نتانیاهو و بی اثر کردن هولوکاست
این وضعیت که محصول احساس گناه غربیها در ماجرای هولوکاست است، یکی از اصلیترین پایههای قدرت این رژیم بود. به همین دلیل هم در برابر نفی هولوکاست حساسیت دارند و در برخی کشورها آن را جرمانگاری کردهاند.
هنگامی که جنگ غزه در هفتماکتبر سال گذشته آغاز شد، دو تحلیل متضاد نیز دیده شد. یک گروه آن را شکست کامل اطلاعاتی و نظامی اسرائیل دانستند و اینکه این شکست منجر به سقوط نتانیاهو و کابینه او خواهد شد. گروهی دیگر این را فرصتی برای اسرائیل دانستند که غزه را به ویرانه تبدیل کند و پرونده حماس و مقاومت را برای همیشه ببندد.
در این میان از یک نکته غفلت شده بود که نتایج هر اقدام سیاسی و نظامی در کوتاهمدت، لزوماً با نتایج میانمدت و بهویژه بلندمدت آن یکی نیست و چهبسا بسیار متفاوت است. این جنگ در کوتاهمدت موجب شد که اسرائیل به اهدافش برسد؛ ولی هنوز ۱۳ماه از جنگ نگذشته که ناقوس شکست یکی از مهمترین پایههای صهیونیسم به صدا در آمده است و تردیدی نیست در ادامه برجسته نیز خواهد شد.
اسرائیل بدون حمایت مطلق دولتهای غربی و حتی اتحاد جماهیر شوروی و چین و ژاپن ممکن نبود که شکل بگیرد و دوام پیدا کند. اسرائیل نهفقط از جانب حکومتهای مزبور حمایت میشد و اکنون هم از سوی غربیها حمایت میشود؛ بلکه مستظهر به حمایتهای مردم و نهادهای مدنی غربی و بهویژه رسانههای آنها هم بود. این وضعیت که محصول احساس گناه غربیها در ماجرای هولوکاست است، یکی از اصلیترین پایههای قدرت این رژیم بود.
به همین دلیل هم در برابر نفی هولوکاست حساسیت دارند و در برخی کشورها آن را جرمانگاری کردهاند. این مورد در آلمان و اتریش و فرانسه حادتر است و اسرائیل را به فرزند طلبکار خانواده تبدیل کرده بود. قدرت تهاجمی میراثخواری از هولوکاست چنان بود که بخشی از جنایات اسرائیل را نادیده گرفته یا توجیه میکردند و چشم بر تخلفات حقوقی آن هم میبستند، مثل ساختن بمب اتم. به این بچه لوس هرچه خواست دادند و یا بهتر است بگوییم گرفت و همچنان خود را طلبکار غرب میدانست و آلمان و مقامات آن هم از ترس یادآوری هولوکاست سکوت و حمایت میکردند.
اسرائیل با اتکا به این سرمایه مظلومنمایی، طی یک سال غزه و بیروت را به خاک و خون کشید؛ زیرا نتانیاهو راه دیگری برای پیروزی خود در جنگ پیش رو نمیدید. این سیاست به منزله بلاموضوع کردن اعتراض نسبت به هولوکاست از منظر خودشان بود؛ زیرا بهطور قطع، این جنایات آشکار در سال۲۰۲۴ همراه با اظهارات نژادپرستانه رسمی مقامات اسرائیل بهمراتب قبیحتر از کشتار محرمانه یهودیان در ۸۰سال پیش است.
از این مرحله است که سقوط بنیامین نتانیاهو و دولت اسرائیل آغاز میشود. ابتدا اعتراضات سیاسی جهانی، سپس شکایت آفریقای جنوبی و اکنون در مهمترین اقدامی که پیشتر قابلتصور نبود، صدور حکم دادگاه کیفری بینالمللی برای بازداشت نتانیاهو و گالانت (وزیر جنگ سابق) است.
مهمتر از این، الزام کشورهای عضو به اجرای آن است که کشورهای غربی اغلب عضو هستند و اعلام آمادگی برای اجرا هم کردهاند. حکم دادگاه بینالمللی که یک گام بزرگ و روبهجلوست؛ همزمان شده با ابراز کینه و نفرت مردم غرب علیه نژادپرستان صهیونیست. اتفاقات آمستردام نمونهای زیرپوستی است که به دلیل حادثهای آشکار شد.
هدف از آنچه که گفته شد این است که بدانیم سیاست و اقدامات ما ممکن است تبعات کوتاهمدت مطلوبی داشته باشد؛ ولی در میانمدت و بلندمدت زیانبار خواهد بود و بر عکس نیز درست است. ممکن است که سیاستمدار بنا بر منفعتی دروغی بگوید یا ظلمی نماید و خیال خودش را از بابت عوارض معینی آسوده کند؛ ولی در ادامه متوجه خواهد شد که اقدام نادرست مزبور چگونه علیه او عمل کرده است.
مشکل دیگر اتکای صرف به قدرت نظامی و کشتار است. ممکن نیست که بهتنهایی با قدرت نظامی بتوان جایی را گرفت و حفظ و موقعیت خود را بهصورت پایدار تحکیم کرد، مگر اینکه سایر مؤلفههای قدرت و از همه مهمتر اقتصاد و سیاست اعم از داخلی و خارجی نیز مستحکم و مورد حمایت قدرت نظامی باشند.
صدور حکم بازداشت نخستوزیر و وزیر جنگ پیشین اسرائیل را میتوان آغاز مرحله جدیدی از تاریخ این رژیم دانست. اسرائیل دیگر هیچگاه به جای قبلی باز نخواهد گشت. آینده صحت این ادعا را روشن میکند.