سینما در قاب کاغذ
گونهشناسی کتابهای سینمایی در ایران
گونهشناسی کتابهای سینمایی در ایران
شاید این تضاد جالبی باشد که ذات سینما تصویر است و ماندگاریاش در خلق تصاویر جذاب و نگاتیوهایی نمود دارد که آرشیو میشود، اما این قصه و داستان و روایت است که سینما را دیدنیتر میکند. قصههایی که بیش از تصویر و قبل از اینکه در قاب دوربین قرار بگیرد بهوسیله قلمها خلق شده و روی کاغذ ثبت میشود! رمان، ادبیات داستانی و نمایشی و درنهایت فیلمنامه، ساختار و استخوانبندی سینما را میسازد و این منطق پیوند ناگسستنی بین کتاب و سینماست، بین کاغذ و ورق با دوربین! لذا از چند منظر میتوان به نسبت بین سینما و کتاب نگاه کرد و آنها را بر مبنای رویکرد شکلگرایی و ساختار گونهشناسی کرد.
در یک نگاه کلی میتوان کتابهای سینمایی را به سهگونه عمده تقسیم کرد؛ دسته اول کتابهای سینمایی که نسخه مکتوب فیلمنامه فیلمهای باارزش و مشهوری هستند که ساخته شدهاند. همیشه یکی از دلایل مهم موفقیت فیلمهای بزرگ و ماندگار تاریخ سینما، فیلمنامههای آن بوده است. این یک سنت فرهنگی در اکثر کشورهای جهان است که فیلمنامههای موفق را در قالب کتاب یا کتابچه معرفی میکنند که میتوانند یک الگوی عملی فیلمنامهنویسی برای علاقمندان این حوزه یا دانشجویان فیلمنامهنویسی باشند. در کشور ما بخشی از کتابهای سینمایی مربوط به همین فیلمنامههاست که آخرین آن فیلمنامههای
اصغر فرهادی بود که مدتی پیش طی مراسمی رونمایی شد.
گونه دیگری از کتابهای سینمایی، کتابهای تئوری و تاریخ سینماست که تامینکننده بخش عمدهای از کتابهای دانشگاهی ماست و برای نیاز دانشجویان رشته سینما و رشتههای مرتبط، به نگارش درآمده است. مثلا نظریه فیلم، درک فیلم، فیلم بهعنوان فیلم، سینما چیست، تئوریهای اساسی در نظریههای فیلم، هنر سینما، تاریخ سینما، تاریخ سینمای هنری و نمونههای دیگر از مصادیق اینگونه کتابها هستند؛ البته باید بین کتابهای تئوری و تاریخ سینما تفکیک قائل شد. دسته دوم به مباحث نظری و اصول فیلمسازی و زیباییشناسی آن میپردازد و همچنین به مرور و تحلیل تاریخ و رخدادهای سینمایی. مثلا تاریخ سینمای بوردول با ترجمه روبرت صافاریان از کتابهای مرجع در این زمینه است که فتاح محمدی، کتاب «هنر سینما»ی همین نویسنده را که درباره اصول فیلمسازی است ترجمه کرده. جمال امید و مسعود مهرابی نیز ازجمله نویسندگانی هستند که به تاریخ سینمای ایران پرداخته و کتابهای مجلدی در این زمینه منتشر کردند.
دسته سوم از کتابهای سینمایی را میتوان به مباحث بینرشتهای سینما نسبت داد. مثلا کتابهایی که در زمینه فلسفه سینما یا جامعهشناسی و روانشناسی سینما و کتابهایی از این دست نوشته شده و در چند سال اخیر با توجه به گسترش علاقمندان حوزههای دیگر به سینما و مباحث جدیای که در این زمینه در جهان اندیشه و فرهنگ صورت گرفته، تعداد اینگونه کتابها بیشتر هم شده است و اتفاقا بهنظر میرسد ما در این زمینه نیازمند تحقیق و پژوهش بیشتری هستیم تا از طریق پیوند دانش سینما با دانشهای دیگر بشری بهویژه علومانسانی به درک بهتر و عمیقتر از سینما و کارکردهای آن برسیم. مثلا مباحث مربوط به نشانهشناسی در سینما یا مطالعات فرهنگی در سینما از موضوعات جدید و جذابی است که عرصههای کمتر شناختهشدهای هم برای سینماگران ماست، هم اهالی هنر و فرهنگ و اندیشه.
بهنظر میرسد، باید اینگونه را جدی گرفت تا سینمای ما از پشتوانههای تئوریک خوبی برخوردار شده و فصل مباحث جدید در مطالعات سینمایی ایران باز شود. حوزه مکتوب سینما میتواند با ایجاد بسترسازیهای لازم و حمایت از نویسندگان و ناشران به پویایی و دامنزدن به نظریهپردازی متفکران ایرانی در حوزه سینما کمک کند. مثلا پیوند بین ادبیات و سینما راهکاری است که درنهایت میتواند به تولید فیلمنامههای غنیتر کمک کند و هرچه در این زمینه کتابهای بیشتری چاپ شود و مناقشات، مناظره و مباحثههای بیشتری اتفاق بیفتد، نتیجه و نفع آن به جیب صنعت سینمای ما میرود.
فارغ از این دستهبندی میتوان به گونههای دیگری هم از کتابهای سینمای کشور اشاره کرد. ترجمه آثار سینمایی، بخشی از آنهاست که البته بهنوعی برخی از گونههای سهگانه بالا را نیز در خود جای میدهد. واقعیت این است که دانش و مطالعات سینمایی در کشور ما بسیار جوان بوده و در ابتدای راه است. با وجود اتفاقات خوبی که در چند سال اخیر در حوزه تولید کتابهای سینمایی داشتیم، هنوز هم منابع و مراجع کافی برای مطالعات سینمایی وجود ندارد و اگر تولیدات سینمایی را هم در نظر بگیریم، مکتوبات سینمایی پابهپای آن رشد نکرده است. مثلا در یکدهه اخیر بر تعداد منتقدان و علاقمندان نقد فیلم در جامعه ما افزوده شده یا مخاطبان جدی سینما بیشتر شده است، اما در حوزه نقد سینمایی و مبانی و نقد آن، کتابهای سینمایی از انگشتان دست هم کمتر است. شاید هنوز هم کتاب «مبانی نقد» مجید اسلامی مهمترین منبع در این حوزه باشد. چندسالپیش هم هوشنگ گلمکانی کتابی بهنام «در کوچه سام» منتشر کرد که مجموعه نقدهای اوست، همچنین مسعود فراستی همین کار را در کتاب «لذات نقد» انجام داده است. بهغیراز این موارد، کتابهای دیگر سینمایی ما جمعآوری مصاحبهها یا زندگینامه
یکی از کارگردانهای بزرگ در سینمای ایران بوده که
زاون قوکاسیان در این زمینه پیشروتر از بقیه بوده است.
متولیان سینمایی و فرهنگی ما باید به این نتیجه برسند که حتی عالم جذاب و جادوگرانه تصویر و سینما نیز بدون کاغذ، کتاب و آثار قلمی نمیتواند به کمال و تعالی خود دست یابد و چهبسا رشد صنعت سینمای ما به همان اندازهای که محتاج خلاقیت سینماگران است، نیازمند فعالیت پژوهشگران سینمایی است که در کنار تولید فیلم در کشور به تولید کتابهای سینمایی برای درک بهتر فیلم دست بزنند. سینما بهاندازه دوربینهایش به قلمهایی نیازمند است تا او را بنگارند.