| کد مطلب: ۲۳۱۴۵
بازدارندگی یا ماجراجویی؟

بررسی پیامدهای استمرار تهدید به تغییر دکترین هسته‌‏ای از سوی برخی جریان‌های سیاسی برای ایران

بازدارندگی یا ماجراجویی؟

موضوع تهدید برای تغییر دکترین هسته‌ای ایران دیگر به یک عادت در واکنش به هرگونه افزایش تنش در منطقه و یا با غرب تبدیل شده است؛ در جدیدترین مورد، ۳۹ نماینده مجلس در نامه‌ای به شورای عالی امنیت ملی خواستار تجدیدنظر در دکترین دفاعی جمهوری اسلامی و صدور اجازه و فراهم شدن امکانات برای ساخت سلاح هسته‌ای شدند که واکنش‌برانگیز شده است.

موضوع تهدید برای تغییر دکترین هسته‌ای ایران دیگر به یک عادت در واکنش به هرگونه افزایش تنش در منطقه و یا با غرب تبدیل شده است؛ در جدیدترین مورد، ۳۹ نماینده مجلس در نامه‌ای به شورای عالی امنیت ملی خواستار تجدیدنظر در دکترین دفاعی جمهوری اسلامی و صدور اجازه و فراهم شدن امکانات برای ساخت سلاح هسته‌ای شدند که واکنش‌برانگیز شده است.

احمد بخشایش‌اردستانی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و از امضاکنند‌گان این نامه در مصاحبه‌ای می‌گوید: «معنی این نامه این است که به سمت تولید سلاح هسته‌ای حرکت خواهیم کرد، من هم موافق هستم چراکه ایران برای اینکه بازدارندگی خودش را به رخ کشورهای منطقه و مخصوصاً اسرائیل برساند باید سلاح هسته‌ای داشته باشد، چراکه اسرائیل دارد».

پیش‌تر نیز سخنان کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی و علی‌اکبر صالحی، رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی در خصوص امکان تغییر دکترین هسته‌ای و توان ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای واکنش غرب را به همراه داشت تا جایی که در گزارش‌های اخیر مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در خصوص برنامه اتمی ایران، فصلی نیز به اظهارات مشابه از سوی مقامات تهران اختصاص یافته است. 

مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ۱۹فوریه به سخنان صالحی که در پاسخ به این سوال که «ما توانایی ساخت بمب اتمی را داریم؟» گفته بود: «ما همه آستانه‌های علم و فناوری هسته‌ای را داریم. من یک مثال بزنم؛ یک خودرو شاسی می‌خواهد، موتور می‌خواهد، فرمان می‌خواهد، جعبه دنده می‌خواهد. حالا شما بپرس جعبه دنده ساختی؟ می‌گویم بله، موتور ساختی؟ البته هر کدام برای کار خودشان». واکنش نشان داد.

رافائل گروسی گفت: «لفاظی نگران‌کننده‌ای وجود دارد، شاید شنیده باشید که مقامات بلندپایه ایران می‌گویند اخیراً همه عناصر لازم برای [ساخت] یک سلاح هسته‌ای را دارند». وی خطاب به تهران افزود: «لطفاً به من هم اطلاع بدهید که چه چیزهایی در اختیار دارید». رافائل گروسی در نشست خبری پس از افتتاحیه نشست ماه مارس شورای حکام نیز در پاسخ به سوالی گفت: «‌نشانه‌ای از اینکه ایران به سمت تسلیحات هسته‌ای برود نداریم اما حرف‌هایی می‌شنویم و سوالاتی درباره‌اش مطرح می‌کنیم. در عین حال ایران تنها کشوری است که تسلیحات هسته‌ای ندارد اما اورانیوم ۶۰ درصدی غنی می‌کند».

رئیس شورای راهبردی روابط خارجی همچنین اندکی پس از اولین حمله مستقیم ایران به اسرائیل در ماه آوریل، ضمن تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی به دنبال سلاح هسته‌ای نیست، هشدار داد اگر اسرائیل جرأت کند ایران را با سلاح هسته‌ای تهدید کند، ممکن است در دکترین هسته‌ای خود تجدیدنظر کنیم.

