آیا رئیسجمهوری ایران جهت دیپلماسی را عوض میکند؟
دو نامزد باقیمانده که برای ریاستجمهوری ایران رقابت میکنند، سعید جلیلی و مسعود پزشکیان، دیدگاههای متفاوتی را برای آینده کشور به رایدهندگان ارائه میدهند. با این حال، کارشناسان میگویند که دیدگاههای متفاوت آنها بعید است که منجر به تغییر قابل توجهی در سیاست خارجی ایران شود.
پزشکیان، وزیر بهداشت سابق، در انتخابات روز جمعه اول شد، اما ۵۰ درصد مورد نیاز برای یک پیروزی قطعی را کسب نکرد. پزشکیان در این رقابت بهعنوان تنها نامزد غیراصولگرا که مجاز به شرکت در انتخابات است، توجهات را به خود جلب کرد.
او از حمایت اصلاحطلبانی مانند محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق برخوردار بود، که احتمالاً دخالت او نشان میدهد که پزشکیان یک هدف کلیدی سیاست خارجی اصلاحطلبان را دنبال خواهد کرد: مذاکره مجدد درباره توافق هستهای برای کاهش تحریمها بر اقتصاد ایران و کاهش تنش با غرب.
در سوی دیگر طیف سیاسی، جلیلی را تندروترین نماینده سیاسی محافظهکاران میدانند. تحلیلگران میگویند که پیروزی این تندرو سرسخت - با حمایت دیگر نامزدهای محافظهکار دور اول - نشانگر رویکردی حتی بیشتر تقابلآمیز در قبال غرب، بهویژه ایالات متحده است.
جلیلی که بهعنوان مذاکرهکننده ارشد هستهای بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ فعالیت میکرد، با این ایده که ایران باید درباره برنامه غنیسازی اورانیوم خود با سایر کشورها گفتوگو کند یا با آنها مصالحه کند، مخالف بود.
صرفنظر از مواضع کاملاً متفاوت نامزدها، رئیسجمهور ایران در یک محدوده عمل محدودیتهایی دارد. آیتالله علی خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بیشترین تاثیر را در مورد سیاست خارجی دارند.
علی واعظ، رئیس برنامه ایران گروه بینالمللی بحران، میگوید:«اگر فرض کنید که سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران با روی کار آمدن ترامپ در مقایسه با بایدن، ۱۸۰ درجه تغییر میکند، باید گفت که تغییر رئیسجمهوری در ایران، سیاست خارجی ایران را تنها ۴۵ درجه تغییر میدهد و این تغییر ناچیز است. عناصری از تداوم وجود دارد که میزان تغییر را محدود میکند.»
یک رئیسجمهور اصلاحطلب باید با نیروهای فوق محافظهکار حاکم بر پارلمان ایران روبهرو شود، درحالیکه توانایی او برای تعامل با غرب با تعامل منطقهای کشور که آن را در مقابل متحدان غرب قرار داده است، آزمایش میشود.
در ماه آوریل، ایران در انتقام حمله اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق پایتخت سوریه که منجر به کشته شدن فرماندهان ارشد سپاه شد، حمله موشکی و پهپادی را علیه اسرائیل انجام داد.
این تقابل بیسابقه در بحبوحه تشدید تنشهای منطقهای رخ داد، زیرا جنگ اسرائیل علیه غزه ادامه دارد و احتمال وقوع یک جنگ همهجانبه بین اسرائیل و حزبالله لبنان که مورد حمایت ایران است، بیشتر میشود.
اما درحالیکه سیاستهای منطقهای مدتهاست بهشدت تحت تاثیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مدیریت میشود، مذاکرات هستهای با قدرتهای جهانی همچنان روی میز است. ولی نصر، استاد مطالعات خاورمیانه در دانشگاه جانز هاپکینز، میگوید: «رئیسجمهور میتواند لحن و نگرش در سیاست خارجی را تغییر دهد حتی اگر این تغییرات حاشیهای باشند.
در مورد توافق هستهای، رئیسجمهور میتواند در بررسی احتمالات برای انواع مختلف بسیار نقش اثرگذاری داشته باشد. پزشکیان برای شروع مذاکره با آمریکا اقدام میکند در حالی که جلیلی این کار را نمیکند.»
دیپلماسی هستهای برای ایرانیها مرکزیت دارد، زیرا مستقیماً بر اقتصاد کشور تأثیر میگذارد. دولتهای متوالی نتوانستهاند با کاهش ارزش پول و تورم مقابله کنند، زیرا آنها رژیم تحریمهای غرب را مقصر میدانند.
نصر میگوید: «برای برداشته شدن تحریمها، باید علاقهمند به گفتوگو با غرب بود اگر رئیسجمهور ناسازگار داشته باشید، این تفاوت ایجاد میکند.»
ریاستجمهوری جلیلی مطابق با رویکرد مرحوم رئیسی خواهد بود که در دوره سهساله ریاستجمهوری خود قول داده بود که اقتصاد را به مذاکرات هستهای با قدرتهای خارجی مرتبط نکند.
در عوض، دولت او تصمیم گرفت به توانمندیهای داخلی ایران تکیه کند و در عین حال تجارت خود را به سمت شرق متمرکز کند و روابط با چین، روسیه و کشورهای همسایه را تقویت کند.
ایران سال گذشته قراردادی را با میانجیگری چین با عربستان سعودی امضا کرد که به جنگ سرد چندساله بین رقبای منطقهای پایان داد.
رئیسی همچنین بر پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای تاکید کرد و این کشور در اوایل سال جاری به عضویت بلوک بریکس درآمد. اما چرخش موسوم به شرق نتایج ملموسی از نظر بهبود اقتصاد به همراه نداشت و باعث شد هر رئیسجمهوری در آینده نیاز به ایجاد تعادل در جهتگیری داشته باشد.