کثرت اجبــــاری و صندلیهای خالی
شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی از کرمان به پنج منطقه از ایران رفت و رویدادی کمفروغ را رقم زد و برگزاری بخش بینالمللاش در هالهای از ابهام باقی ماند
شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی از کرمان به پنج منطقه از ایران رفت و رویدادی کمفروغ را رقم زد و برگزاری بخش بینالمللاش در هالهای از ابهام باقی ماند
جشنواره 16 ساله موسیقی نواحی اگرچه پیش از این هم کم، فرازونشیب از سر نگذرانده بود اما سال گذشته و امسال را با تکانهای بیشتری پشت سر گذاشت. سال گذشته، مسئولان ارشاد کرمان مایل نبودند در روزهای پس از شهریورماه، پانزدهمین دوره این جشنواره را در زمان مقررشده - ۲۰ تا ۲۵ آبانماه ۱۴۰۱- برگزار کنند و خواهان تغییر زمان آن شدند. مصاحبه ۲۱ آبانماه پایگاه خبری «فردای کرمان» با محسن روحی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت استان نیز نشان از آن داشت که جشنواره موسیقی نواحی که از سال ۱۴۰۰ صاحب دبیرخانهای دائمی هم در این شهر شده بود، از کرمان نخواهد رفت و فقط زمان برگزاریاش تغییر خواهد کرد. او در این مصاحبه با اشاره به اینکه اکنون زمان مناسبی برای برگزاری جشنواره نیست، گفته بود: «پیشنهاد ما برای برگزاری جشنواره اردیبهشتماه است و امیدواریم به این تفاهم برسیم.» تفاهمی که ظاهراً نهتنها محقق نشد که حتی چیزی در مورد عدم تحققاش هم به کرمانیها نگفتند و ناگهان فردای آن روز، ۲۲ آبانماه خبر آمد که پانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی از ۲۳ تا ۲۷ آبانماه در شهر گرگان برگزار میشود و این سرآغاز کوچ جشنواره از کرمان و رخ دادن اتفاقی برای نخستینبار در دوره شانزدهم بود.
تفاوتهای فراخوان دوره شانزدهم که ۱۰ خردادماه ۱۴۰۲ منتشر شد، با دورههای پیشین، خبر از ایجاد تغییر در ساختار این رویداد میداد. برایناساس قرار شد شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی برای نخستینبار در پنج منطقه ایران و در ۲ بخش؛ منطقهای و ملی-بینالمللی برگزار شود. دستهبندی استانها آنطور که محمدعلی مرآتی، دبیر جشنواره موسیقی نواحی از دوره چهاردهم تاکنون، سوم تیرماه ۱۴۰۲ به خبرگزاری مهر گفت، براساس طرح «ساتراپی» وزارت کشور بود که ایران را به پنج منطقه اجتماعی تقسیم کرده است. پس از این تقسیمبندی، میزبانی به استانهایی داده شد که مدیران ارشادش مایلتر بودند و جشنواره شانزدهم طی روزهای ششم تا بیستوسوم تیرماه به میزبانی ۵ استان گلستان (۶ تا ۸ تیرماه)، چهارمحال و بختیاری (۱۰ تا ۱۲ تیرماه)، آذربایجان شرقی (۱۴ تا ۱۶ تیرماه)، کرمانشاه (۱۷ تا ۱۹ تیرماه) و کرمان (۲۱ تا ۲۳ تیرماه) برگزار شد و شامگاه ۲۳ تیرماه به ایستگاه پایانی رسید. به عبارت دیگر جشنوارهای که شعارش را «وحدت اقوام در عین کثرت موسیقایی» انتخاب کرده بود، گلستان را بهعنوان منطقه اول میزبانِ استانهای تهران، قزوین، مازندران، خراسان شمالی، سمنان، البرز و قم کرد. سپس استانهای اصفهان، فارس، بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان را به چهارمحال و بختیاری بهعنوان منطقه دوم فرستاد. بعد آذربایجان شرقی بهعنوان منطقه سوم میزبان آذربایجان غربی، اردبیل، زنجان و گیلان شد و کرمانشاه هم بهعنوان منطقه چهارم از استانهای ایلام، لرستان، همدان، مرکزی و کردستان میزبانی کرد و کرمان میزبان پایانی بود و با پذیرایی از استانهای خراسان رضوی، خراسان جنوبی، یزد، سیستان و بلوچستان و هرمزگان، این مراسم پیچیده را به پایان برد.