در این میان، سخنان سردار رسول سنایی‌راد، معاون سیاسی دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی کل قوا که در مصاحبه‌ای، هشدار داده است که اگر اسرائیل تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی را هدف قرار دهد، تهران ممکن است دکترین هسته‌ای خود را تغییر دهد نیز در رسانه‌های غربی منتشر شده و از آن با عنوان موضع «یکی از مشاوران ارشد رهبر ایران» یاد شده است. 

فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت چهاردهم، چهارشنبه هفته گذشته و در حاشیه جلسه هیئت دولت در واکنش به نامه نمایندگان مجلس گفت: «نظر دولت در خصوص ساخت بمب اتم، همان موضع مقام معظم رهبری است که بارها بر آن تأکید کرده‌اند. دولت نیز جزئی از حاکمیت است و موضوعاتی نظیر انرژی هسته‌ای با راهبری مقام معظم رهبری تنظیم می‌شود. ایشان بارها اعلام کرده‌اند که جمهوری اسلامی توان ساخت بمب هسته‌ای را دارد، اما از نظر شرعی این کار حرام است. این موضع رسمی حاکمیت جمهوری اسلامی ایران است». ویلیام برنز، مدیر سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا نیز به تازگی، بار دیگر اعلام کرده که هیچ مدرکی دال بر چنین تصمیمی وجود ندارد. 

بازدارندگی هسته‌ای

هرچند جمهوری اسلامی ایران از زمان شکل‌گیری پرونده هسته‌ای در سال ۲۰۰۳ که متعاقب برگزاری کنفرانس مطبوعاتی از سوی اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به شورای ملی مقاومت ایران در واشنگتن صورت گرفت، همواره در مظان این اتهام قرار گرفته که درصدد ساخت بمب هسته‌ای است اما ایده بالابردن سطح بازدارندگی کشور با استفاده از ساخت بمب هسته‌ای، ایده‌ای ساخته و پرداخته جمهوری اسلامی نیست. محمدرضا پهلوی، آخرین شاه ایران، کسی بود که از همان ابتدای کلید خوردن هسته‌ای شدن ایران، درصدد ارتقای آن تا دستیابی به بازدارندگی هسته‌ای بود که حتی آن را کتمان نیز نکرد. 

با مرور تاریخ می‌توان به این تحلیل دست یافت که از همان دوران نیز به مسئله توسعه‌طلبی‌های اسرائیل واقف و به‌دنبال ایجاد موازنه در منطقه خاورمیانه بوده‌اند چراکه اساساً اسرائیل تنها کشوری در منطقه خاورمیانه بود که برنامه هسته‌ای خود را آن هم به‌صورت غیرشفاف و پنهانی دنبال می‌کرد.

به ادعای بسیاری از نزدیکان به دربار، کسب قدرت و افزایش پرستیژ نه‌تنها در محدوده جغرافیایی خاورمیانه، بلکه فراسوی محدوده خلیج‌فارس و اقیانوس هند و همچنین ایجاد موازنه قدرت در منطقه از موضوعات مورد توجه ایران بود و همین امر نیز ایران را به سمت انرژی هسته‌ای سوق داد؛ دانشی که هرچند با بهانه پایان قریب‌الوقوع منابع فسیلی قابل توجیه بود اما در ورای آن توجه ایران به تسلیحات هسته‌ای حتی از دید ایالات متحده نیز پنهان نمانده بود؛ به‌طوری‌که مذاکرات هسته‌ای ایران با آلمان غربی و برزیل، مایه خشم و ناراحتی کیسینجر و وزارت امور خارجه بود، زیرا بر این نظر بودند که بُن (پایتخت آلمان در آن زمان) موضعی به اندازه کافی مستحکم در قبال قضیه بازفرآوری نداشته است.

کیسینجر در این رابطه گفته بود که «ما قویاً به جمهوری فدرال آلمان تصریح کرده بودیم که تجهیزات بازفرآوری در اختیار ایران نگذارد». همچنین بنا بر شواهد، این میزان سرمایه‌گذاری برای کشوری که تا آن روز محدودیتی در مراوده تجاری با دنیا نداشت، امری ورای اهداف اقتصادی بوده است. اسدالله علم، وزیر دربار نیز در یادداشت‌های خود با اشاره به قراردادها با طرف‌های خارجی برای ساخت نیروگاه اتمی این میزان سرمایه‌گذاری را عجیب دانسته است و می‌نویسد: «ساختن نیروگاه اتمی که شش برابر گران‌تر از نیروگاه حرارتی گازی تمام می‌شد، با هیچ منطقی جور در نمی‌آمد، مگر آنکه فرض شود شاه در اندیشه دسترسی به بمب اتمی بوده است».

