها یا تفکری را که مدنظر سازندگان اثر بود، نداشت. این ویدئو در نقد دخالت دولتهای خارجی موضوعی را مطرح کرد که طبعا هیچ کشوری تمایل ندارد مستعمره کشوری بیگانه باشد، اما خوانندگان این اثر اشارهای به این موضوع نکردند که شرایط فعلیشان با حکومت طالبان نیز مورد تاییدشان است یا صرفا نقد گذشته برایشان اهمیت دارد.