اگرچه آنطور که جمال برفی، معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه ۳۰ خردادماه ۱۴۰۲ به مهر گفته بود که اختتامیه شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی قرار بود «۲۳ تیرماه در تهران به همراه تقدیر از گروههای برتر» انجام شود، اما آخرین خبر منتشرشده از جشنواره به ۲۴ تیرماه ۱۴۰۲ برمیگردد که از «ایستگاه پایانی» با برگزاری «آخرین شب از بخش منطقهای در شامگاه جمعه ۲۳ تیرماه در تالار مرکزی فرهنگ و هنر کرمان» میگوید تا تقدیر از برگزیدگان، همچنین برگزاری بخش ملی- بینالمللی در هالهای از ابهام باقی بماند. محمدعلی مرآتی ۱۵ مهرماه ۱۴۰۲ در مصاحبه با برنامه موسیقایی «ارغنون» در رادیو گفتوگو از برگزاری مرحله دوم جشنواره شانزدهم -بینالمللی و منطقهای- در اواخر مهرماه خبر داده و اظهار كرده بود: «ما هر سال به موسیقی كشورهای همسایه كه با موسیقی اقوام ما در ارتباطند، میپردازیم. سال گذشته از ازبكستان و تاجیكستان مهمان داشتیم و امسال هم به موسیقی عربی ایران، عراق، سوریه و كویت پرداختیم و از نوازندگانی دعوت كردیم كه موسیقی مردمی و فولک اجرا میكنند.» اما تا امروز، آغاز هفته سوم آبانماه، خبری از این اجراها نیست و چه در سایت جشنواره به نشانی www.ifmf.ir و چه در سایت انجمن موسیقی ایران، آخرین خبر از شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی همان رسیدنش به ایستگاه پایانی در شامگاه جمعه ۲۳ آبانماه در تالار مرکزی فرهنگ و هنر کرمان است.
جدا از این انتشار کمتر عکس و فیلمی از حاضران در سالنهای محل، روی صحنه رفتن اجراهای این جشنواره موجب این تصور شد که آنچه کوروش اسدپور، از خوانندگان بختیاری در مورد وضعیت افتتاحیه در چهارمحال و بختیاری میگوید شامل دیگر استانها هم بوده است. اسدپور، آن روز را در گفتوگو با مهر اینطور توصیف کرده است: «کمتر از ۲۰۰ نفر حاضر بودند، درحالیکه ظرفیت سالن ۱۰۰۰ نفر بود. اکثر حاضرین هم از هنرمندان شرکتکننده و کارکنان ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی بودند و جای خالی اقشار مختلف مردم به شدت احساس میشد.» او با بیان اینکه حضور برای عموم در شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی به میزبانی چهارمحال و بختیاری رایگان بود، دلیل خلوتی را اینطور دانسته است: «علاقهمندان موسیقی بختیاری در استان بسیار زیاد است و اگر میخواستیم کنسرت برگزار کنیم، قطعاً سالن مملو از جمعیت میشد ولی ما در سطح شهر شاهد هیچگونه تبلیغات محیطی برای برگزاری این جشنواره نبودیم.» تاثیر این تغییر ساختار ناگهانی رویدادی دولتی در حوزه موسیقی نواحی بر اهالی آن، سوالی بود که با علی مغازهای، محقق و منتقد موسیقی نواحی و سورج یاسایی، نوازنده و مدرس موسیقی و رئیس سابق انجمن موسیقی کرمان در میان گذاشتیم و همینطور از فرشید ذاکری، کارشناس موسیقی خواستیم، یادداشتی در این مورد بنویسد. پیش از آن اما نگاهی کوتاه انداختهایم به اینکه جشنواره موسیقی نواحی از کجا پاگرفت و بالید.
