«سال ۱۹۹۶، پیش از انتشار «مزاح بیپایان»، جامعهی ادبی آمریکا مهیای انتشار رمانی سترگ بود؛ رمانی جاهطلبانه که نویسندهی آن خودش هم فکر نمیکرد کسی آن را بخواند. اما خواندند. با وجود پیچیدگی نثر غنی آن، نوآوریهای بیشمار والاس و شخصیتهای متعدد، در عرض یکسال بیش از ۴۰۰هزار نسخه از آن به فروش رفت. سال ۲۰۰۵ به فهرست ۱۰۰ کتاب برتر انگلیسیزبان مجلهی تایم ـ از سال ۱۹۲۳ تا آن زمان ـ راه پیدا کرد و والاسشناسی، شاخهای جدی در تحقیقات دانشگاهی شد. «مزاح بیپایان» کاوشی همهجانبه است دربارهی لذتها، وسواسها و گرههای روانی انسان در آستانهی قرن بیستویکم. اثری است که بر شانههای «هملت»، «برادران کارامازوف» و «اولیس» میایستد، از سنت ادبی آمریکا بهره میگیرد و چنان بلند پرواز میکند که سایهاش مثل اسلافش، تا نسلها بر خوانندگان و نویسندگان میماند.» این متن برگرفته از مقدمه نشر برج است بر کتاب ۱۵۱۴ صفحهای «مزاح بیپایان»، نوشته دیوید فاستر والاس که بهتازگی با ترجمه معین فرخی توسط این نشر روانه بازار کتاب شده است. آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگویی است با مترجم «مزاح بیپایان» که در آن از چگونگی آغاز به کار ترجمه این اثر تا زبان والاس و دشواریهای ترجمه آن به فارسی گفته است.