| کد مطلب: ۲۴۱۹۹

بررسی رویکرد اصلاح‌‏طلبان به مواضع ایران در قبال اسرائیل و بیانیه اخیر جبهه اصلاحات

حرکت بر مـدار صلح

حرکت بر مـدار صلح

چند موج اتفاقاتی که پس از شهادت اسماعیل هنیه در تهران و پس از آن سیدحسن نصرالله و پاسخ موشکی ایران به اسرائیل و در ادامه طی روزهای اخیر حمله اسرائیل به ایران انجام شد، اظهارنظرهای متفاوتی نسبت به مسئله جنگ و صلح در پی داشت. درحالی‌که در بخشی از جبهه اصولگرایان بر پاسخ همه‌جانبه و سریع به این اتفاق تاکید می‎شد، اما اصلاح‌طلب‌ها رویکرد میانه و صلح‌جویانه‌تری را در پیش گرفتند.

حملات اسرائیل به غزه و فجایعی که در یک سال اخیر در فلسطین و لبنان رخ داده است، اگرچه در میان نظرات اپوزیسیون خارج از کشور شکاف عمیقی را به وجود آورد، اما در داخل ایران مواضع مختلف اما همسویی بین جریان‌های اصلاح‌طلب و اصولگرا برقرار بود. هرچند که اصولگراها هر نوع اظهارنظری از سوی اصلاح‌طلبان را در معرض نقدهای غیرمنصفانه قرار دادند اما رویکرد اصلاح‌طلبان در این زمینه بشردوستانه و بیشتر در راستای دفاع از تمامیت ارضی کشور بود تا پاسخ جنگ‌طلبانه به زیاده‌روی‌های اسرائیل.

بیانیه‌های تشکل‌های اصلاح‌طلب

چند موج اتفاقاتی که پس از شهادت اسماعیل هنیه در تهران و پس از آن سیدحسن نصرالله و پاسخ موشکی ایران به اسرائیل و در ادامه طی روزهای اخیر حمله اسرائیل به ایران انجام شد، اظهارنظرهای متفاوتی نسبت به مسئله جنگ و صلح در پی داشت. درحالی‌که در بخشی از جبهه اصولگرایان بر پاسخ همه‌جانبه و سریع به این اتفاق تاکید می‎شد، اما اصلاح‌طلب‌ها رویکرد میانه و صلح‌جویانه‌تری را در پیش گرفتند. چنانچه طی ترور چهره‌های شاخص ایران، فلسطین و حزب‌الله لبنان و عملیات‌های مختلف از سوی ایران که در پاسخ به اسرائیل صورت گرفت، هم جبهه اصلاحات و هم تشکل‌های اصلاح‌طلب واکنش محکوم‌کننده و در عین حال نسبت به عملکرد ایران واکنش حمایت‌گرانه داشته‌اند.
 
در آخرین بیانیه جبهه اصلاحات که روز گذشته منتشر شد ضمن بیان اینکه «عملیات اسرائیل در حد و اندازه تبلیغات رسانه‌ای که در هفته‌های گذشته مطرح می‌کرد، نبود، آن را یک شکست در سطح افکار عمومی قلمداد کرد»؛ موضوعی که جبهه اصلاحات آن را «حاصل توان بازدارندگی ایران از نظر نظامی و نیز استفاده مؤثر و کارآمد از ابزار دیپلماسی، توسط دولت حاضر» برشمرد.
 
در بیانیه جبهه اصلاحات ابتکار عمل این تنش به دست ایران سپرده شده که با توجه به ناکامی اسرائیل در این حمله از یک سو و محکوم کردن این اقدام اسرائیل از سوی برخی کشورهای دیگر، به‌ویژه کشورهای همسایه، در نتیجه در تعیین سرنوشت آینده منطقه نقش‌آفرین خواهد بود. موضع جبهه اصلاحات، موضع ضدجنگ است و تاکید آنها در این بیانیه جلوگیری از یک جنگ فراگیر با موضع عزت، حکمت و مصلحت است.
 
در بخشی از این بیانیه آمده است: «جلوگیری از جنگ فراگیر از موضع عزت، حکمت و مصلحت، کاهش تنش و حمایت از فرایند آتش‌بس در غزه و لبنان و تشکیل دولت مستقل فلسطین، پاسخگو کردن دولت وحشی اسرائیل و حامیان غربی آن در قبال جنایت‌های گسترده‌ای که در غزه و لبنان انجام داده است و در نهایت مشارکت مؤثر در ترسیم آینده منطقه، فرصت‌های پیش روی ایران است. می‌توان امیدوار بود که با مجموعه‌ای از فرایندها که ابتکار عمل بخشی از آنها در دست ایران است، پس از این، منطقه روی به آرامش ببرد و برای ایران و مردم شریف آن چشم‌اندازی از توسعه، پیشرفت و فردای روشن پدید آید.» چشم‌انداز بیانیه جبهه اصلاحات، اتخاذ تصمیماتی برپایه تفکر و تأمل است که به آرامش در سطح منطقه منجر خواهد شد. 
 
در همین راستا حزب توسعه ملی، دیگر حزب اصلاح‌طلب است که پس از حمله اسرائیل بیانیه‌ای صادر کرده است. توجه این حزب نیز در بیانیه صادرشده دست بالای ایران در شرایط موجود است و همچون بیانیه جبهه اصلاحات اشاره کرده است که حملات صورت‌گرفته در حد تبلیغات رسانه‌ای که طی هفته‌های اخیر از سوی اسرائیلی‌ها انجام می‌شد، نبود. این حزب، ایران را پیروزِ میدان تنش ایجادشده در منطقه دانست و رویکرد ایران را همراه با تأمل و تفکر برشمرد: «اگرچه برابر مقررات بین‌المللی حق دفاع مشروع و پاسخ مناسب برای ایران محفوظ است، می‌باید با اجتناب از اقدامات احساسی و تدبیر و درایت لازم ضمن جلوگیری از گسترش جنگ در منطقه از این فرصت نهایت بهره‌برداری صورت گیرد.»
 
این حزب نیز به رویکرد موثر دستگاه دیپلماسی کشور طی هفته‌های اخیر اشاره کرد که منجر به همراهی کشورهای منطقه با ایران و محکومیت حمله اسرائیل شد: «این امر گویای این حقیقت است که دیپلماسی مبتنی بر دستاوردهای میدان بهترین راهبرد برای حفظ منافع ملی است و با ادامه این دیپلماسی موفق و هماهنگی بیشر با کشورهای منطقه و جهان اسلام، بهتر و موثرتر می‌توان رژیم یاغی اسرائیل را مهار کرد و منطقه و جهان را علیه این رژیم متجاوز بسیج نمود.» از نظر حزب توسعه ملی این موقعیت دیپلماتیک ایجادشده فرصت مناسبی برای شکست طرح منزوی‌سازی و رفع انسداد دیپلماسی ایران است و باید از آن در جهت برقراری صلح در منطقه و مهار رژیم صهیونیستی و بهبود روابط با جهان و مذاکره با اروپا و آمریکا در جهت تأمین منافع ملی استفاده کرد.
 
در بخش دیگری از این بیانیه تاکید شده است که با توجه به جنایات ضدبشری اسرائیل در فلسطین و به‌ویژه غزه به شدت از سوی جامعه جهانی در فشار است و تنها راه رهایی خود را گسترش جنگ در منطقه با ورود مستقیم ایران می‌داند: «مسئولان نظام باید با درک این حقیقت و بی‌اعتنا به صدای افراطیون جنگ‌طلب داخلی که آشکارا در سناریوی دشمن ایفای نقش می‌کنند، با اتخاذ دیپلماسی فعال و همراهی با کشورهای مسلمان و دیگر کشورهای طرفدار صلح، برای پایان دادن به تجاوز این رژیم به لبنان و غزه و تشکیل دولت مستقل فلسطینی بکوشد.» بیانیه‎های گذشته تشکل‌های اصلاح‌طلب دیگر مانند اتحاد ملت و اعتماد ملی، مجمع روحانیون مبارز و... هم معمولاً بر همین منوال است؛ یعنی در کنار حمایت‌گری، صلح طلبی و کاهش تنش را پیشنهاد داده است.

چهره‌های اصلاح‌طلب و اصلاح‌خواه

اظهارنظرهایی که چهره‌های اصلاح‌طلب در این مدت داشتند نیز بر مواضع ضدجنگ و هوشیاری نسبت به هر گونه عملیاتی که خسارت‌های گسترده‌تری برای ایران داشته باشد متکی بوده است. از سیدمحمد خاتمی، رهبر جریان اصلاحات که در پی ترورهای اخیر و حوادث غزه و لبنان پیام داده است تا چهره‌هایی که همین چند روزگذشته به بیان نظر و واکنش دست زده‌اند.

اسحاق جهانگیری پس از حمله موشکی اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در لبنان گفته بود که «اسرائیل چاره‌ای جز پاسخ برای ایران باقی نگذاشته است. البته از نظر او این پاسخ باید حساب‌شده و با هدف اجتناب از گسترش جنگ باشد.» یا سعید حجاریان نیز در واکنش به این اقدام اسرائیل گفته بود: «راهبرد اصلاح‌طلبان، صلح‌طلبی در بیرون و دموکراسی و حاکمیت قانون در داخل است. صلح مسلح منفعتی برای ایران ندارد زیرا بنیه‌ی دفاع، مادی و معنوی کشور را تحلیل می‌برد و ما بدل مایتحلّل نداریم.

بالعکس، اسرائیل مستظهر به حمایت آمریکاست و می‌تواند کسری‌های خود را جبران کند.» و طی روزهای اخیر هم محمد فاضلی در توئیت خود تاکید کرده که نباید تحت تاثیر اقلیت تندرو قرار گرفت و خطر اصلی را متوجه این گروه دانست که می‌توانند با رویکردهای رادیکال خود کشور را در شرایط بحرانی قرار دهند و نوشت: «تحت تاثیر اقلیت تندرو قرار نگیرید. اگر خدای نکرده بر اثر جنگ کشور خسارت ببیند و تامین مایحتاج مردم دشوار شود، این‌ها نه قادرند با تریبون‌هایشان رفع نیاز کنند و نه حاضرند یک ریال برای جبران خسارات جنگ بپردازند. شما با عقل واقع‌گرایی که اکثریت ایران حامی آن است تصمیم بگیرید.»

احمد زیدآبادی، فعال سیاسی و تحلیلگر نیز در واکنش به حمله اسرائیل توپ را در زمین ایران دانست که می‌تواند جریان این تنش را مشخص کند و معتقد است: «پاسخ فوری از سوی ایران به معنای تشدید جنگ و بروز عواقب سیاسی و اقتصادی آن به‌خصوص کمک به کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ در آمریکاست و تعلل در پاسخ و یا عدم پاسخ هم مایه تشدید فشارِ نیروهای تندرو داخلی به بدنه حاکمیت و متهم کردن آنان به تسلیم و در نتیجه ایجاد التهاب سیاسی در کشور است.» از نظر زیدآبادی نیز حمله اسرائیل در حد و اندازه‌های تبلیغاتی که در این مدت انجام داده، نبوده و نمود آن به گونه‌ای بوده که جمهوری اسلامی بتواند آن را کم‌اهمیت بشمارد. 
 
شهاب‌الدین طباطبایی، دبیرکل حزب ندای ایرانیان در موضع خود این عملیات را یک شبه‌حمله خواند و  به اتحاد داخلی کشور اشاره کرد که منجر به دفع روایت‌های بی‌اعتبار شد: «شبه‌حمله رژیم‌ جعلی با سامانه یکپارچه پدافند هوایی کشور شکست خورد. روایت‌های جعلی تروریست‌ها هم با یکپارچگی داخلی دفع شد.» 
 
در این بین محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیس‌جمهور در واکنش رسمی به حمله اسرائیل جامعه جهانی را خطاب قرار داد و اگرچه از اظهارنظر نسبت به سوگیری‌های افراطی داخلی اجتناب کرد اما در نهایت نگاهی را مطرح کرد که بر همین صلح تصریح داشته است. وی خطاب به جامعه جهانی گفت: «‌جهان باید با کنار گذاشتن پارادایم خطرناک گذشته و با محکوم کردن تجاوز اخیر اسرائیل و همراهی با ایران برای پایان دادن به آپارتاید، نسل‌کشی و جنایت در فلسطین، غزه و لبنان، این خودباوری دلیرانه و عزم صلح‌خواهانه ایران را به رسمیت بشناسد و این فرصت بی‌نظیر را از دست ندهد.»
اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی