| کد مطلب: ۲۹۷۵۲

لشکرکشی مجازی و تجمع خیابانی علیه رئیس‌جمهور

تجمع‌های کم‌رونق اما پرسروصدا و موج تخریب علیه رئیس‌جمهور با قدرت تمام ادامه دارد. در میان ۹ رئیس‌جمهورِ ایران پس از انقلاب، احتمالاً هیچ کدام‌شان با این فاصله کم از آغاز به کار، با چنین فضاسازی‌ای روبه‌رو نشدند.

لشکرکشی مجازی و تجمع خیابانی علیه رئیس‌جمهور

تجمع‌های کم‌رونق اما پرسروصدا و موج تخریب علیه رئیس‌جمهور با قدرت تمام ادامه دارد. در میان ۹ رئیس‌جمهورِ ایران پس از انقلاب، احتمالاً هیچ کدام‌شان با این فاصله کم از آغاز به کار، با چنین فضاسازی‌ای روبه‌رو نشدند. شاید بتوانیم مسعود پزشکیان را در این زمینه رکورددار بدانیم. رئیس‌جمهوری که هر چه می‌خواهد اسبِ زین‌شده زیر پای خود را هِی کند و چند قدم آن را راه ببرد، نمی‌تواند چون اسب فلج است.

پزشکیان از چند جهت در معرض هجمه قرار دارد که بخشی از آن‌ها به حیطه وظایف رئیس‌جمهور و اقدامات دولت ارتباط دارد و برخی دیگر با هیچ متر و معیاری در حوزه قدرت رئیس‌جمهور نمی‌گنجد. اما به خاطر اینکه فضا برای هرگونه تخریب باز است، معیار و منطق خیلی در این میان بازیگر نیست. احتمالاً سابقه نداشته باشد که رئیس‌جمهور توسط بعضی نیروهای منتسب به جبهه انقلاب به صورت علنی در فضای مجازی، تهدید به ترور شود اما این اتفاق چند روز قبل رخ داد؛ تهدیدی که ساختار را به یک ترور دیگر متهم می‌کرد‍!

چندی پیش یکی از فعالان مجازی، با اشاره به نحوه درگذشت مرحوم هاشمی‌رفسنجانی نوشت بعضی مشکلات مدرن، راه‌حل‌هایی قدیمی دارد. هرچند شخصیت‌های شناخته‌شده و ناشناس در فضای مجازی و حقیقی با خیال راحت از عدم هرگونه برخورد یا تذکر به کار مشغولند، گاهی این فکر به ذهن می‌رسد که اگر چنین حرف‌های بی‌منطقی از سوی افرادی غیر از این نیروهای مذکور زده می‌شد، بدون واکنش می‌ماند؟ 

فریاد ایران؟

در روزهای گذشته چند تجمع محدود خیابانی در شهرهایی مانند تهران، همدان و مشهد در پوشش مطالبه‌گری برای عملیات وعده صادق ۳ انجام شد. یکی از این تجمعات در میدان پاستور و نزدیک نهاد ریاست‌جمهوری برنامه‌ریزی شده بود که تصاویر منتشرشده در فضای مجازی نشان می‌دهد افراد کمی در آن شرکت کردند. هرچند بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی برگزاری تجمعات در صورتی که مخل به مبانی اسلام نباشد و تظاهرات‌کنندگان سلاح نداشته باشند بلامانع است، اما برگزاری تجمع بدون مجوز وزارت کشور در عمل امکان‌پذیر نیست.

این تجمعات اما آن‌طور که سایت امنیتی مشرق نوشته، بدون مجوز برگزار شده است. دو صحبت جنجالی اخیر از کامران غضنفری، نماینده تندرو تهران مبنی بر ترور سیدابراهیم رئیسی و همچنین روح‌الله مومن‌نسب، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر تهران که گفت در انتخابات چون فیلترشکن‌ها را نبستیم مشارکت پایین آمد، مربوط به همین برنامه‌هاست. 

پوسترهای منتشرشده در فضای مجازی نام این برنامه‌ها را «فریاد ایران» گذاشته است؛ هرچند نام این رویدادها با استقبال از آن‌ها و برگزارکنندگانش سنخیتی ندارد.  دیروز فیلمی از یک تجمع تحت عنوان حامیان امر به معروف و نهی از منکر در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفت که گفته می‌شود روز گذشته و در مرکز تهران برگزار شد. صحبت‌های یک جوان کم‌سن و سال در این تجمع مورد توجه قرار گرفت که می‌گفت: «‌آنهایی که می‌گویند در کار نهادهای دیگر و سپاه دخالت نکنید را باید جهاد تبیین کنیم. این دخالت نیست. ما مردم طبق وظیفه امر به معروف و نهی از منکر اقدام می‌کنیم. بزرگترین منکر در جهان، حضور نحس رژیم صهیونیستی است. شما مسئولین باید از حرف مردم اطاعت کنید.

