| کد مطلب: ۲۶۲۱۶

فلاحت‌پیشه: افراطی ها باعث شدند که حزب الله آتش بس را نپذیرد

رئیس اسبق کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: «واقعیت این است که افراطی گری هایی باعث شد که حتی حزب الله در موعد خود طرح آتش بس را نپذیرد و الان طرحی که اسرائیلی ها مطرح می کنند، بیشتر به معنای تسلیم حزب الله است.»

فلاحت‌پیشه: افراطی ها باعث شدند که حزب الله آتش بس را نپذیرد

به گزارش هم‌میهن آنلاین و به نقل از خبرگزاری خبرآنلاین، گروسی به ایران آمد و از فردو و تاسیسات هسته ای بازدید کرد، علی لاریجانی به عنوان فرستاده ویژه رهبری به سوریه و لبنان رفت و پیام هایی مهم را به مقامات دو کشور داد آنهم در روزهایی که بحث آتش بس در لبنان جدی تر از گذشته شده است. در کنار این اقدامات معاون اول رئیس جمهور با ولیعهد سعودی دیداری داشت، وزیر خارجه رایزنی های دیپلماتیک را تلفنی یا در قالب سفرهای دیپلماتیک دنبال می کند و ....

در کنار این خبرها، خبری نیز درباره دیدار نماینده ایران در سازمان ملل با ایلان ماسک نماینده دولت ترامپ منتشر شد که هرچند از سوی مقامات وزارتخارجه تکذیب شد اما سوژه تحلیل ها و گمانه زنی ها طی روزهای اخیر شده بود. تحلیل هایی که چشم انداز روابط ایران و آمریکا در دوره ترامپ را زیر ذره بین برده بودند.

حشمت الله فلاحت پیشه، نماینده مجلس دهم با تاکید براینکه جزئیات سفر لاریجانی هنوز مشخص نشده است، به خبرآنلاین می گوید؛«سفر آقای لاریجانی به عنوان نماینده ویژه رهبری به لبنان و مجموع پیام ها از نیویورک تا لبنان را به معنای تکاپوی همه بازیگران برای جلوگیری از وقوع جنگ ارزیابی می کنم »

او در ارزیابی آینده مناسبات ایران و آمریکا نیز معتقد است؛«به نظر می رسد ترامپ تلاش دارد یکسری مشوق های اقتصادی را به ایران پیشنهاد بدهد و اگر دولت ترامپ پیشنهاد همکاری اقتصادی به ایران داد، ایران باید از آن استقبال کند.»

در ادامه گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با حشمت الله فلاحت پیشه، نماینده مجلس دهم  شورای اسلامی را می خوانید:

***

*آقای فلاحت پیشه! طی روزهای اخیر سفر آقای لاریجانی به لبنان و سوریه را شاهد بودیم که با حکم ویژه رهبری صورت گرفته بود، ارزیابی شما از این سفر در اوج تنش های منطقه ای چیست؟

من معتقد هستم که بسیاری از چالش های دیپلماتیک منطقه به مرحله نهایی رسیده است. به این معنی که اغلب بازیگران منطقه تحولات را به جایی رساندند که دیگر فاصله زیادی میان آتش بس و جنگ وجود ندارد، به همین دلیل باید تصمیم بگیرند. 

سفر آقای لاریجانی به عنوان نماینده ویژه رهبری به لبنان و مجموع پیام ها از نیویورک تا لبنان را به معنای تکاپوی همه بازیگران برای جلوگیری از وقوع جنگ ارزیابی می کنم چراکه این جنگ به سود هیچ کدام از بازیگران نیست، مگر جریان های افراطی که در اسرائیل حضور دارند و اگر معنای این جنگ همراهی آمریکا و اسرائیل علیه ایران باشد، آن وقت فردی مانند نتانیاهو تصور می کند که این جنگ به نفع او خواهد بود.

دولت پزشکیان زمام سیاست خارجی را به دست شکست خوردگان انتخابات ندهد

بر این باور هستم که در شرایط کنونی روی سخن با دولت پزشکیان است. دولت پزشکیان نباید زمام سیاست خارجی خودش را به دست شکست خوردگان انتخابات بدهد. زمانی که خبر دیدار ایلان ماسک و سعید ایروانی (قبل از تکذیب) منتشر شد، کسانی بیشترین واکنش را نشان دادند که عامل مشکلات و بدبختی های این کشور هستند.

معتقدم افشاگری های اخیری که شکل گرفته نشان می دهد بسیاری از افرادی که به نام انقلاب و ارزش های آن شعار می دادند مشغول جمع آوری ثروت و اختلاس از مال ملت بودند. به خاطر دارم وقتی در دوره اول ترامپ پیشنهاد شکل گیری میز قرمز تنش زدایی میان ایران و آمریکا را مطرح کردم، همان زمان متوجه شدم خانواده مسئولی که از بنده شکایت و بنده در آن جریان برنده شدم، یکی از کاسبان بزرگ نفت کشور است، به این معنی که نفت را با تخفیف می فروشد.