مورد دیگر اظهارنظر شاه پس از امضای قرارداد همکاری ایران و فرانسه است، برای غنی‌سازی اورانیوم در فوریه ۱۹۷۴ که محمدرضا پهلوی در پاسخ به این پرسش خبرنگار روزنامه لوموند که پرسید آیا ایران روزی به بمب اتمی دست خواهد یافت؟ گفت: «بدون شک! زودتر از آنچه باور آن می‌رود».

قدمت راهبرد بازدارندگی به قدمت استفاده سازمان‌یافته از خشونت می‌رسد اما تنها در قرن بیستم بود که این منطق در دکترین‌های استراتژیک متعارف و در شیوه سیاسی به کار گرفته شد. در دهه ۱۹۵۰ میلادی و با ورود تکنولوژی‌های جدید و صحبت از انهدام قطعی و متقابل، نظریه بازدارندگی هسته‌ای توسط استراتژیست‌ها و سیاستگذاران بیان شد.

در این زمان هر دو ابرقدرت یعنی ایالات متحده و شوروی از یک حمله هسته‌ای علیه یکدیگر بیمناک بودند که بازدارندگی سبب حل این پازل شد. این وضعیت امنیتی برنارد برودی را بر آن داشت که بگوید «تا به این لحظه هدف اصلی تشکیلات نظامی، پیروزی در جنگ بوده اما از این لحظه به بعد، مقصود اصلی پیشگیری از جنگ است». 

هنری کیسینجر copy

با این حال، هنری کیسینجر، سیاستمدار آمریکایی معتقد بود که بازدارندگی هسته‌ای تنها برای امنیت دوران جنگ سرد حیاتی بود اما این نظریه هیچ ارزشی در دوران پس از جنگ سرد ندارد و هیچ تضمینی برای ثبات در قرن 21 ایجاد نمی‌کند. بازدارندگی هسته‌ای متقابل در دوران جنگ سرد غالباً شامل دو بازیگر آمریکا و شوروی بود که به لحاظ ساختاری وجه تمایزی نداشتند، بنابراین در کشور فهم مشترکی از بازدارندگی داشتند. این در حالی است که امروز با تعدد بازیگران هسته‌ای و تمایز ساختارهای حاکم بر کشورها، فهمی مشترک از بازدارندگی وجود ندارد. 

تهدید یک کشور هسته‌ای

پس از آنکه ایران در پاسخ به ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران و همچنین سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله در بیروت، ۱۸۰ موشک بالستیک را به سمت اسرائیل شلیک کرد؛ بسیاری از چهره‌های راستگرای رادیکال خواهان هدف قرار دادن تاسیسات هسته‌ای ایران شدند که سال‌هاست به جدی‌ترین تهدید تل‌آویو علیه تهران بدل شده است.  

این تهدید اسرائیل با واکنش ایالات متحده و دیپلمات‌های غربی مواجه شده است. وب‌سایت سازمان رادیو و تلویزیون اسرائیل نوشت:«جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا در تماس با نخست‌وزیر اسرائیل، مخالفت خود را با حمله اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای و نفتی ایران اعلام کرده است». این در حالی است که براساس ادعای رویترز، کشورهای منطقه مانند عربستان، امارات و قطر نیز اعلام کرده‌اند که اجازه استفاده از حریم هوایی‌شان را برای حمله احتمالی به ایران، به اسرائیل نخواهند داد و همزمان از کاخ سفید خواسته‌اند تا تل‌آویو را از حمله به تاسیسات نفتی و هسته‌ای ایران بازدارد.

کارشناسان معتقدند که اسرائیل بدون کمک آمریکا قادر نخواهد بود تا حمله موفقیت‌آمیزی را به تاسیسات هسته‌ای ایران داشته باشد چراکه جنگنده‌های این رژیم، برای اجرای این عملیات نیاز به سوخت‌گیری در آسمان دارند که تنها با نیروهای پشتیبانی ایالات‌متحده امکان‌پذیر است یا باید در یکی از پایگاه‌های آمریکا در منطقه اقدام به سوخت‌گیری کنند که به نظر می‌رسد تلاش‌های دیپلماتیک تهران و همچنین عدم اعطای چراغ سبز از سوی آمریکا موجب شده تا هیچ‌کدام از کشورهای همسایه، تمایلی به هم‌پیمانی با تل‌آویو در این مورد مشخص نداشته باشند. 

یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل هفته گذشته و در جریان بازدید از یک واحد اطلاعاتی ارتش اسرائیل گفت: «حمله ما مرگبار، دقیق و بالاتر از همه غافلگیرکننده خواهد بود، [ایران] متوجه نخواهد شد که چه اتفاقی افتاده و چگونه این اتفاق رخ داده است، آنها نتایج را خواهند دید». سخنان گالانت نشان می‌دهد، رهبران اسرائیل ممکن است با توجه به عدم همراهی متحدانش برای حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران، بار دیگر ایده یک خرابکاری را در سر داشته باشند.  

بهانه یک حمله نظامی 

روز شنبه مقاله‌ای در نیویورک‌تایمز منتشر شد که مدعی است به اسناد محرمانه‌ای دست یافته که نشان می‌دهد حماس تلاش کرده بود ایران را برای پیوستن به حمله ۷ اکتبر متقاعد کند. براساس این اسناد، «در ژوئیه ۲۰۲۳، حماس یکی از مقامات ارشد خود را به لبنان اعزام کرد تا با یکی از فرماندهان ارشد ایرانی ملاقات کند و از او درخواست کمک برای ضربه زدن به اهداف حساس در آغاز حمله داشت».

براین اساس، نویسندگان این مقاله درصدد القای این موضوع هستند که تهران، در جریان عملیات طوفان‌الاقصی بوده است درحالی‌که تمامی تلاش‌های اسرائیل در ماه‌های نخست پس از آغاز جنگ براین امر متمرکز بود تا ثابت کنند ایران، برنامه‌ریز و حامی عملیات حماس بود. رهبر انقلاب در نخستین سخنرانی خود پس از عملیات حماس آن را عملیاتی کاملاً فلسطینی دانستند و حتی مقامات آمریکایی می‌گویند اطلاعاتی در دست دارند که نشان می‌دهد رهبران کلیدی ایران از حمله ۷ اکتبر حماس غافلگیر شدند. 

با توجه به زمان انتشار این مقاله و بیان جزئیاتی برای ایجاد ابهام در نقش احتمالی ایران در عملیات حماس پس از گذشت یک‌سال از این واقعه، بیشترین احتمال می‌تواند متوجه این موضوع باشد که گویا افکار عمومی جهان -که در ایران، آنطور که باید به اهمیت آن پرداخته نمی‌شود- در حال آماده شدن برای عملیات احتمالی اسرائیل علیه ایران هستند.

دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد در پاسخ به سوال نیویورک‌تایمز و وال‌ استریت ژورنال پیرامون دسترسی رژیم صهیونیستی به اسنادی درخصوص اطلاع کشورمان از عملیات ۷ اکتبر گفت: «در شرایطی که مسئولین حماس مستقر در دوحه اعلام کرده‌اند که آن‌ها هم اطلاعی از این عملیات نداشته‌اند و طراحی، تصمیم و مدیریت عملیات مزبور، صرفاً بر عهده شاخه نظامی حماس مستقر در غزه بوده است، هر نوع ادعایی که این عملیات را به ایران و یا حزب‌الله چه به‌صورت جزئی یا کلی مرتبط نمایند، فاقد اعتبار بوده و سندسازی تلقی می‌گردد».

همزمانی مطرح شدن درخواست تعدادی از نمایندگان مجلس برای تغییر دکترین هسته‌ای درحالی‌که غرب و اسرائیل به دنبال بهانه‌ای برای برخورد نظامی با ایران هستند، توجه را به این موضوع معطوف می‌کند که تا چه میزان در این برهه حساس، عقلانیت حاکم برکشور می‌تواند بازدارندگی به مراتب بیشتر از بمب هسته‌ای داشته باشد. 

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
یادداشت
آخرین اخبار