نظریهپـرداز جهـان جدیـد
نگاهی به زندگی فکری و سیاسی آلن تورن که در ۹۷ سالگی درگذشت
نگاهی به زندگی فکری و سیاسی آلن تورن که در 97 سالگی درگذشت
آلن تورن (Alain Tourain)، جامعهشناس شهیر فرانسوی، سوم ژوئن 2023 در 97سالگی در پاریس درگذشت. او در مدرسه عالی مطالعات اجتماعی پاریس مدیرپژوهشی بود و مرکز تحقیقات جنبشهای اجتماعی را نیز تاسیس کرد. اگرچه شهرت جهانی او بهاندازه بسیاری از همتایاناش نبود، اما نزد متخصصان امر، چهرهای بسیار معتبر بود و کاربست آرای او در حوزههای مختلف و در جوامع متفاوت، نشان از اهمیت پروژههای فکری او دارد؛ چنانکه براساس برآوردی مبتنی بر دادههای «شاخص ارجاعات در حوزه علوم اجتماعی»، نام تورن در میان 20دانشمند زندهای قرار گرفت که از سال 2000 تا 2015 بیشترین ارجاعات علمی به آثار آنها صورت گرفته است. او از واپسین بازماندههای نسل طلایی جامعهشناسی قرن بیستم بود. نخستین کتاب او در سال 1955 و آخرین کتابش در سال 2018 انتشار یافت و در این دوره 63ساله، فعالیت پژوهشی مستمر داشت که حاصل آن انتشار 42 اثر مهم در زمینههای مختلف جامعهشناسی و علوم سیاسی است. او استاد شماری از جامعهشناسان برجسته جهان و ایران ازجمله مانوئل کاستلز، آلبرتو ملوچی، فرانسوا دوبه، باقر پرهام، فرهاد خسروخاور و امیر نیکپی بود.
تحصیل در ENS و CNRS: جامعهشناسی کار
تورن جوان در سال 1945 وارد اکول نرمال سوپریور شد اما تحصیلات خود در ENS را برای انجام سفری تحقیقاتی در مجارستان رها کرد. حتی مدتی در معدن کار کرد اما بااینهمه خواندن کتابی از ژرژ فریدمان و ملاقات با این جامعهشناس و فیلسوف فرانسوی او را متقاعد کرد که تحصیلات خود را ادامه دهد. فریدمان آثاری مهم در زمینه تاثیر کار صنعتی بر افراد داشت و نسبت به تغییرات تکنولوژیک لجامگسیخته و تسلط این سنخ از تحول تکنولوژیک بر زیست انسانی در اروپا و آمریکا، انتقاداتی جدی داشت. بعدتر تورن به توصیه فریدمان به مرکز مطالعات جامعهشناسی در مرکز ملی پژوهشهای علمی فرانسه (CNRS) پیوست که اساتیدی چون فریدمان و ژرژ گورویچ در آن حضور داشتند. بدین ترتیب تورن زیرنظر فریدمان به محققی مهم در حوزه «جامعهشناسی کار» بدل شد و تحقیقاتی میدانی در کارخانه خودروسازی رنو انجام داد که بعدتر به شکل اولین تکنگاری جامعهشناسانه تورن و با نام «سیر تحول نیروی کار در کارخانههای رنو»، در سال 1955 منتشر شد. ازاینمنظر تورن را باید یکی از افراد نسل اول جامعهشناسان فرانسوی دانست که به کار میدانی جامعهشناسانه در محیطهای صنعتی فرانسه مبادرت ورزیدند و در این زمینه از پژوهشهای پیمایشی کسانی چون پل لازارسفلد، جامعهشناس آمریکایی نیز متاثر بودند. مطالعه تورن در این حوزه به طرح نظریه اتوماسیون ABC انجامید که در دهه 1960 جامعهشناسانی مارکسیست چون سرژ مالت (Serge Mallet) در مطالعات مربوط به «طبقه کارگر جدید» از آنها بهره بردند.
از آمریکا و پارسونز تا نانتر 1968
تورن در سال 1952 از بنیاد راکفلر کمکهزینهای دریافت کرد تا در هاروارد نزد نامدارترین جامعهشناس آمریکایی دوران، تالکوت پارسونز تحصیل کند. مقصد بعدی او اما شیلی بود؛ جایی که با همسر آینده خود، آدریانا آرناس آشنا شد و حضور در آمریکای جنوبی محملی ایجاد کرد که او چندین پروژه تحقیقاتی نیز در این منطقه انجام دهد. تورن پس از دفاع از رساله دکترای خود در سال 1964 در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه پاریس که درباره کار در کارخانههای بزرگ رنو بود، در سال 1967 بهعنوان مشاور فنی وزیر آموزشوپرورش وقت، آلن پیرفیت که همکلاسی سابق او در مدرسه عالی نرمال بود، منصوب شد و در سال حادثهخیز 1968، مدیریت گروه جامعهشناسی دانشگاه نانتر را بهعهده گرفت و جانشین هانری لوفور، اندیشمند چپ شد. برخی ارزیابیها حکایت از آن دارد که در جریان این جنبش، تورن را باید در کنار لوفور، جزء «جناح ناراضی و رادیکالتر حزب کمونیست فرانسه» دانست که «به سرسپردگی حزب کمونیست به شوروی» معترض بودند و نیز «از مشیء این حزب که بهنظر آنها بیش از حد اصلاحطلبانه و پارلمانتاریستی بود» نیز انتقاد میکردند. تورن از گروهی اساتید که با اخراج دانیل کوهن بندیت، رهبر عمده دانشجویان معترض مخالف بودند، حمایت کرد و یکی از نخستین آثار در زمینه این جنبش را در همان سال با نام «جنبش می یا کمونیسم اتوپیایی» منتشر کرد. رخداد 1968، گذاری عمده در اندیشه تورن را نیز رقم زد و او بعد از آن بهجای عطف توجه به مقولاتی چون «طبقه کارگر» و زیست کارگری توجه خود را به «جنبشهای اجتماعی» معطوف کرد و بدینترتیب به یکی از مهمترین نظریهپردازان جنبشهای اجتماعی در نیمقرن اخیر بدل شد؛ چنانچه بهطور گسترده در مورد جنبشهای کارگری در سراسر جهان بهویژه در آمریکای لاتین و لهستان، مطالعه کرد و نوشت. او در سال 1981 به لهستان سفر کرد تا جنبش اتحادیه کارگری را از نزدیک مطالعه کند و در سال 1988 کتاب «کلمه و خون» را منتشر کرد که شامل تحلیلی سیاسی و اجتماعی از نیمقرن اخیر آمریکای جنوبی میشد.
جامعه پساصنعتی و جامعهشناسی کنش
در کنار این، تورن که خود ازجمله نظریهپردازان اصلی «جامعه صنعتی» بود، در سال 1969 کتاب و مفهوم «جامعه پساصنعتی» (Post-industrial society) را ابداع کرد که بعدتر با انتشار کتاب دانیل بل آمریکایی با نام «پیدایش جامعه پساصنعتی» در سال 1974 هم شهرتی عالمگیر پیدا کرد، هم به اشتباه تا مدتها ابداع آن به دانیل بل نسبت داده شد. بااینهمه با توجه به برخی وجوه اشتراک، این مفهوم در جامعهشناسی، به مرحلهای از توسعه جامعه اطلاق میشود که در آن بخش «خدمات» در اقتصاد نسبت به بخش «تولید»، ثروت بیشتری ایجاد میکند. از این منظر این مفهوم ارتباطی با برخی مفاهیم نظیر پسافوردگرایی، جامعه اطلاعاتی، اقتصاد دانشبنیان، اقتصاد فراصنعتی، مدرنیته متأخر و جامعه شبکهای دارد که بعدها در اندیشه تورن نیز مورد توجه قرار گرفت.
تورن از همان دهه 1960، طرح «جامعهشناسی کنش» خود را نیز بهعنوان جایگزینی برای نظریه کارکردگرایی پارسونز مطرح و پایهگذاری کرد و بر اساس آن معتقد شد که جامعه آینده خود را بهواسطه دو امر توأمان مبارزات اجتماعی و مکانیسمهای ساختاری سامان میدهد. در این طرح فکری، برخلاف جامعهشناسی کلاسیک که بر محور مفهوم «نظم» سامان یافته بود و برای مطالعه جامعه صنعتی مفید فایده بود، درک مناسبات جامعه پساصنعتی باید با محوریتبخشی به «تغییر» صورت گیرد، بنابراین مطالعه جنبشها بر مطالعه ساختارها ارجحیت دارد. ازاینمنظر در «جامعهشناسی کنش» مفاهیمی چون «تاریخمندی»، «جنبش اجتماعی» و «سوژه» جایگزین مفاهیم «جامعه»، «تکامل» و «نقش» میشوند.
آکادمیسین در میدان سیاست
تورن نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی فرانسه نیز بیاعتنا نبود. در سال 1981 پس از آنکه کلوش، کمدین فرانسوی برای انتخابات ریاستجمهوری فرانسه اعلام کاندیداتوری کرد و تنی چند از اندیشمندان فرانسوی مانند پیر بوردیو، فلیکس گاتاری و ژیل دلوز نیز از او حمایت کردند، تورن با کاندیداتوری او مخالفت کرد. در سال 1984، پس از چرخش حزب سوسیالیست، او از دولتی ستایش کرد که «شایستگی اساسی آن این است که ما را از شر ایدئولوژی سوسیالیستی خلاص کند.» در سال 1989، تورن با اخراج دانشجویان محجبه مخالفت کرد و با رنه دومون، ژیل پررو و هارلم دزیر، مانیفستی را امضاء کرد که «سکولاریسم باز» عنوان گرفت. او از طرح آلن ژوپه در سال 1995 در مورد بازنشستگی و تامین اجتماعی نیز حمایت کرد و به مخالفت با اعتصابات پرداخت. تورن همچنین جنبش اعتصابی سال 2003 در مورد حقوق بازنشستگی را محکوم کرد و در این میان از خصوصیسازی عموماً دفاع میکرد. دفاع از حمله آمریکا و متحدانش به افغانستان نیز یکی دیگر از مواضع سیاسی او بود.