یک رویداد ۱۶ ساله دولتی پرفرازونشیب
جشنواره موسیقی نواحی از سال ۱۳۷۸ بههمت محمدرضا درویشی، آهنگساز و پژوهشگر شناختهشده موسیقی اقوام پایهگذاری شد و تا سال ۱۳۸۳ به کار خود ادامه داد اما بعد به دلایل نامعلوم، متوقف شد تا در دل جشنواره موسیقی فجر گنجانده شود. هرچند در بیستوششمین جشنواره موسیقی فجر، هیچ بخشی به موسیقی نواحی تعلق نگرفت و تنها گروه موسیقی اقوام شرکتکننده در جشنواره، گروه موسیقی لیان به سرپرستی محسن شریفیان بود. اردیبهشتماه ۱۳۹۰، پس از سالها طلسم برگزاری جشنواره موسیقی نواحی شکست و هفتمین دوره این جشنواره در تهران و کرمان برگزار شد. با این تفاوت که محمدرضا درویشی، دبیر ششدوره پیشین، جای خود را به جهانگیر نصریاشرفی داده بود و اینبار فقط کرمان، میزبان جشنواره موسیقی نواحی نبود. سال ۱۳۹۲ جشنواره موسیقی نواحی با دبیری محمود کاظمی برگزار شد که البته ضعفهای بسیاری داشت. در سال ۱۳۹۳ هم با تغییر مدیریتها در معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، جشنواره موسیقی نواحی تعطیل شد. این تعطیلی به سال ۱۳۹۴ هم کشیده شد. در میانههای سال ۱۳۹۴ خبرهایی منتشر شد که قرار است جشنواره موسیقی نواحی در کرمان و در اوایل زمستان برگزار شود. زمان و مکان برگزاری نهمین جشنواره موسیقی نواحی پاییزِ سال ۱۳۹۴ اعلام شد و با وجود این چندروز مانده به آغاز این رویداد فرهنگی مشخص شد، موسیقی نواحی در سال ۱۳۹۴ جشنوارهای نخواهد داشت و سرانجام دوره نهم از ۱۷ تا ۲۱ اردیبهشتماه ۱۳۹۵ در کرمان برگزار شد. برگزاری پیوسته دورههای بعد در استان کرمان درحالی بود که در اوج شیوع ویروس کرونا نیز شاهد برگزاری مجازی جشنواره بودیم و با پایان دوره چهاردهم، اگرچه تفاهمنامه ایجاد دبیرخانه دائمی و برگزاری سالانه جشنواره موسیقی نواحی ایران در کرمان امضاء شد، اما دوره پانزدهم ناغافل و بیخبر به گرگان پر کشید و دوره شانزدهم برای نخستینبار در پنج منطقه ایران اما نه در دو بخش؛ منطقهای و ملی-بینالمللی که تنها در یک بخش منطقهای برگزار شد.
یک شعار تازه: وحدت در کثرت
علی مغازهای، صحبتهایش را با اشاره به همین سابقه آغاز میکند و میگوید: «سابقه جشنواره موسیقی نواحی چنانچه اهل فن میدانند، به زمانی برمیگردد که به پیشنهاد محمدرضا درویشی و با موافقت علی مرادخانی، رئیس وقت اداره موسیقی ارشاد قرار شد، دیگر نهفقط بخش کوچکی از جشنواره موسیقی فجر که رویدادی مستقل باشد و چون تصور میشد ممکن است این تصمیم از چشم نگاههای تندرو انتقاداتی برانگیزد، به کرمان برده شد تا با سروصدای کمتری برگزار شود. این جشنواره چندین دوره با دبیری محمدرضا درویشی برگزار شد و انگار که قبایی باشد دوختهشده به تن او، با کنار گذاشته شدناش، چرخ جشنواره پنچر شد. برگزاری جشنواره موسیقی نواحی پس از وقفههای چندینساله و بیبرنامگی، همچنان روی همان ایدههای اولیه درویشی و دیگر دوستان در کرمان ادامه پیدا کرد، اما از آنجایی که هر ایدهای در طول زمان نیازمند بهروزرسانی است و این بهروزرسانی در مورد آن ایدههای اولیه انجام نشد، اگر نگوییم وضعیتی بیهوده دستکم وضیعتی ضعیف پیدا کرد.»
