| کد مطلب: ۱۷۰۴۶

دولت نامزد ندارد!

طی کمتر از سه هفته که از سانحۀ سقوط بال‌گردِ آقای رئیسی و همراهان در ورزقان می‌گذرد آقای غلامحسین اسماعیلی، رئیس دفتر رئیس‌جمهوری فقید – اگر بتوان همچنان این عنوان را به‌عنوان شغل فعلی هم برای ایشان به کار برد- به دفعات تأکید داشته: «دولت، کاندیدایی در انتخابات ندارد.» اندک زمانی بعد اما اعلام کرد: کاندیداتوری آقای مخبر معاون اول رئیس‌جمهوری فقید و در حال حاضر کفیل ریاست‌جمهوری هم منع قانونی ندارد زیرا رؤسای‌جمهور مستقر در دورۀ دوم نامزد می‌شده‌اند. البته آقای مخبر کاندیدا نشد چون در این صورت دو عضو شورای موقت ریاست‌جمهوری هم باید انتخابات برگزار می‌کردند و هم با هم رقابت می‌کردند.

داستان وقتی جالب‌تر شد که چند وزیر و صاحب منصب در همین دولتِ بی‌نامزد در روزهای ثبت‌نام به وزارت کشور مراجعه کردند و نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری شدند. شامل وزیران فرهنگ و ارشاد اسلامی، کار و تعاون و رفاه و نهایتاً مهرداد بذرپاش، وزیر راه و شهرسازی که کتاب برنامه را هم با خود برده بود اگرچه تبلیغات صداوسیما دربارۀ پروژه‌های مسکن در دولت مرحوم رئیسی و همراهی با رئیس‌جمهوری فقید تا لحظۀ آخر و سابقۀ سیاسی سبب شده بود کسی از کاندیداتوری او تعجب نکند. (رئیس بنیاد شهید و رئیس سازمان برنامه هم که عضو دولت‌اند ثبت‌نام کردند.)

درباره حمایت یا تصور حمایت صداوسیما از بذرپاش و اصطلاحاً ریخت‌وپاش صداوسیما برای او آنچه مایۀ شگفتی بود این بود که با توجه به نامزد شدن سعید جلیلی و نقش کلیدی برادر او به‌عنوان مرد شمارۀ دو صداوسیما چگونه می‌خواهند بین این دو (جلیلی و بذرپاش) توازن برقرار کنند؛ چون به شکلی آشکار تلویزیون در حال تبلیغ پروژه‌های مسکن بود درحالی‌که قبل از آن چنین خبری نبود.

خود مهرداد بذرپاش در جلسۀ رأی اعتماد مجلس و روزی که قرار بود جایگزین مرحوم سردار رستم قاسمی شود آب پاکی را روی دست مجلسیان ریخته بود که ساخت ۴ میلیون مسکن وعده‌داده‌شده امکان‌پذیر نیست و امیدواریم این یکی در زمرۀ منع‌ها یا نقدهای ممنوعۀ نانوشته قرار نگیرد که همسر مرحوم رئیس‌جمهور فقید از آنها با تعبیر «رقابت با شهید» هم یاد کرده هرچند مشارالیها نگفته آدمیان گرفتار در خاک چگونه می‌توانند با کسی که دیگر در این جهان نیست رقابت کنند و کاش سیاست‌ورزی خود را به‌گونه‌ای دیگر ادامه دهند و از خود مایه بگذارند نه از دیگری. گزاره و در واقع مدعای «دولت، نامزد ندارد» در آغاز با هدف تفکیک دولت فعلی از قبلی‌ها مطرح شد و این ابراز تمایز هم از مُدهای روز است که به‌تازگی باز از زبان شهریار زرشناس در قالب مدعای همیشگی نقد و نفی و انگ «نئولیبرالیسم» مطرح شده و از زبان دیگران به اشکال متفاوت بارها شنیده‌ایم و اصرار آشکاری وجود دارد که دولت سه‌ساله مرحوم رئیسی را در تاریخ جمهوری اسلامی هم متفاوت جلوه دهند چه رسد در تاریخ ایران. این در حالی بود که اتفاقاً ثبت‌نام‌ها و اعلام حمایت بعدی نشان داد قبلی‌ها نامزد نداشتند و اینها دارند یا دوست دارند داشته باشند. حتی صریح‌تر و روشن‌تر از نزدیک‌ترین دولت با دولت کنونی – دولت احمدی‌نژاد – که برخلاف اسلاف خود نامزد داشت.

طبیعی است که در پایان هر دورۀ چهارساله رئیس‌جمهوری وقت کاندیدا شده و به ترتیب هاشمی‌رفسنجانی در سال ۷۲، خاتمی در سال ۸۰، احمدی‌نژاد در سال ۸۸ و حسن روحانی در سال ۹۶ درحالی‌که رئیس‌جمهوری بوده‌اند برای دوه دوم نامزد شده‌اند ولی این به معنی آن نبوده که دولت نامزد دارد. بعد از اتمام ۸ سال اما دولت‌ها نامزدی نداشتند مگر در سال ۹۲ که احمدی‌نژاد مُصر بود رئیس دفتر خود – رحیم مشایی- و در مرحله بعد معاون اجرایی – حمیدرضا بقایی- را بر کرسی ریاست‌جمهوری بنشاند و در خیال خام مدل پوتین – مدودف را می‌پخت:

خیال حوصله بحر می‌پزد هیهات

چه‌هاست در سر این قطره محال اندیش

شاید گفته شود مگر دولت سازندگی در سال ۷۶ نامزد نداشت و به سیدمحمد خاتمی گرایش نداشتند؟ پاسخ، منفی است. چراکه همان‌گونه که کارگزاران سازندگی که در تشکیل اولیه متشکل از ۱۰ وزیر و چهار معاون رئیس‌جمهوری و شهردار تهران و رئیس کل بانک مرکزی بود (و بعد وزیران بیرون رفتند) از خاتمی حمایت کردند و بقیه دولت جانب‌دار علی‌اکبر ناطق‌نوری بود و شخص مرحوم هاشمی‌رفسنجانی براساس آنچه در مصاحبه با جعفر شیرعلی‌نیا گفته نیز به ناطق نوری رأی داد. پس دولت، نامزد نداشت و خطبه مشهور هاشمی قبل از دوم خرداد برای جلوگیری از تقلب بود نه پیروزی خاتمی. پیام تبریک نیمروز سوم خرداد ناطق‌نوری هم هرگونه سودای آن را زدود.

در سال ۸۰ اتفاق جالبی رخ داد. درحالی‌که رئیس‌جمهور محبوب وقت کاندیدا شده و چهره‌های اصلی جناح راست به میدان نیامدند و تنها محافظه‌کارانی را گسیل داشتند تا از میزان آرای او بکاهند و از ۲۰ میلیون مثلاً به ۱۰ میلیون برسانند و از قضا سرکنگبین صفرا فزود و به ۲۲ میلیون افزایش یافت؛ از این ۹ کاندیدا دو نفر عضو دولت بودند و ردای رقابت با رئیس خود را پوشیدند و طبیعی است که به معنی نامزد داشتن دولت نبود چون رئیس، خود کاندیدا بود.

اگر خاتمی نامزد نشده بود و دولت‌مردانی کاندیدا می‌شدند شاید این تفسیر محتمل بود اما اینجا از حیث رقابت وزیر یا معاون با رئیس‌جمهوری مایه شگفتی بود. اولی علی شمخانی وزیر دفاع که با لباس نظامی در برنامه تلویزیونی ظاهر شد و دیگری مصطفی هاشمی‌طبا، معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی. در دولت بعد هم شمخانی وزیر دفاع ماند ولی هاشمی‌طبا نه و ریاست سازمان تربیت بدنی را محسن مهرعلیزاده بر عهده گرفت که بعد از چهار سال خود نامزد ریاست‌جمهوری شد و کافی بود سال ۸۴ به نفع معین کنار بکشد تا سرنوشت دیگری برای انتخابات رقم بخورد.

در همان سال ۸۴ هم دولت اصلاحات نامزد نداشت چون برخی به هاشمی‌رفسنجانی گرایش داشتند و بعضی به مهدی کروبی. گروهی به دکتر معین و مهرعلیزاده هم به شرحی که آمد کاندیدا شد. بهترین گواه برای اینکه دولت خاتمی از نامزد خاصی حمایت نمی‌کرد روزنامه دولت (ایران) در انتخابات ۸۴ است که به صورت برابر به نامزدها می‌پرداخت و کافی است با ایران ۴ سال بعد در سال ۸۸ مقایسه شود که آشکارا از احمدی‌نژاد حمایت می‌کرد و علیه مهندس موسوی تیتر درشت می‌زد و از رسانه‌های دیگر تندتر بود.

در سال ۹۶ هم که معاون اول رئیس‌جمهوری نامزد شد باز او کاندیدای دولت نبود چون خود رئیس دولت (حسن روحانی) نامزد بود و نهایتاً اسحاق جهانگیری کنار رفت.

در سال ۱۴۰۰ هم آن‌قدر ردصلاحیت‌ها گسترده بود که حتی دامان علی لاریجانی با سابقۀ ۱۲ سال ریاست مجلس را گرفت و آن‌قدر واضح بود که قرار است چه کسی رئیس‌جمهوری شود که تعبیر یا معرفی فردی با عنوان نامزد دولت معنی نداشت و تا عبدالناصر همتی کاندیدا شد از ریاست کل بانک مرکزی کنار گذاشته شد هرچند علیرضا زاکانی علاقه ویژه‌ای داشت از فرصت حضور او به عنوان نماینده دولت و به تعبیر اخیرآقای اسماعیلی «نامزد دولت» بهره ببرد و کاسه‌کوزه‌های تبعات خروج ترامپ از برجام را به مثابه جرایم دولت بر سر او بشکند.

پس ادعای «دولت، نامزد ندارد» به لحاظ تاریخی درست نبود چون به صورت پنهان حاوی مضمون نامزد داشتن در گذشته بود و از سوی دیگر ثبت‌نام ۵ عضو دولت مدعای مورد بحث را نقض می‌کرد اما داستان به همین جا ختم نشد.

قضیه وقتی بامزه‌تر شد که همان آقای غلامحسین اسماعیلی که نمی‌دانیم تعبیر رئیس دفتر رئیس‌جمهوری را همچنان می‌توان دربارۀ او به کار برد یا نه اظهار امیدواری کرد دولتمردانی که برای انتخابات ریاست‌جمهوری ثبت‌نام کرده‌اند، به اجماع برسند تا رئیس‌جمهوری با رای حداکثری انتخاب شود ولی باز تکرار کرد دولت برگزارکننده است و نامزد ندارد.

همۀ اینها را اما یک طرف بگذارید اتفاقی دیگر را سوی دیگر، چون این آخری کل مدعای «دولت، نامزد ندارد» را زیر سوال برده و آن همانا انتشار نامۀ اعضای غیرکاندیدای دولت به شورای نگهبان در حمایت از یکی از نامزدهاست و این دیگر بی‌سابقه است.

رئیس و عضو دولت (آقایان رئیسی رئیس‌جمهور و امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه) جان خود را در سانحه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ از دست داده‌اند و از دیگر اعضای دولت ۵ نفر (با احتساب شهردار تهران که در جلسات شرکت می‌کرد و آقای جلیلی که برخی از مهره‌ها را چیده ۷ نفر) ثبت‌نام کرده و کاندیدا شده‌اند و بقیه هم خاموش ننشسته یا به همراهی کاندیداها بسنده نکرده‌اند و شهادت داده‌اند به «توانایی و صلاحیت‌های فکری سیاسی و مدیریتی» آقای اسماعیلی اطمینان خاطر دارند و تصریح کرده‌اند: «او را دارای تدبیر کافی برای اداره دولت آینده در امتداد مسیر خدمت‌رسانی دولت انقلابی شهید آیت‌الله دکتر رئیسی در صورت تایید و انتخاب مردم ایران می‌دانیم.»

طبیعی است که حق بدیهی آقای محمدمهدی اسماعیلی است که با توجه به سابقه سیاسی و فرهنگی نامزد شود و این ادعا که به مرحوم رئیسی از جنبه‌های گوناگون نزدیک و شبیه است نیز خطا نیست و دیگران هم ابراز کرده‌اند و کاندیداتوری او هم مانع از جهت‌گیری‌های انتخاباتی یا رفتار حرفه‌ای رسانه‌ها نیست و فشاری هم از جانب وزارت ارشاد برای حمایت از او وارد نیامده و نخواهد آمد اما با کاندیداتوری ۱+۵ عضو دولت و سپس حمایت دست‌کم ۱۱ عضو دولت ادعای آقای رئیس دفتر دایر بر اینکه «دولت، نامزد ندارد» به دفعات و طی کمتر از سه هفته نقض و باطل شده است.

چنان‌که در بالا اشاره شد ۳ وزیر و دو معاون رئیس‌جمهور (رئیس بنیاد شهید و رئیس سازمان برنامه) به اضافه شهردار کاملاً هم‌سو و موافق دولت که نامزد شده‌اند و ذیل شهادت‌نامه را هم اعضای ارشد دولت مرحوم رئیسی از این قرار امضا کرده‌اند: خانم انسیه خزعلی (معاون رئیس‌جمهوری در امور زنان) وآقایان محسن منصوری (معاون اجرایی رئیس‌جمهوری)، میثم لطفی (رئیس سازمان امور استخدامی)، علی باقری‌کنی (سرپرست وزارت خارجه)، جواد اوجی (وزیر نفت)، محمدعلی نیکبخت (وزیر کشاورزی)، عیسی زارع‌پور (وزیر ارتباطات)، علی بهادری‌جهرمی (سخنگوی دولت)، علی‌اکبر محرابیان (وزیر نیرو)، علی سلاجقه (رئیس سازمان محیط زیست) و عباس علی‌آبادی (وزیر صمت).

 با این همه باید یادآور شد خود بیان‌کنندۀ جملۀ مورد بحث، آقای اسماعیلی رئیس دفتر نه کاندیدا شده و نه این شهادت‌نامه را امضا کرده و از این حیث می‌توان گفت اگر دولت به معنی شخص رئیس دفتر رئیس‌جمهوری فقید باشد بله درست است دولت نامزد ندارد ولی اگر منظور دیگران است یا خود نامزد شده‌اند یا حمایت کرده‌اند.

پاسخ یا توضیح محتمل هم قابل حدس است. اینکه منظور ایشان دولت به مثابه شخصیت حقوقی بوده است. نکته اما در همین است شخصیت حقوقی با شخصیت‌های حقیقی تعین می‌یابند کما اینکه در حال حاضر به لحاظ حقوقی رئیس دفتر رئیس‌جمهوری معنی دارد اما از حیث حقیقی وقتی خود رئیس‌جمهوری از دنیا رفته رئیس دفتر او در زمان کنونی و نه در مقام خاطره‌گویی تا قبل از ساعت ۱۵ روز ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ فاقد معنی است. همان‌گونه که این عبارت بی‌معنی است: دولت، نامزد ندارد. بهتر آن است که گفته شود داریم اما در برگزاری و اجرا دخالت نمی‌دهیم و حق دیگران را ضایع نمی‌کنیم.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی