امینالله رشیدی از میراثداران آواز ایرانی در ۹۹ سالگی درگذشت
خنیاگر خاطرهساز
امینالله رشیدی، از میراثداران آواز ایرانی و یکی از آخرین بازماندگان نسل طلایی خوانندگان رادیو در ۹۹ سالگی درگذشت.
امینالله رشیدی، از میراثداران آواز ایرانی و یکی از آخرین بازماندگان نسل طلایی خوانندگان رادیو در ۹۹ سالگی درگذشت. خواننده قطعات خاطرهانگیزی چون «جان جهان»، «افسانه»، «گلافشان»، «جلوه عشق» و «اشک سپیده» که همواره اشاره میکرد «تنها بازمانده هنرمندان دهههای ۳۰ و ۴۰ است که دستش پر است از آهنگهایی که عطر آن سالها را دارند»، با سپرده شدن پیکرش برای تحقیقات به دانشگاه علوم پزشکی، خدمت به ایران را تا جهان دیگر ادامه داد.
این هنرمند زاده کویر که چهارم اردیبهشتماه ۱۳۰۴ در شهر راوند متولد شد، سبک کاری خود را چرخشی میان آوازهای مردمی و موسیقی دستگاهی ایران یا بهعبارتی مرز میان سنت و نوگرایی یا به قول خودش «حد وسط» میدانست و راز یکقرن حیات همراه آراستگی و متانتش را در ساختن با طفل درون. ساختنی که در موردش میگفت: «شما هم مثل من با طفل درونتان بسازید و با او درخور باشید. او بیریا، صاف و بیشیلهپیله است.»
با درگذشت امینالله رشیدی، هنرمندان بسیاری یادش را در شبکههای اجتماعی زنده نگه داشتند و به او ادای احترام کردند. ازجمله این هنرمندان جمالالدین منبری، خواننده و موسیقیدان، حسین علیشاپور، خواننده آواز ایرانی و پژوهشگر موسیقی و عباس سجادی، شاعر و پژوهشگر موسیقی بودند که به گفتوگو با هممیهن نشستند.
نامی که با نوستالژیهایمان پیوند خورده است
جمالالدین منبری، خواننده و موسیقیدان که سابقه همکاریهای متعدد با امینالله رشیدی را در کارنامه دارد، ابتدا ضمن اشارهای مختصر به این موضوع، توضیح میدهد: «آشنایی من با امینالله رشیدی حدوداً به نیمه نخست دهه ۷۰ برمیگردد و اولین تجربه همکاریام با او به پیشنهاد حسن ریاحی، ذیل فعالیتهای انجمن آهنگسازان و خوانندگان جوان شکل گرفت و «دریا» نام داشت.
قطعهای که سرایش شعر و آهنگسازی آن حاصل کار رشیدی بود و حسن ریاحی تنظیم آن را برای ارکستر سمفونیک به دوستی جوان بهنام امیر ملوکپور داد و پیشنهاد کرد که من بخوانمش. «دریا» بهکرات از رادیو و تلویزیون پخش شد و بعدها به شبکههای مجازی هم راه پیدا کرد. دیگر تجربههای همکاری من با رشیدی؛ «شبهای کوهستان»، «در انتظار» و «ره عشق» بود، سپس به قطعه «کیستم من؟» رسیدیم. امینالله رشیدی علاقهمند بود که من علاوه بر خوانندگی این قطعه، تنظیم آن را نیز برعهده داشته باشم.
پیشنهاد او تنظیم این قطعه به سبک ارکستر گلها بود و پیشنهاد من تنظیم آن به شیوهای متفاوت. من از آنجایی که شاگردی مکتب حسین دهلوی را کردهام و حسین دهلوی، تجربه شکلدادن به ارکستر بزرگ سازهای مضرابی را در کارنامه داشته است، ترجیحم برای تنظیم این قطعه براساس الگوبرداری از شیوه کار آن ارکستر بود. امینالله رشیدی بهعنوان هنرمندی متواضع، منعطف و همراه این پیشنهاد را پذیرفت و درنهایت «کیستم من؟» با صدای من، برای ارکستر سازهای مضرابی و گروه تنبک تنظیم شد و به گوش اهل فن نیز خوش نشست.»
این آهنگساز، تنظیمکننده، نوازنده و مدرس دانشگاه پس از این اشاره کوتاه به سابقه همکاریاش با امینالله رشیدی در پاسخ به اینکه مهمترین ویژگی کار او را چه میداند؟ میافزاید: «به تعبیر من، ما در حوزه موسیقی شاهد چندین دهه درخشان هستیم که تقریباً میتوان گفت از ۱۳۱۰آغاز شده و تا دهه ۱۳۵۰ ادامه داشته است. اوج این درخشش در دهههای ۱۳۲۰، ۱۳۳۰، ۱۳۴۰ و بخشی از دهه ۱۳۵۰ بوده است.
روزگاری که میتوان آن را ترقی ترانهسرایی و ترانهسازی در موسیقی ایران قلمداد کرد. بهگونهایکه هم در حوزه موسیقی سنتی و هم در حوزه موسیقی پاپ، شاهد خلق آثاری ماندگار و درخشان بودیم. آثاری که همچنان نیز میدرخشند. من میزانی از این درخشش را با این موضوع مرتبط میدانم که موسیقی ایران در آن دههها از صرف توجه به سازوآواز دست برداشت و به ترانه، تصنیف و ریتم توجه بیشتری نشان داد. ضمن اینکه روزگاری که سازندگان این قطعات در آن میزیستند، روزگاری متفاوت با روزگار ما بود.
