| کد مطلب: ۲۷۶۰۹

روز بدون محتوا

دهم آذرماه سال۱۳۱۶ مرحوم مدرس شهید و چند سالی است که دهم آذر را روز مجلس نامیده‌اند. مثل همه موارد دیگر، از پدیده‌های مهم فقط روزش را داریم و از محتوا و کارکردش نصیبی نبرده‌ایم.

دهم آذرماه سال۱۳۱۶ مرحوم مدرس شهید و چند سالی است که دهم آذر را روز مجلس نامیده‌اند. مثل همه موارد دیگر، از پدیده‌های مهم فقط روزش را داریم و از محتوا و کارکردش نصیبی نبرده‌ایم. برای نمونه یکی از مشکلاتی که همه دولت‌ها با نمایندگان مجلس و نه لزوماً خود مجلس دارند، دخالت‌های بی‌حدواندازه آنان در امور اجرایی و عزل‌ونصب‌ها است.

گو اینکه نیازی به تذکر مقام رهبری هم نبود؛ ولی کار را به‌جایی رساندند که ایشان هم خیلی صریح و با اشاره به تفکیک‌قوا تاکید کردند که نمایندگان در امور دولت و اجرائیات و‌ انتصابات دخالت نکنند. ولی چه سود که اصولاً کار مهم دیگری جز دخالت در عزل‌ونصب‌ها و چیدن افراد همسوی خود در پست‌های اداری ندارند. علت هم روشن است و نیازی به توضیح نیست و همه می‌دانند که چرا چنین روالی ایجاد شده است. شاید پرسیده شود که چرا دولتی‌ها تمکین می‌کنند؟ این انتقادی جدی و وارد است و آنان هم نباید تمکین می‌کردند.

ولی مجریان هم می‌گویند اگر همراهی نکنند، با انواع ترفندها مانع از پیشبرد امور دولت می‌شوند. کافی است به اهداف خود نرسند، فوری اقدام به سوال درباره یک موضوع بی‌ربط کرده و وزارتخانه را مستأصل می‌کنند. به قول یکی از وزرا، او با مجلس به صفت حقوقی همراهی و همکاری کامل دارد؛ ولی هنگامی که با ۲۹۰ نماینده به صفت حقیقی مواجه می‌شود، هیچ راه گریزی از شنیدن منویات پایان‌ناپذیر آنها که ربطی هم به وظایف نمایندگی آنها ندارد، نیست.

اتفاقاً منویات آنها بعضاً هم متعارض است. یعنی چند نماینده یک استان، طرفدار یک استاندار یا مدیرکل، و بقیه مخالف او هستند و وزارت کشور را زیر فشار خود قرار می‌دهند. این مسئله در همه مدیریت‌های استان هست. بیشترین ملاقات نمایندگان با وزرا برای این گونه موارد است. اگر هم به درخواست‌های آنان توجه نشود، فردا کار دیگری می‌کنند. معلوم نیست که چه کسانی دنبال تبدیل مجلس و نماینده به نهاد کاریابی هستند؟ متاسفانه وقتی افراد مهم مجلس، از عزل یک نفر منسوب به جناح خود عصبانی می‌شوند و شمشیر از رو می‌کشند، دیگر از نمایندگان عادی چه توقعی می‌توان داشت؟ به قول حافظ؛ چو پرده‌دار به شمشیر می‌زند همه را/ کسی مقیم حریم حَرَم نخواهد ماند.

حالا در روز مجلس این وضعیت نمایندگان مجلس را مقایسه کنید با آنچه که انتظار می‌رود، یک نماینده مجلس انجام دهد. متاسفانه ما به شیوه‌های گوناگون نهادهای جامعه توسعه‌یافته را به ایران آورده‌ایم، ولی در عمل آن را از محتوا تهی کرده‌ایم. مجلس در درجه اول باید حزبی باشد؛ دو یا سه یا چند حزب اصلی عهده‌دار امور شوند و نه اینکه ۲۹۰ نماینده منفرد هرکدام دنبال امور منطقه‌ای و بعضاً شخصی خود باشند تا وزرا و مقامات اجرایی را جان‌به‌لب کنند که یک نفر را مطابق میل آنان منصوب کند. وظایف اصلی مجلس، قانونگذاری و نظارت است.

ولی قوانین که در پنج‌سال اخیر مصوب کرده‌اند، یکی از ریشه‌های نابسامانی‌های جامعه است. همچنین از نظارت موثر عملاً هیچ خبری نیست. چند فساد مهم را کشف کرده‌اند؟ هیچ. کدام‌ها را رسیدگی کردند؟ ما که خبر نداریم.

مجلسی که در اجرای این دو وظیفه اصلی خود ناتوان و غیرپاسخگو است؛ چگونه می‌تواند در حل مسائل جاری و‌ مهم کشور کمک‌کننده باشد؟ نماینده و مجلس باید بازتاب‌دهنده خواست‌ها و مطالبات مردم از جمله رفع فیلترینگ باشد که همه نظرسنجی‌ها و رفتار عادی مردم بیانگر تاکید بر چنین مطالبه‌ای است، ولی متاسفانه نماینده آن خود را در مقام قیم و هادی مردم دانسته و‌ در مخالفت با رفع فیلترینگ صریحاً اعلام می‌کند که باید جلوی سقوط مردم به دره گرفته شود. او که بیش از همه نیازمند آن است که دستش گرفته و راهبری شود، اکنون دنبال جلوگیری از سقوط مردمی است که صد برابر از او برتر و آگاه‌تر هستند.

متاسفانه ما از یک رکن مهم قانونگذاری و نظارتی حکومت که موثر عمل کنند، فعلاً و به‌طور نسبی محروم هستیم. این امر هم بیش از هر چیز ناشی از سیاست‌های انتخاباتی است که مانع از حضور افراد قوی و متعهد به حقوق عمومی به‌عنوان نماینده مردم می‌شود. به این دلایل است که «روز» مجلس داریم؛ ولی «محتوای» واقعی پارلمان و پارلمانتاریسم دور از دسترس است.

دیدگاه

پربازدیدترین
یادداشت
آخرین اخبار