آزمون وفاق در نشست خبری امروز
به نظر میرسد که گفتوگوهای مطبوعاتی و تلویزیونی رؤسای جمهور ایران به یک سنت تبدیل شده است که معمولاً برای یک بار میآیند و سخنانی را میگویند که اغلب در ابتدای دوره است و میتوانند وعدههای جزئی و کلی دهند و ادعاهایی را بنمایند و بعد تمام میشود و میرود برای سالها بعد. در این میان، هرازگاهی در یک برنامه نظارتشده و یکسویه تلویزیونی سخن میگویند و در این فاصله هم مصاحبههای سخنرانیگونه انجام میدهند و البته، اگر مصلحت بود با چند روزنامهنگار خارجی هم گفتوگو میکنند؛ خلاصه نمره پاسخگویی آنان اغلب زیر ۱۰ و مردود است. آیا آقای پزشکیان این فرآیند را اصلاح خواهد کرد؟
بهجای یک گفتوگوی طولانی و طرح مسائل و وعدههای کلی و غیرقابلسنجش هر هفته یک یا دو یا حتی چند بار جلوی خبرنگاران بایستد و چندین پرسش روز را بهصورت کوتاه و مؤثر پاسخ دهد. کسی نمیداند که آیا در این مقطع شاهد پاسخهای راهگشا و روشن از سوی ایشان خواهد بود؟ پرسشهای روزنامهنگاران در دو دسته کلی هستند.
یک دسته موضوعاتی هستند که در مورد تغییر آنها اتفاقنظر است. مثلاً همه میخواهند رشد اقتصادی بیشتر و تورم کمتر شود، کیفیت کالاها بهبود یابد، سرمایهگذاری و شغل زیاد شود، سطح خدمات آموزشی و بهداشتی بالاتر رود، نابرابری و فساد کمتر شود. تحقق این اهداف مستلزم زمینهها و پیشنیازها و نیروی انسانی کارآمد و مدیریت مؤثر است. در مورد تامین زمینهها به اختلاف میخوریم.
برای مثال، رفع تحریم یکی ازپیششرطهای تحقق این اهداف است. وجود امنیت مالکیت، تامین زیرساختهایی چون اینترنت پرسرعت و آزاد، ارتباط کافی و مؤثر با جهان، وفاق درونحکومتی و... لازمه تحقق این اهداف است؛ ولی در مورد تحقق این زمینهها اختلافنظر شدید است. بخش دیگری از مطالبات هستند که در مورد اصل آنها هم اختلافنظر وجود دارد؛ مسائلی چون فیلترینگ، حقوق و پوشش زنان، تغییر در سیاست رسانه رسمی، گزینشها و سهمیهها، قیمتگذاری کالا و خدمات عمومی و... مواردی هستند که نیازمند توافق بر اصل آنها اهمیت دارد.
آقای رئیسجمهور باید درباره هر دو دسته از مسائل راهحل روشن خود را بگوید. مسکوت گذاشتن آنها بهویژه گروه دوم مطالبات و حواله دادن به آینده، جامعه را ناامید خواهد کرد. آقای پزشکیان یک ویژگی مهم دارد که شاید بخش مهمی از رای خود را به دلیل وجود همین ویژگی کسب کرده است. آنان هم که رای ندادند، آماده هستند که اگر استمرار این ویژگی را دیدند، به او بپیوندند.
ویژگی صداقت و این که اسیر این صندلی ریاست نیست و این را بارها اعلام کرده است و اگر ببیند وعدههایش تحققناپذیر است، عطای آن را به لقایش خواهد بخشید. البته، قرار نیست تحقق این وعدهها از طریق کشمکش و جدل و تقابل باشد. همه اینها در ذیل راهبرد وفاق با مقامات حکومتی و با مردم باید انجام شود. مردم از دعوا خسته شدهاند.
از وعدههای دادهشده و محققنشده بیزارند، از عدم صداقت و صراحت در سخنان مسئولان ناراحت و منزجر هستند و آن را توهین به خود تلقی میکنند. ترجیح میدهند که مسئولی بیاید و صریح بگوید من این کار و آن کار را نمیتوانم یا حتی نمیخواهم انجام دهم و یا نمیگذارند انجام دهم، پس بیخود منتظر نمانید. باید تکلیف مردم را روشن کرد. این گفتوگو نقطهعطف آغاز ریاستجمهوری خواهد بود.
باید درباره فیلترینگ، وضعیت زنان، تبعیضها و گزینشها، سیاستخارجی، صداوسیما و موارد مشابه پیشاپیش پاسخ قطعی و روشن به مردم داد. اگر میتوانید و مجازید یا توافق نسبت به این موارد را به دست آوردهاید، بسیار عالی است؛ آنها را هرطور میدانید اعلام کنید. اینها صفر و یک هم نیستند. میتوان گامهایی روبهجلو برداشت. و اگر نمیتوانید یا مجاز نیستید یا موافقت برای حل آنها حاصل نمیشود، این را هم صریح و روشن اعلام کنید تا همه تکلیف خود را بدانند. شعار وفاق شما در مرحله آزمون عملی است.