سورج یاسایی نیز با اشاره به همین سابقه توضیح میدهد: «اگر به جشنواره موسیقی نواحی به چشم یک رویداد فرهنگی-هنری نگاه کنیم که بهواسطه جذابیت محتوایی و 14 دوره برگزاری در شهر کرمان، همه نگاهها را در زمان برگزاری رویداد، به کرمان معطوف میکرد پرسشی اساسی شکل میگیرد. چرا مدیران و تصمیمسازان با چنین رویداد جذابی، اینگونه برخورد کردند؟ در شرایطی که بسیاری از کشورهای توسعهیافته یا در حال توسعه با صرف بودجههای فراوان تلاش میکنند رویدادی جذاب بیافرینند و پس از تلاشی چندینساله با برندسازی و تبلیغات فراوان آن رویداد را به نقطهعطفی برای شناساندن جغرافیایی خاص و همزمان بهرهبرداری اقتصادی از رویداد بدل کنند، مدیران ما رویداد باسابقه موسیقی نواحی را با شعار «وحدت در کثرت موسیقایی»، چندپاره و نابود کردند.»
اجبار به کثرت
محمدعلی مرآتی، دبیر جشنواره شانزدهم در یکی از گفتوگوهایش در مورد برگزاری جشنواره به جای یک استان در ۵ منطقه براساس طرح «ساتراپی» وزارت کشور گفته بود که برخی معتقدند قومهایی که به هم نزدیکتر هستند، باید در یک گروه باشند اما او عقیده دارد اقوام در طول سالهای متمادی تصمیم گرفتند که بدون توجه به زبانها، موسیقی مشترک ایجاد کنند. این اتفاقی است که به چشم علی مغازهای تنها میتوان اینطور توصیفاش کرد: «طبیعتاً حاکمیتِ بیشازپیش نگرش تبدیل اثر، اتفاق و رویداد هنری به عملکرد فرهنگی و هنری برای بهرهبرداری ایدئولوژیک، بر این تنها رویداد حوزه موسیقی نواحی دولتی هم اثرگذار است و این آفتی است که اجازه پویایی نمیدهد، رویداد را فاقد ارزش و اعتبار علمی میکند و به دایره دوستان و آشنایانی همیشگی با افکاری انتزاعی در مورد اهمیت کارشان، محدودش میسازد. انتخاب کرمان بهعنوان محل برگزاری جشنواره موسیقی نواحی در زمان خود از سر ناگزیری بود، ادامهاش اما اشتباه بود و اکنون میگویند براساس طرح «ساتراپی» وزارت کشور، جشنواره را به پنج منطقه اجتماعی تقسیم کردهایم!»
مغازهای معتقد است: «براساس همان طرح، مناطقی هستند که فرهنگ استانهای قرار گرفته در آنها بعضاً زمین تا آسمان با یکدیگر متفاوتند و جدا از این تفاوت فرهنگی، این اقدام بیش از هر چیز فرار رو به جلویی از سر ترس بهنظر میرسد. شما جشنوارهای را که میدانی از فرهنگ و هنر اصیل و کهن ایرانیان و اقوام آن است و میتواند مخاطبان تخصصی را به خود جلب کند و مورد بهرهبرداری دانشجویان و موزیسینها قرار گیرد، به شهری میبرید و اهالی موسیقی نواحی شهری دیگر را هم به آنجا دعوت میکنید، بیآنکه برایتان مشخص باشد آیا اهالی شهری که به آنجا رفتهاید-اگر بخواهند بخشی از زمانشان را صرف شنیدن موسیقی کنند- به تماشای آنچه شما برایشان انتخاب کردهاید، خواهند نشست؟ و اساساً اگر بنشینند، بهره و نصیبشان از شنیدن آن چیست و تاثیر کلی این اتفاق را چطور میتوان ارزیابی کرد؟ و اگر گمان میکنید کاری که انجام میدهید، صرف رساندن موسیقی مردم یک استان به گوش مردم استان دیگر، بهرهای برای فرهنگ و هنر تولید میکند، نمیتوان همان موسیقی را از شبکه استانی پخش کرد؟»