به مسئولین دستور می‌دهیم، خواهش و تمنا نمی‌کنیم، که باید تل‌آویو و حیفا را با خاک یکسان کنید. اگر حمله نکنید ما مردمی که به شما رای دادیم شما را برکنار خواهیم کرد. مسئول ترسو نمی‌خواهیم. آن افرادی هم که معاون چاهبردی! آقای پزشکیان شده‌اند؛ افرادی که نفوذی هستند و در فتنه‌ها فعال بودند. آقای پزشکیان اگر خط خودت را از اینها جدا نکنی به عاقبت بنی‌صدر دچار خواهی شد.»

در اینکه تمام مدیران کشور وامدار مردم هستند، هیچ تردیدی وجود ندارد. این اصل در کلام آیت‌الله خمینی نیز تبلور داشته است که «مردم ولی‌نعمت ما هستند» و از هیچ جهتی نمی‌توان این اصل را نادیده گرفت. هرچند طی سال‌های گذشته با روند خالص‌سازی یا رویکردهایی مانند نگاه تمدنی تلاش شد که نقش جمهور کمرنگ شود و آثار آن باقی مانده اما در هر صورت، نگاه و خواسته‌های مردم مشخص است. مشارکت زیر ۴۰ درصد در انتخابات ۱۴۰۳ و وجود یک اکثریت ۶۰ درصدی خاموش در جامعه همراه با مشکلاتی که کشور در آن‌ها غرق شده، مسیر را به خوبی مشخص می‌کند. 

 پروژه‌های توئیتری

توئیتر بازیگران مختلفی دارد که هر کدام وزنی برای خود دارند. اتحاد و افتراق‌هایشان موقتی است و عوامل مختلفی از جمله انگیزه‌های مالی در این قطع و وصل‌شدن‌ها به یکدیگر تاثیرگذار است و همه این بازیگران فارسی‌زبان نیز داخلی نیستند و بسته به اتفاقاتی که در برخی کشورها مانند آلبانی می‌افتد، فعالیت آن‌ها کم و زیاد می‌شود. گاهی ممکن است توئیت‌های یک اکانت با ظاهر انقلابی و مذهبی بسیار مورد توجه قرار بگیرد و باعث راه افتادن موج‌هایی شود اما ناگهان مشخص می‌شود شخص مورد نظر، آنچه وانمود می‌کند نیست.

مروری بر ترندهای چند روز گذشته توئیتر نشان می‌دهد که تلاش‌های زیادی برای بالا نگه داشتن و مطرح کردن موضوع استیضاح پزشکیان انجام شد. اکانت‌های فیک و سایبری‌های شناخته‌شده این موضوع را با جدیت دنبال می‌کنند و محتوای منتشرشده از سوی آنان نیز با یکدیگر یکسان نیست. در حال حاضر فحاشی، تهدید و تخریب پزشکیان در توئیتر روی بورس است. همانطور که پیش از این اشاره شد، چندی پیش به راحتی بحث ترور رئیس‌جمهور در فضای مجازی مطرح شد.

فعلاً در سایه سکوت پزشکیان و عارف و تاکید آن‌ها بر اینکه نمی‌خواهند از آنچه دولت پیشین برایشان به ارث گذاشته صحبت کنند، بدون استثناء همه چیز تقصیر پزشکیان است که چهار ماه قبل بر مسند ریاست‌جمهوری نشست. دولت چهاردهم با ۱۳ دولت پیشین خود یک وجه اشتراک دارد و آن، دچار بودن به نقاط ضعف و قوت است.

این حقیقت در منظومه فکری سران جریان تندرو و پیاده‌نظام شناس و ناشناس آنان محلی از اعراب ندارد. آن‌ها به وضوح از این صحبت می‌کنند که معجزات و اتفاقات بزرگی در دولت پیشین رخ داد و هیچ ایرادی را نمی‌پذیرند. با استفاده از همین سرمشق، بحران‌ها و ناترازی‌هایی که کشور با آن درگیر شده و در حال حاضر خود را در قالب تعطیلی‌ها، آلودگی گسترده هوا، افزایش قیمت ارز، قطعی برق و تورم نشان می‌دهد، به همین ۲۰ هفته و ۱ روزی که از تحلیف پزشکیان می‌گذرد مربوط می‌شود. 

آنچه سیاسیون رقم می‌زنند

هرچند با آغاز برودت هوا و افزایش مصرف انرژی، مشکلات زیادی در حوزه تامین برق پیش آمد و هفته‌ای که در آن قرار داریم با تعطیلی‌های متوالی همراه شده، اما بحث ناترازی چیزی بود که از ابتدا مورد تاکید رئیس‌جمهور قرار گرفت؛ مساله‌ای که کشور در حال حاضر به آن دچار است، هرچند به صورت عادی در زمره مسائل سیاسی قرار نمی‌گیرد اما تندروها در عرصه‌های مختلف رسمی و غیررسمی تلاش می‌کنند با همان عینک سیاسی آن را مورد توجه قرار بدهند.

