| کد مطلب: ۸۸۴۴
سینما لابه‌‏لای سطور

سینما لابه‌‏لای سطور

درباره کتاب «سینمای ایران و ادبیات کلاسیک فارسی »

درباره کتاب «سینمای ایران و ادبیات کلاسیک فارسی »

mousavi majdiyar

سیدمهدی‌یار موسوی

خبرنگار فرهنگ

سینما هنری نوین است که در نمایشی رستاخیزگون، هنرهای پیشین را گرد هم می‌آورد و آن‌ها را در ترکیبی زنده و پویا پیش روی مخاطبان قرار می‌دهد. سینما از میان این هنرها، به لحاظ روایتگر بودنش، بیش‌ازهمه متاثر از ادبیات است. علاوه بر این، وجه مشترک دیگر میان ادبیات و سینما، تصویرسازی است و اقتباس ژانری است که زیر سایه این دو شاخصه؛ یعنی روایت و تصویر، سینما و ادبیات را به ملاقات هم آورده ‌است. این تشابه زیرساختی زمینه اقتباس سینما از متون ادبی را فراهم می‌کند و در فرآیند اقتباس، درام ادبی به درام سینمایی تبدیل می‌شود. بررسی فیلم‌های اقتباسی ساخته‌شده در جهان، به‌ویژه سینمای هالیوود، نشانگر ارتباط زنده و پویای سینما و ادبیات است. اقتباس از داستان‌های کهن در سینما، ابزاری برای نوزایی اسطوره در جهان امروز، با ردای مدرن است. کتاب «سینمای ایران و ادبیات کلاسیک فارسی» پژوهشی است در باب گفت‌وگوی متقابل این دو هنر در فرهنگ ایرانی که پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به قلم محمد اصغرزاده چاپ کرده‌ است. این کتاب مشتمل بر چهار فصل اصلی است. در فصل نخست، نویسنده برای تعیین جغرافیای بحث و یافتن سکوی مشترک با ذهن خواننده، دست به تبیین برخی مفاهیم و اصطلاحات مشترک میان سینما و ادبیات زده‌ است. مولف در فصل دوم سعی کرده ظرفیت‌های دراماتیک و سینمایی برجسته‌ترین متون گونه‌های حماسی، تاریخی، غنایی و عرفانی از ادبیات کلاسیک فارسی را مورد بررسی قرار دهد؛ متونی مانند شاهنامه فردوسی، تاریخ بیهقی، خسرو و شیرین نظامی و منطق‌الطیر عطار. با بررسی این آثار از لحاظ ساختار و شاه‌پیرنگ‌ها و آوردن شاهد مثال‌های گوناگون از این متون، این القاء می‌شود که انگار ادبیات فارسی در قرون پیشین کارگردانانی بدون دوربین داشته که در داستان‌ها، روایات و اشعار خود تمام مؤلفه‌های یک فیلم سینمایی تمام‌عیار را رعایت کرده‌اند. به طور مثال نویسنده در مورد تاریخ بیهقی ذکر می‌کند که این اثر به شرح وقایع سلسله غزنوی می‌پردازد و به‌واسطه تمرکز ابوالفضل بیهقی، بر زوایا و خبایای وقایع، می‌توان بسیاری از مؤلفه‌های ساختاری مانند خط سیر دراماتیک، وحدت‌های سه‌گانه و شخصیت‌پردازی دراماتیک را مشاهده کرد.
از دیگر سو، فاصله‌گذاری‌هایی که به‌واسطه ورود مورخ به متن در آغاز و پایان داستان روی می‌دهد یا آوردن داستان‌های فرعی لابه‌لای خط اصلی روایت، شباهت شکلی زیادی به فاصله‌گذاری‌های تئاتر برشتی دارد. فراتر از جلوه‌ای تئاتری در این متون کهن، توجه به اثرگذاری ابعاد و زوایای تصویر و اجزاء درون آن (میزانسن)، بر هم‌ریزی زمان خطی و استفاده از تکنیک‌های فلاش‌بک و فلاش فوروارد، همچنین تدوین دقیق جزئیات تصویری و زمانی حوادث، در کنار توصیف عینی عواملی چون نور، صدا و صحنه، جلوه‌های سینمایی آثاری مانند تاریخ بیهقی را برجسته می‌کند. در ادامه این کتاب تلاش می‌شود‌ با نگاهی بین‌رشته‌ای، بررسی جامعی از رابطه ادبیات کلاسیک فارسی و سینمای ایران در سال‎‌های اخیر ارائه شود. نویسنده قائل به موانعی بر سر راه هم‌افزایی این دو هنر در موقعیت کنونی ماست. یکی از این موانع، عدم ادراک سینمایی اهالی سینما از ادبیات کلاسیک فارسی است. اینکه سینماگران آثار ادبی را با نگاه یافتن وجوه دراماتیک آن نمی‌خوانند. گر چه این خاصیت ادبیات ما نیز هست که گونه نمایشنامه در میراث ادبیات فارسی مهجور مانده‌ است و سبقه چندانی ندارد. مواردی چون ناهمخوانی زبان متون کلاسیک با زبان محاوره، عدم تطابق برخی ارزش‌ها که در طول زمان تبدیل به ضدارزش شده؛ مثل نوع برهم‌کنش حاکمیت ـ ملت، همچنین ضعف در فناوری و کمبود پشتیبانی مالی از دیگر چالش‌هایی است که سینماگران در مورد اقتباس از آثار ادبی کلاسیک با آن‌ها مواجه‌اند. در فصل پایانی نیز راهکارهایی برای تقویت رابطه ادبیات کلاسیک فارسی با سینمای ایران پیشنهاد شده ‌است. بیان نحوه همزبان‌سازی آثار کلاسیک و درک آن‌ها در بافتار جامعه امروزی، انجام اقتباس‌های غیرمستقیم و برداشت آزاد از متون کلاسیک و تبیین سیاست‌گذاری‌های مؤثر در تحکیم رابطه ادبیات کلاسیک و سینما از جمله راهکارهایی است که نویسنده این کتاب به آن‌ها اشاره کرده ‌است. در کل می‌توان گفت این کتاب سعی دارد یادآور شود که میراث ادبی زبان فارسی نه‌تنها گنجینه‌ای است مالامال از مفاهیم و آموزه‌های خردمندانه، عوالم عارفانه و احساسات عاشقانه؛ بلکه منبعی است آکنده از تصاویر و فرم‌هایی خلاقانه. در این میان سینما که به مانند ادبیات هنری است ماهیتاً روایتگر، می‌تواند به‌خوبی از این منبع، حتی به لحاظ ساختاری و تصویری، برای تولید آثاری همگون با پیشینه فرهنگی خود بهره بجوید.

دیدگاه

ویژه فرهنگ
  • بوروکراسی در جهان مدرن برای نظم‌بخشی به امور جاری زندگی به‌وجود آمده و قرار شده رابطه شهروندان با دولت را سامان بخشد.

  • خبر آمد صبح جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ خورشیدی مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری ایران به اتفاق سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ کفش و کلاه…

سرمقاله
آخرین اخبار