نگاهی که به دنبال عدد میگردد
سورج یاسایی نیز با اشاره به نگاهی سطحی که در همه رویدادها، به دنبال عدد و رقم میگردد، در مورد این اتفاق میگوید: «با نگاهی اجمالی به چند دوره آخر جشنواره موسیقی نواحی در بخشهای مختلف، اعم از اجراهای صحنهای و نشستهای پژوهشی، به سهولت میتوان دریافت که ظاهراً جشنواره موسیقی نواحی که درحقیقت مهمترین جشنواره موسیقی کشور است، محملی است برای برخی که به پشتوانه موسیقی فرهنگی و عمیق این سرزمین و بر شانههای اهالی موسیقی نواحی که حقیقتاً نجیبترین هنرمندان هستند، برای خود نامی بسازند. در شانزدهمین دوره جشنواره موسیقی بهرغم شعار فریبندهاش (وحدت در کثرت....)، آنچه عملاً اتفاق افتاد اجبار به کثرت بود. مدیران جشنواره در این دوره تمام تلاش خود را معطوف به ویرانی رویدادی کردند که بهواسطه 14 دوره برگزاری در کرمان و حضور مهمانان و پژوهشگران از دانشگاههای معتبر جهان، به جشنواره کرمان شهره شده بود. فرصتی که بهراحتی نادیده گرفته شد و جشنواره بزرگ موسیقی نواحی نیز بهواسطه نگاه سیاستزده مدیرانی که برایشان نفس موسیقی نواحی کمترین اهمیت را دارد، به چند رویداد محلی تقلیل یافت.»
او با اشاره به اینکه: «میدانیم موسيقی پديدهای ساختاری است و همانند زبان و اسطوره بايد به كليت مستقل آن پرداخت و از طرف ديگر كليتی است كه مجموعه آن را بايد در ارتباط با تمام سامانه تاريخ، جامعه و فرهنگ، مورد بررسی قرار داد»، میگوید: «چندپارهکردن رویداد بزرگ جشن موسیقی نواحی، حاصل نگاهی سطحی است که در همه رویدادها، به دنبال عدد و رقم میگردد. برگزاری جشنوارهای در بالاترين سطح با اهدافِ بزرگ، نياز به حضور و همكاری انسانهای بزرگ دارد و هرچند معتقد به اتكای جشنوارهای ملی به يک شخص خاص نيستم و تصور میکنم بايد همه تفكرات در بستر جشن موسيقی نواحی امكان ظهور و بروز داشته باشند، اما جای خالی محمدرضا درويشی كه خود بنيانگذار جشنواره موسيقی نواحی ايران است، بهشدت احساس میشود. شايد يكی از ضعفهای جشنواره موسيقی نواحی ايران اين است كه در پی اين سالها نتوانسته شخصيتی همسنگ با درويشی معرفی كند.»
دریافتی ناچیز برای هنرمندان مظلوم
همه آنچه گفته شد موجب رسیدن به این نتیجه متداول میشود: هدف از برگزاری جشنواره موسیقی نواحی آن است که «تعدادی هنرمند مظلوم مبلغی ناچیز دریافت کنند» و غیر از این هیچ خروجی باکیفیت دیگری ندارد، ضمن اینکه رزومهای برای مدیر وقت ایجاد میکند. علی مغازهای با اشاره به این نکته حرفش را اینطور تمام میکند: «مواجهشدن با برگزاری جشنواره موسیقی نواحی بهمثابه شغل، کاری که به هر حال باید انجام شود، آسیبزاست و جشنواره موسیقی نواحی برای نجات از این وضعیت باید از حالت دولتی خارج و استیتمنتی جدید با رویکردی غیرایدئولوژیک و تبلیغاتی برای آن طراحی شود و تا این اتفاق رخ ندهد، جشنواره جز تحریف، تخریب و آسیب در موسیقی نواحی، حاصل دیگری نخواهد داشت.»