سیدمحمد حسینی، معاون پارلمانی رئیسی دیروز در توئیتر نوشت: «دیروز تهران شاهد بارندگی و کاهش آلودگی هوا بود، حال که یک روز آفتابی پائیزی را تعطیل می‌کنید، در برف و بوران و یخبندان زمستانی چه می‌کنید؟ به جای تکرار لفظ ناترازی‌ها، با بهره‌گیری از تجربه دوره شهید رئیسی و با پیش‌بینی و اقدامات به موقع، ضعف مدیریت ناترازی را برطرف کنید!»

حمید رسائی، نماینده تندرو تهران در ویراستی نوشت: «امروز [یکشنبه] هوای تهران، تمیز و آفتابی‌ست. تعطیلی مدارس با دروغ آلودگی هوا و یخبندان! خیانت به آموزش و آینده فرزندان این کشور است. دولت به جای امید بستن به غربی‌ها و کارشناسان غربگدا با برنامه‌ریزی و تلاش بیشتر، برق و گاز را تامین کند تا مجبور به دروغگویی مجدد نشود.» 

امیرحسین ثابتی، دیگر نماینده تهران نیز در کانال‌های مجازی خود نوشت: «با مسئولان وزارت نیرو، وزارت نفت و تعدادی از اعضای کمیسیون انرژی مجلس صحبت کردم. تا الان جمع‌بندی بر این است که «ترک فعل وزارت نفت» از شهریورماه به بعد و ذخیره نکردن گازوئیل، علت اصلی قطعی برق و تعطیلی کشور است. در صورتی که این مسئله تایید شود، جدای از امکان استیضاح وزیر نفت توسط مجلس در صورت همراهی اکثریت نمایندگان، قوه قضائیه باید به خاطر این ترک فعل برای وزیر نفت و سایر مسئولان مربوطه پرونده قضایی تشکیل دهد.»

  نکته جالب توجه درباره تحرکات تیم سعید جلیلی، همان نگاه سیاسی است که پیش از این مورد توجه قرار گرفت. بدون شک حق نمایندگان است که معضلی با این اهمیت که کشور را درگیر کرده، مورد توجه قرار بدهند و با استفاده از ظرفیت‌های قانونی به آن‌ها رسیدگی کنند. اگر طبق گفته ثابتی ترک فعل از سوی وزارت نفت رخ داده باشد، باید اقدامات لازم صورت بگیرد چون در مسائل ملی، نگاه سیاسی و جناحی کاملاً بی‌معنی ا‌ست.

این تحرکات را باید از جهتی دیگر نیز مورد توجه قرار داد. درحالی‌که چهره‌های مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در حال دعوت مردم به پویش دو درجه کم‌تر هستند، مشخص نیست تندروها با اظهارنظرهایی این‌چنین چه هدفی را دنبال می‌کنند. اینکه حسینی بگوید مدیریت ناترازی را از رئیسی یاد بگیرید یا رسائی مسئله ناترازی‌ها را به غرب و غربگدایی (کدام گدایی، خدا می‌داند) نسبت بدهد، از جنس اظهارنظرهای تبلیغاتی است. آن‌ها با اینکه سیاست‌پیشگانی باتجربه هستند اما مثل نماینده جوانِ مشاور جلیلی هم به این مسئله واکنش نشان ندادند. 

مشکل کجاست؟ 

با منطق بی‌منطقی که می‌گوید در دوران روحانی دلار N برابر شد اما در دوران رئیسی فقط N برابر شد و از این رهگذر می‌خواهد نتیجه بگیرد که در فاصله سال‌های ۱۴۰۰ تا ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ در حال حرکت به سمت بهشت بودیم، نمی‌توان به نتیجه درستی درباره صورت و محتوای مسائل رسید. درحالی‌که فقط یک مورد از معضلات بزرگ یادگاری دولت قبل، میلیون‌ها مهاجر غیرقانونی است که از سال ۱۴۰۰ به این سو وارد کشور شدند. همین نوع منطق ابداعی جریان تندرو، از یک سو بر طبل جنگ می‌کوبد و حتی با توجه به این که وزن آن در عرصه سیاسی و جایگاه آنان میان ملت کاملاً مشخص شده، آنچه می‌خواهد را مطالبه ملی می‌نامد. می‌گوید سقوط بشار اسد کار پزشکیان و ظریف است.

برای ادعاهای خود طوفان توئیتری راه می‌اندازد، با حاشیه امن و بدون برخورد امنیتی یا قضایی به برگزاری تجمع و نشست می‌پردازد یا خواستار حمله به خاک قطر و بستن تنگه هرمز می‌شود. مشکل اینجاست که تندروها چون با مفهوم دولت – ملت بیگانه هستند و ملزومات آن را نمی‌پذیرند به همین دلیل تلاش می‌کنند ناکامی‌های کلان در عرصه‌های مختلف را به این دولت و آن دولت تقلیل دهند. در حالی که عبور از این شرایط فقط با همان رویکرد «وفاق» که پزشکیان تلاش می‌کند به آن پایبند بماند، امکان‌پذیر است. 

دیدگاه

ویژه یادداشت‌ها
پربازدیدترین
آخرین اخبار