فاطمه عباسقلیزاده فعال سیاسی اصلاحطلب در استان یزد:
وفاق ملی در یزد محقق نشد
فاطمه عباسقلیزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب در یزد و عضو حزب اتحاد ملت این استان در گفتوگو با هممیهن درباره حاشیههای فراوانی که در انتخاب استاندار جدید این استان رخ داده، توضیحاتی داده است که در ادامه میخوانید.
فاطمه عباسقلیزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب در یزد و عضو حزب اتحاد ملت این استان در گفتوگو با هممیهن درباره حاشیههای فراوانی که در انتخاب استاندار جدید این استان رخ داده، توضیحاتی داده است که در ادامه میخوانید.
انتخاب استاندار جدید یزد با حاشیههای بسیاری روبهرو بوده، همه انتظار داشتند استانی که خانه اصلاحطلبان است، یک گزینه اصلاحطلب انتخاب شود و این اتفاق رخ نداد، درباره این انتخاب لطفاً توضیح دهید و آیا گفتمان وفاق ملی با این انتخاب محقق شده است؟
حقیقت این است که استاندار ما یک اصولگرا است که در دوران نامزدی ریاستجمهوری آقای رئیسی برای ایشان تبلیغات زیادی کرد و از منتقدین شدید آقای روحانی هم بودند. بعد از آن انتظار زیادی داشتند که از سوی آقای رئیسی استاندار شوند که بنابر دلایلی این اتفاق رخ نداد. ایشان در تهران بود تا زمان انتخابات چهاردهم، در دور نخست در ستاد آقای قالیباف فعال بود و در دور دوم از ستاد اینجا تماسی با ایشان گرفته شد که الان نظرشان چیست و گفته بودند نظر من آقای پزشکیان است و به ایشان گفته شد با توجه به شغلهای قبلی که در استانداری بود متنی بنویسید که در اینجا به عنوان حامی آقای پزشکیان منتشر کنیم و گفتند قلبم با شماست اما چنین کاری نمیتوانم انجام دهم.
برای استاندار شدن با آقای عارف تماس گرفت و ارتباطات اینچنینی داشت. ایشان در صحبتهای خود هیچوقت اشاره نکرده که اصلاحطلب است و فقط روی وفاق حرف میزند و چون آقای پزشکیان اهل وفاق است، استاندار دولت او شده است و هیچوقت نه گفته است که اصلاحطلب است و نه اصولگرا و از این جهت به او احترام میگذارد و اعتقادی دارد و آن را پنهان هم نمیکند و اینکه خود را محق استاندار شدن میداند به این دلیل که میگوید من گفتان وفاق را قبول دارم.
اینکه میگویند ارتباط ایشان با آقای عارف خوب است و به توصیه ایشان بوده که آقای بابایی استاندار شدند درست است؟
به هر حال ایشان هم یزدی است و من صلاح نمیدانم درباره جزئیات چرایی اینکه آقای عارف خواستند ایشان استاندار شوند توضیح دهم. جبهه اصلاحطلبان اما مخالفت زیادی کرد و جلسات زیاد و متعددی برگزار شد و به این نتیجه رسیدند که ایشان گزینه ما نیست. اصلاحطلبان استان و نوه آقای صدوقی و نزدیکان آقای خاتمی آقای بابایی را مدنظر نداشتند و به دنبال گزینه جبهه اصلاحات بودند.
با آقای عارف نیز چند جلسه نشست و برخاست شد و حتی با تهران نیز رایزنی و مذاکرات بسیاری مبنی بر اینکه رضایت نداریم ایشان استاندار شوند انجام شد. من تایید میکنم که ایشان انسان شریفی هستند، حافظ قرآن هستند و اسارت کشیدهاند اما گرایش اصولگرایی دارند و در جریان انتخابات مجلسِ دو دوره قبل به هیچ وجه حاضر نشدند از طرف اصلاحطلبها کاندیدا شوند و میگفتند من دلم با شماست و آقای خاتمی را قبول دارم اما افراد ستاد او اصولگرا بودند و حاضر نشدند میثاقنامه اصلاحطلبها را هم امضا کند و به همین جهت هم کاندیدای اصلاحطلبها نبودند.
آن زمان نیز آقای عارف و آقازاده ایشان حامی ایشان بودند اما در آن زمان تلاشها به ثمر نرسید و ایشان نماینده نشدند. اما در این دوره با وجود تلاشهای زیادی که انجام شد، آقای عارف گفتند حرفی ندارم که ایشان استاندار البرز شوند، چراکه به صورت مستقیم به کسی نه نمیگفتند اما همه جا آقازاده ایشان و آقازاده سردار جوکار همراهی میکردند و با وجود در جریان بودن آقای پزشکیان از گرایش ایشان، اما آقای عارف توانست نام ایشان را در هیئت دولت مطرح کند.
ایشان از زمانی که روی کار آمدند چند انتصاب داشتند. عملکرد ایشان در انتصابها را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا در عملکرد اجرایی متعهد به گفتمان وفاق هستند؟
ایشان به هر صورت با انتصابات دولت قبل زاویهای داشتند و به دلیل فعالیتهایی که داشتند فکر میکردند باید در دولت رئیسی استاندار شوند و این اتفاق رخ نداد اما در بحث انتصابها جلسهای گذاشتند و از اعضای ستاد دعوت کردند و وعدهای دادند که میخواهند اکثریت افراد را از اصلاحطلبان انتخاب کنند. منتهی در بحث انتصابها حقیقتاً نه، حتی بینابین هم نسبت به دیگر استانداران رفتار نکرده است. در استان قم و خراسان با آن شرایط استاندار اصلاحطلب گذاشتند اما در استانی که خانه خاتمی است و آقای پزشکیان هم بخشی از رای خود را به ایشان مدیون است چنین کاری بکنند باعث ناامیدی حامیانشان شد.