واقعیت سیاست خارجی ایران این است که کسانی مانع تنش زدایی در سیاست خارجی ایران می شوند که بیشترین سود را از تنش و تحریم را می برند و عامل مشکلات و بدبختی های مردم هستند. اینها کسانی بودند که انرژی انتخاب پزشکیان را تضعیف کردند.

اگر پزشکیان با شعار تنش زدایی روی کار آمد اما بیشترین تنش ها به او وارد شد. در صورتی که اگر بسیار جدی وارد عرصه می شد خیلی از تنش ها قابل پیشگیری بودند. الان هم معتقد هستم آنچه ایران دنبال می کند رسیدن به یک آتش بس است، آتش بسی که به معنای تبدیل شدن نتانیاهو به ناظم منطقه نباشد. به عبارت دیگر نتانیاهو به دنبال یک آتش بس است که در آن یک چماق در دست او باشد و هر لحظه که اراده کند، این چماق را در دست بگیرد، چنین آتش بسی به ضرر همه بازیگران منطقه است.

تحولات منطقه در مرحله نهایی شدن جنگ یا آتش بس هستند

تجربه نشان داد کشورهای اسلامی نیازمند یک ابتکار مشترک هستند، از این رو ایران، عربستان و دیگر کشورهای اسلامی باید یک کارگروهی را تشکیل بدهند و نظرات خود را بهم نزدیک کنند، تا زمانی که کارگروه مشترک میان ایران و کشورهای عربی شکل نگیرد، اسرائیل ناظم منطقه خواهد بود. در هر صورت هم ایران و هم کشورهای عربی طرح هایی را برای فلسطین و منطقه دارند، این طرح ها باید در قالب یک کارگروه بهم نزدیک شوند و کشورهای مسلمان یک طرح مشترک داشته باشند، در چنین شرایطی این اسرائیل است که منزوی می شود.

ولی متاسفانه در شرایط فعلی مواضع ایران و کشورهای عربی از هم دور هستند و حتی خیلی از ارتودکس های صهیونیست مواضع نزدیکتری دارند،این باعث می شود که شاهد شکست دیپلماسی باشیم. در مجموع تحولات منطقه به مرحله نهایی نزدیک شده و کشورها مجبور هستند که یا برای جنگ و یا آتش بس تصمیم بگیرند.

*سفر لاریجانی به کشورهایی نظیر سوریه و لبنان تا چه اندازه به شکل گیری این آتش بس می تواند کمک کند؟

ما از پیام سفر لاریجانی اطلاع نداریم اما پیامی که دفتر میقاتی بعد از دیدار با لاریجانی صادر کرد، یک پیام خنثی بود، به این ترتیب که نشان داد هنوز یک ابتکار برای آتش بس وجود ندارد و تنها ابتکار موجود ابتکار آمریکایی ها است که دولت جدید آمریکا تلاش کرد این موضوع را به امضای تلویحی ترامپ هم  برساند. لذا آنچه در شرایط فعلی مشخص شده این نکته است که اسرائیلی ها تلاش می کنند برای همیشه تنش در مرزهای خودشان را از بین ببرند و این تبدیل به بزرگترین مانع شده است.

افراطی ها باعث شدند که حزب الله آتش بس را نپذیرد

اسرائیل به دنبال تبدیل حزب الله به گروهی شبیه دولت خودگردان کند که همه زمام نظامی حزب الله و بیروت در اختیار دولت لبنان قرار بگرید و این دولت به آمریکا و اسرائیل متعهد شود، این اقدامی است که اسرائیل انجام می دهد و اگر پافشاری اسرائیلی ها بر روی حضور همیشگی در منطقه باشد، آتش بس به نتیجه نمی رسد ولی اگر طرح قبلی مبنی بر ایجاد منطقه حائل تا رود لیتانی، مطرح شود، قابل ارزیابی و نتیجه گیری است.

اما واقعیت این است که افراطی گری هایی باعث شد که حتی حزب الله در موعد خود طرح آتش بس را نپذیرد و الان طرحی که اسرائیلی ها مطرح می کنند، بیشتر به معنای تسلیم حزب الله است.

*بعد از اعلام نتایج انتخابات آمریکا، برخی از تفاوت ترامپ فعلی با ترامپ سابق می گویند و اعلام می کنند که او به دنبال فشار حداکثری بر روی ایران نخواهد بود، شما چه نگاهی دارید؟

ادعای تغییر مواضع ترامپ یک ادعای خوشبینانه است. من معتقدم ترامپ جدید شبیه طالبان جدید است یعنی همان اهداف گذشته را با روش های جدید دنبال می کند، ضمن اینکه تحولات بین المللی ۴ سال گذشته بخشی از اولویت ها دولت او را دچار تعدیل کرده است.

به بیان دیگر این به کشورها بستگی دارد که چگونه منافع خودشان را عنوان کنند، اصل حاکم بر سیاست خارجی ترامپ اصل سودآوری سیاست خارجی برای آمریکا و کاهش هزینه ها است به همین دلیل ترامپ می داند که گرفتار کردن آمریکا به موضوع ایران یعنی افزایش هزینه ها برای این کشور اما در طرف مقابل پرداختن به موضوع اوکراین و خروج از این بحران یعنی افزایش ثروت آمریکا و کاهش هزینه های این کشور است چراکه در زمان بایدن بیش از یکصد میلیارد دلار در اوکراین هزینه شده بود و این می تواند یک شروع خوب برای دیپلماسی ایران و آمریکا باشد.

