رابطه مرگ و زندگی را پایان دهیم
محمدعلی همایون کاتوزیان، نویسنده و تاریخدان
هموطنان عزیزم سلام
پیرو عرایضی که در پشتیبانی از انتخاب دکتر پزشکیان کردم، تکرار میکنم که فعال سیاسی نیستم و در نتیجه، به هیچ جریان سیاسی و غیرسیاسی تعهدی ندارم. انگیزه آنچه با شما میگویم، فقط ندای وجدان اجتماعی است و آن هم مولود شصت سال مطالعه و تفکر و مشاهده و تجربه است. همه آنچه گفتم ثابت کرده است که درد علاجپذیر میهن ما که قرنها به آن گرفتار بوده و هیچ اقدام و انقلابی هم به علاج آن توفیق نیافته، برخورد و کشمکش حیاتی-مماتی دولت و ملت است.
دولت معمولاً سرکوب و ملت معمولاً قیام کرده که به سرکوب منجر شده است. این چرخه را یک باربرای همیشه باید شکست و ما - همه ما - میتوانیم با رفتار مناسب آن را بشکنیم. در نهضت اعتراضی «زن، زندگی، آزادی»، در وهله نخست خطا از دولت بود که گشت ارشاد را به راه انداخته بود. و حتی در مرحله دوم، که به جای تسلا دادن و دلجوئی صمیمانه از مردم و قول رسیدگی و مجازات مسئولان احتمالی، هنوز مهسا زنده بود که وزیر کشورادعا کرد عارضه او بر اثر بیماری تاریخی بوده است، حال آنکه هنوز حتی یک بولتن طبی هم صادر نشده بود. در نتیجه، مردم منفجر شدند و شد آنچه شد.
طبق قانون اعتراض حق ملت است و دولت وظیفه دارد که برای ابراز اعتراضات به مردم مجوز بدهد. اگر تظاهرات و اعتراضات ما مسالمتآمیز یعنی بدون فحش و فضیحت، مرگ بر این و آن گفتن، ساختمان و ماشین ویران کردن انجام شود؛ دولت بهانهای نخواهد داشت که سرکوب کند، خون بریزد و حبس کند. شعار معقول حتماً باید داد، سخنرانی معقول حتماً باید کرد؛ ولی بهانه برای سرکوب نباید داد. شما هموطنان ارجمند من در امور سیاسی و اجتماعی و فرهنگی غالباً به کشورهای پیشرفته و دموکرات نگاه میکنید و از آنها مثال میآورید. پس اجازه میخواهم برای مثال دو نمونه از تجربه اخیر انگلستان برای شما نقل کنم.
در سال۲۰۰۲ که دولت انگلیس به تأسی از دولت آمریکا درصدد حمله به عراق بود و بحث و گفتوگوی سیاسی و اجتماعی دولت را از تصمیم خود باز نداشت؛ با مجوز دولت علیه آن تظاهرات عظیمی شد. معروف است که انگلیسیها را به زحمت میتوان از خانهشان بیرون آورد؛ ولی در آن تظاهرات دومیلیون نفر از مردم از سراسر کشور در لندن گردهم آمدند و یک روز تمام با نظم و ترتیب و بدون فحش و فضیحت و ویرانگری راهپیمایی و سخنرانی کردند و شعار دادند و به خانهشان بازگشتند، بدون اینکه خونی بریزد و زدوخوردی بشود و وقتی هم که دولت از تصمیمش منصرف نشد؛ به خیابانها نریختند و آشوب نکردند.
نمونه دیگر اینکه در سال ۲۰۱۱ بر اثر یک اتفاق کاملاً استثنایی در برخورد چند نفر پلیس با چند تن از مردم، ناگهان جمع بزرگی به مغازهها حمله کردند و به غارت پرداختند. در نتیجه، با مداخله پلیس دههزار نفر دستگیر شدند که دوهزار تن از آنها دادگاهی و مجازات شدند و ازآنجمله یک جوان که فقط آنلاین غارت را تشویق کرده بود، به چهارسال حبس محکوم شد.
اجازه دهید نتیجهگیری را به خود شما واگذار کنم. فقط برای حسنآغاز یک درخواست از شما عزیزان دارم. لطفاً اجازه دهید در رانندگی حقوق همدیگر و عابرین را رعایت کنیم و خواهید دید که تصادف و خونریزی کم و سرعت ترافیک زیاد میشود و حتی در امور دیگر هم رفتارمان با هم بهبود مییابد.