فکر میکنید فضای وفاق مورد نظر آقای پزشکیان در یزد برآورده شد؟
اصلاً این اتفاق رخ نداد و بچهها واقعاً سرخورده شدند. برای ما در این دولت چنین مسئلهای غیرقابل انتظار بود، ما از دولت آقای پزشکیان انتظار دیگری داشتیم.
آقای بابایی بعد از جلسه هیئت دولت که مطرح شده است فرمانداران باید حتماً با آقای پزشکیان همسو باشند، ایشان بحثی کردند و موضوع وفاق را مطرح کردند؛ نه اصلاحطلبی و اصولگرایی، و گفتند که این رویکرد باید در پیش گرفته شود. پسران آقای جوکار و عارف برای این انتصاب به شدت فعال بودند و چند نفر از بچهها را جلب کردند و پس از انتصاب آقای بابایی، نامه غلیظی در حمایت از استاندار جدید نوشتند.
یکی از معاونان ایشان، آقای علمدار کسی است که با آقای جوکار همراه بوده است. در زمان آقای روحانی عضو حزب عدالت و توسعه بودند اما بعداً از این حزب درآمد و ایشان گزینه آقای جوکار بود. یکی از معاونین ایشان، آقای طلاییمقدم که معاون سیاسی استاندار خراسان جنوبی بوده را بهعنوان معاون عمرانی انتخاب کردند که هیچ سنخیتی با آن ندارد. هرچند که ایشان محق معاونت سیاسی بودند چراکه تمام فعالیت سیاسی ایشان به حوزه معاونت سیاسی بازمیگردد. معاون سیاسی ایشان آقای دهستانی شدند که معاون اداره اطلاعات بودند، هرچند انسان خوبی است اما اطلاعاتی است.
یکی دیگر از پستها (دفتر بازرسی استان) را به آقای برهانی، که از سران جبهه پایداری در یزد و عضو شورای نگهبان یزد است، دادند. امید ما این بود که در بازرسی کسی بیاید روی کار که تخلفات دوران قبلی را رسیدگی کند. البته چند نفر از فرمانداران را انصافاً از اصلاحطلبها انتخاب کردند که البته با توجه به اینکه گزینه دیگری ندارند از قدیمیترها استفاده کردند. نمیتوانیم بگوییم با گفتمان وفاق کسانی را انتخاب کردند که اصلاحطلب بودند. حامیان ایشان در واقع سه نفر بودند؛ آقای عارف، امام جمعه آقای ناصری و سردار جوکار. علت حمایت بعضی از آقایان این است که از اعضای بنیادی هیئت امنا هستند که آقای بابایی مدیرعامل آن هستند.
انتصابات اینچنینی خیلی نمیتواند ما را امیدوار کند که آقای بابایی واقعاً در سمت و سوی وفاقی که آقای پزشکیان مدنظرشان هست وجود داشته باشند. در استان اصفهان آقای جمالینژاد معاون سیاسی خود را با گرایش اصلاحطلبی انتخاب کردند با وجود آنکه اصولگرا هستند اما در یزد که استان اصلاحطلبی هست این اتفاق رخ نداده است و اگر آقای بابایی میخواست معنای وفاق را واقعاً جا بیاندازد معاون سیاسی خود را یک اصلاحطلب انتخاب میکرد.
در دیگر زمینهها، با توجه به چالشهایی که استان یزد دارد آیا ایشان را فرد کارآمدی میدانید؟
در این کارها تجربه اجرایی ندارند. ایشان فرماندار بودند، مدیرکل امور مالی بودند، اما در سمت خاصی به صورت تخصصی قرار نگرفتند که بتوانیم قضاوت کنیم و اگر در جایی مشغول بوده، عملکرد او اینگونه نبوده که به عنوان یک فرد شاخص آنقدری کار کرده باشد که اسم او بهعنوان یک فرد موفق بیاید. ایشان همیشه به عنوان کسی که حافظ قرآن بوده، در هشت سال جنگ، اسیر بوده و یک اصولگرای سنتی است، شناخته میشود. ایشان گرایش تشکیلاتی نداشتند و اصولگرای تشکیلاتی نیستند و در جمعهای خصوصی میگویند آقای خاتمی را دوست دارند اما یک ماه پیش که آقای خاتمی به یزد آمد ایشان حاضر نشد به دیدار آقای خاتمی برود.
در زمینه انتصاب زنان استاندار جدید چگونه عمل کردند؟
یکی از گزینهها خانم فداکار است که به عنوان گزینه وزارت فناوری و علوم مطرح بود و نام ایشان برای استانداری یزد هم مطرح شد. جزو پنج نفر اولی بود که از سوی اصلاحطلبها مطرح شد و حتی آقای عارف هم از ایشان حمایت کردند و همه توقع داشتیم با توجه به توانمندی ایشان یکی از معاونتها و یا ریاست یکی از سازمانهای مربوطه را به ایشان بدهند اما تازه ایشان را به عنوان مشاور منصوب کردند و یک اتاق فکر به نام «یزد پایدار» میخواهند ایجاد کنند و برای چیزی که هنوز تاسیس نشده ایشان را به عنوان دبیر آن انتخاب کردند.
یک گزینه دیگری داریم به نام خانم دوستفاطمیها که قبلاً رئیس کتابخانهها بود اما ظاهراً به دلیل چادری نبودن با ورود ایشان به استانداری مخالفت شده است. آقای بابایی مطرح کردند که هماکنون در دولت هم خانمهای غیرچادری داریم اما ظاهراً از سوی آقایان روحانی استان، مخالفت میشود.