ساز و کار اقتصادی می تواند تنش ایران و آمریکا را محدود کند

ایران و آمریکا در صورت توافق بر سر کلیات تنش های موجود و محدود کردن این تنش ها به سازوکارهای اقتصادی دست پیدا کنند. به باور بنده در دوره ۴ ساله ای که ترامپ روی کار خواهد بود، او به میزانی رابطه با ایران از نظر اقتصادی برایش سودآور باشد، به همان اندازه در حوزه سیاسی حاضر به امتیاز دادن است.  لذا ایران و آمریکا می توانند از طریق کانال های غیرمستقیم مانند ایلان ماسک و تجار و فعالان اقتصادی بنیان اقتصادی را برای تنش زدایی ایجاد کنند. تنش زدایی میان ایران و آمریکا نیازمند یک بنیان اقتصادی است.

ترامپ تلاش می کند یکسری مشوق های اقتصادی را به ایران پیشنهاد بدهد

*منظور شما این است که تنش زدایی در روابط ایران و آمریکا از مسیر اقتصادی عبور می کند؟

به نظر می رسد ترامپ تلاش دارد یکسری مشوق های اقتصادی را به ایران پیشنهاد بدهد و اگر دولت ترامپ پیشنهاد همکاری اقتصادی به ایران داد، ایران باید از آن استقبال کند.

*یعنی به نوعی می شود امیدوار به رفع تحریم ها شد؟

من معتقدم که روش مدیریت سیاسی ترامپ نوعی بنگاه داری سیاسی است یعنی اعضای کابینه او چانه زنی ها و حتی تهدیدها را انجام می دهند کمااینکه ما مشاهده می کنیم ترامپ کسانی را روی کار آورده که سابقه بیشترین سخنرانی های تند علیه ایران را دارند. این افراد تهدیدها را مطرح می کنند اما پای مذاکره برسد در نهایت خود ترامپ است که تلاش می کند در قالب نوعی توافق، توافق نهایی را اعلام کند.

شخص ترامپ به دنبال جنگ نیست

نکته حائز اهمیت این است که ترامپ خط قرمزی مبنی بر عدم ورود آمریکا به جنگ جدید، را تعریف کرده است که این می تواند یک فرصت باشد. لذا نباید سیاست های آینده ترامپ را براساس سخنرانی اطرافیانش دنبال کرد. شخص ترامپ به دنبال جنگ نیست و در موضوع دیپلماسی هم به نظر من مهمترین دغدغه ترامپ، دغدغه بمب هسته ای ایران است، ترامپ انگیزه و فایده را در تحمل هزینه های چالش نتانیاهو با ایران را ندارد، مگر اینکه ایران به اندازه ای فرصت های دیپلماسی را از دست بدهد و متاسفانه شبیه یکسال گذشته ایران به اندازه ای در میدان نتانیاهو بازی کند که در نهایت ترامپ حاضر باشد که طرح خطرناک نتانیاهو را بپذیرد.

در واقع پیشنهاد نتانیاهو به ترامپ این است که در منطقه چماق آمریکا به دست نتانیاهو داده شود که هر جا بخواهد از آن استفاده کند و آمریکایی ها هویج را در دست داشته باشند یعنی جنگ دیپلماسی آمریکایی، این طرحی است که نتانیاهو بارها سعی کرده به تایید آمریکا برساند. اما دموکرات ها نپذیرفتند. با این وجود معتقد هستم که محور همه تماس های نتانیاهو با ترامپ به ویژه بعد از پیروزی او، همین بوده است.

پذیرش سفر گروسی از طرف ایران پیام غیرمستقیم به آمریکای ترامپ بود

*به نگرانی ترامپ درباره بمب هسته ای ایران اشاره کردید، در روزهای قبل رافائل گروسی از فردو و سایر تاسیسات هسته ایران بازدید کرد، به نظر شما این رفت و آمدها و دیدارها می توانند بر تعدیل شدن فضا تاثیرگذار باشند؟

بر این باور هستم که پذیرش سفر گروسی از طرف ایران نوعی پیام غیرمستقیم به آمریکای ترامپ بود چراکه ترامپ گفته بود اگر ایران فقط بمب هسته ای نداشته باشد حتی تحریم هایی که برای خود ترامپ هم ناخوشایند است، برداشته می شود. در نتیجه سفر گروسی که دیر هنگام و بعد از چندبار تاخیر صورت گرفت پیامی به دولت آینده آمریکا بود، مبنی بر اینکه ایران حاضر است همه بازرسی ها را بپذیرد، برنامه هسته ای مسالمت آمیز داشته باشد و در مقابل ترامپ هم وارد فضای مذاکراتی با ایران شود. بنابراین پذیرش سفر گروسی به ایران مهمترین واکنش ایران به پیام انتخاباتی ترامپ بود.

 

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار