اروپا و واقعیتهای جدید
پس از بازگشت رهبران اتحادیه اروپا از تعطیلات تابستانی، آنها با یک برنامه فشرده و ضروری مواجه هستند که شامل تقویت آمادگی اتحادیه برای درگیریها و افزایش رقابتپذیری اقتصادی است.
در چند دهه گذشته، اتحادیه اروپا به قدرت اقتصادی بهعنوان جایگزینی برای قدرت سخت تکیه کرده است. اما در عصر کنونی که تنشهای ژئوپلیتیکی به شدت افزایش یافتهاند، این قدرت نرم دیگر کافی نیست. جنگ اوکراین به وضوح این موضوع را نشان داده است.
این جنگ نهتنها باور قدیمی جنگهای تمامعیار در اروپا که مربوط به گذشته است را به چالش کشیده، بلکه محدودیتهای استفاده از ابزارهای اقتصادی برای تغییر رفتار کشورها را نیز نمایان کرده است. بهرغم یکی از شدیدترین رژیمهای تحریمی در تاریخ، اقتصاد روسیه در دو سهماه ابتدایی سال جاری به ترتیب ۵/۴ درصد و ۴ درصد رشد داشته که بالاتر از میانگین جهانی است.
یکی از دلایل اصلی این تابآوری اقتصادی، توانایی روسیه در دور زدن تحریمها و به دست آوردن کالاهای محدودشده، از جمله محصولات دفاعی و فناوریهای پیشرفته است. بهطور خاص، بیش از نیمی از تجهیزات نظامی که روسیه بین فوریه و آگوست ۲۰۲۲ به دست آورده، شامل قطعاتی است که در اروپا یا ایالات متحده تولید شدهاند. همچنین، بیشتر نیمههادیهایی که از چین و هنگکنگ به روسیه صادر میشوند – تجارتی که از آغاز جنگ ۱۰ برابر شده است – تولیدکنندگان آمریکایی در تولید آنها نقش دارند.
با این حال، شرکتهای غربی که این کالاها را تولید میکنند، سود زیادی از این تجارت نمیبرند زیرا معاملات عمدتاً از طریق شبکههای پیچیدهای با کشورهای ثالث انجام میشود. کشورهای واسطهای مانند ارمنستان، آذربایجان، گرجستان، ترکیه و برخی کشورهای آسیای مرکزی، پس از تهاجم روسیه، تجارت خود را با هر دو طرف، روسیه و اروپا، بهطور قابل توجهی افزایش دادهاند. بهعنوان مثال، قزاقستان که صنعت فناوری کوچکی دارد، صادرات فناوری خود به روسیه را از ۴۰ میلیون دلار در سال ۲۰۲۱ به ۲۹۸ میلیون دلار در سال ۲۰۲۳ افزایش داده است.
موفقیت روسیه در دور زدن تحریمها، که معمولاً با هزینههای بالا برای شرکتهای غربی همراه است، سیاستگذاران اروپایی را به چالش کشیده است. علاوه بر این، کشورهای واسطه نقش مهمی در حفظ قدرت صادراتی روسیه دارند. درحالیکه اتحادیه اروپا تلاش میکند وابستگی انرژی خود به روسیه را کاهش دهد، اغلب مجبور است سوخت تصفیهشده روسیه را با قیمتهای بالاتر از کشورهای ثالثی مانند هند وارد کند. حتی در زمینه واردات مستقیم انرژی، بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا همچنان به روسیه متکی هستند.
برای مثال، اتریش اکنون ۹۸ درصد از گاز طبیعی خود را از شرکت دولتی انرژی روسیه، گازپروم، تأمین میکند و این وابستگی از آغاز جنگ اوکراین افزایش یافته است. علاوه بر این، واردات گاز طبیعی مایع (LNG) اتحادیه اروپا از روسیه بین سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۳، ۳۷/۷ درصد افزایش یافته است. با توجه به اینکه LNG بهطور خاص گران است، این امر هزینههای انرژی را بیشتر کرده و اختلافات داخلی را تشدید کرده است.
شکست اتحادیه اروپا در بهروزرسانی چارچوب انرژی پراکنده و واکنشی خود، آن را ناتوان از ایجاد توازن میان ملاحظات ژئوپلیتیکی و واقعیتهای اقتصادی کرده است. این وضعیت نهتنها قدرت نرم اتحادیه اروپا را تضعیف کرده، بلکه توانایی آن برای سرمایهگذاری در تقویت قدرت سخت را نیز کاهش داده است. در این شرایط، ماریو دراگی، رئیس سابق بانک مرکزی اروپا و نخستوزیر سابق ایتالیا، در گزارشی که به تازگی منتشر شده، به نیاز به بازنگری اساسی در اولویتها و سیاستهای اروپا تأکید دارد.
او پیشنهاد میکند که اتحادیه اروپا باید از رویه مسدود کردن ادغامها به دلیل نگرانیهای رقابتی دست بردارد و بهجای آن، یک رژیم جدید برای نظارت بر ادغامهای مشکلساز پس از وقوع آنها معرفی کند. همچنین، دراگی معتقد است که اتحادیه اروپا باید بهطور فوری پایگاه صنعتی خود را تقویت کند، چارچوب نظارتی خود را ساده کند و سرمایهگذاری در دفاع و نوآوری را افزایش دهد.
بدون این اصلاحات، اتحادیه اروپا در معرض خطر عقبماندگی بیشتر خواهد بود، بهویژه اگر دونالد ترامپ برای دور دوم به ریاستجمهوری آمریکا برگردد، که ممکن است به کاهش اعتماد به ایالات متحده بهعنوان یک شریک قابل اعتماد و آسیبپذیری بیشتر اروپا منجر شود.