روزگاری همراه با آرامش روحی و فکری افزونتر که در آن حتی مضامین مورد انتخاب شعرا نیز در جهت آرامشخاطر شنونده بود. امینالله رشیدی نیز از این قاعده مستثنی نبود و آثارش عطر و طعم غذایی را میداد که مزه و بویش از کودکی زیر زبانمان مانده است و خاطراتی خوش را به یادمان میآورد. این مسئله از نظر من منعکسکننده احوالات درونیِ توأم با طیبخاطر این نسل، چه شاعران و چه خوانندگان است و مشخصاً در مورد امینالله رشیدی نیز میتوان گفت که او هم تحتتاثیر همین شرایط اجتماعی همراه با آرامش بوده است.»
یکی از آخرین بازماندگان نسل طلایی
حسین علیشاپور، خواننده آواز ایرانی و پژوهشگر موسیقی، ضمن اینکه امینالله رشیدی را یکی از آخرین بازماندگان نسل طلایی خوانندگان رادیو میداند که اکنون دیگر هیچکدام در بین ما نیستند، میافزاید: «تخصص امینالله رشیدی بیشتر در حوزه تصنیفخوانی بود و جالب اینکه آهنگساز اکثر این قطعات نیز خودش بود. ضمن اینکه برای دیگر خوانندگان نیز آهنگسازی میکرد. من بهشخصه نمونه نتنگاری او را نیز مشاهده کردهام که برای قرار گرفتن در اختیار ارکستر بسیار خوشخط، باسلیقه و دقیق نگاشته شده بود تا ارکستر بنوازد و او بخواند. صدای امینالله رشیدی در محدودهای بم، میانه و کاملاً متناسب با شرایط خوانندگی برای رادیو بود.
چراکه ضبط صداهای بم و میانه باتوجه به امکانات دستگاههای صوتی آن زمان راحتتر انجام میشد و احتیاجی نبود که تمهیدات خاصی در مورد آن اندیشیده شود. امینالله رشیدی، ساده و در عین حال گیرا میخواند و ادوات تحریری چندانی بهکار نمیبرد. او همچنین هنگام آهنگسازی نیز بهگونهای عمل میکرد که برای خواندن قطعاتش نیاز چندانی به استفاده از ادوات تحریری و فنون دشوار آوازخوانی احساس نمیشد. تا آنجا که میدانم او سرایش شعر بسیاری از قطعاتی را که میخواند نیز برعهده داشت و از این نظر میتوان خنیاگری نامیدش که در کار سرایش، آهنگسازی و آوازخوانی ماهر بود. رشیدی اگرچه سالیان سال بود که خانهنشین شده و کار تازهای از او منتشر نشده بود، اما نوای گرمش همواره در دل علاقهمندان به موسیقی ایرانی جاری و مانا بوده و هست.»
پایبندی و بهروزرسانی توأمان
عباس سجادی، شاعر و پژوهشگر موسیقی ضمن اینکه امینالله رشیدی را جزو خوانندگان نسلی میداند که میتوان خالقان یکی از دورههای درخشان و طلایی موسیقی ایران نامیدشان، میافزاید: «امینالله رشیدی در قامت خواننده، آهنگساز و همینطور گاهی شاعر، در همکاری با صاحبنامان عرصه موسیقی آثار مختلفی آفرید.
هرچند میتوان گفت در آن دوران بهقدری خوانندگان پرطرفدار و حرفهای مشغول بهکار بودند که رشیدی، آنگونه که باید، شناخته نشد اما در پی عمر طولانیای که خداوند به او عطا کرد، بعدها توانست با آثارش یادآور آن دوران طلایی باشد. او با بازنشر این آثار، برای جلب توجه دوباره به آنها دغدغهای جدی به راه انداخت. رشیدی از صدایی زیبا، زلال، شنیدنی و نوستالژیک برخوردار بود و همه کسانی که صداوسیمای او را در رسانههای گوناگون میدیدند بهنوعی به سفری تاریخی میرفتند و برایشان فلاشبکی به گذشته زده میشد. ضمن اینکه تلاشهای گسترده و پیگیریهای جدی امینالله رشیدی بود که موجب بازنشر آثارش میشد تا علاقهمندان به آنها بار دیگر لذت ببرند. درنتیجه میتوان گفت، استمرار و پایداری او در تمام این سالها قابل ستایش و تقدیر بسیار است.»
سجادی ضمن اشاره به اینکه امینالله رشیدی در خوانندگی و آهنگسازی، مرز میان سنت و نوگرایی و بهقول خودش حد وسط را انتخاب کرده بود، میگوید: «او با حرکتی هوشمندانه، کارهایی را ارائه کرد که از یک سو پایبند به موسیقی سنتی ایران یا موسیقی ردیف-دستگاهی بودند. ضمن اینکه از سوی دیگر میکوشید در کنار احترام خاصی که برای مخاطب خود قائل بود، لحن، نوع اجرا، اشعار و ارکستراسیون آثارش را بهروزرسانی کند و رضایت مخاطبانش را به دست آورد.
تلاش او در این زمینه ستودنی بود. رشیدی انسانی باهوش و مهربان بود که به همه سلیقهها احترام میگذاشت. بهگونهایکه من هیچگاه از او نشنیدم که خداییناکرده در مورد هنرمندی، سخنی ناصواب به زبان بیاورد یا گلایهای مطرح کند. رشیدی، فردی آزاداندیش و قائل به وجود همه نوع موسیقی بود و عقیده داشت این مردمند که انتخاب میکنند کدام موسیقی را بشنوند و کدام را نه.»