روی صحنه بودن جــدا بـــودن از جامعـه نیست
سیاوش طهمورث درباره بازتولید نمایش «معرکه در معرکه» پس از ۳۰سال میگوید
سیاوش طهمورث درباره بازتولید نمایش «معرکه در معرکه» پس از 30سال میگوید
سیاوش طهمورث، کارگردان و بازیگر شناختهشده در حالی تصمیم گرفته است پس از 30سال نمایش «معرکه در معرکه» را بازتولید کند که تئاتر ایران، روزگار خوشی را از سر نمیگذراند؛ ماهها تعطیلی در پی رخدادهای ششماهه دوم سال 1401، بازگشایی کجدار و مریز سالنهای تئاتر و درنهایت طرح این پرسش که در چنین شرایطی چرا باید روی صحنه بود؟ وضعیتی است که تئاتر و اهالی آن از 25شهریورماه سال گذشته با آن مواجهاند. برخی از آنها در مواجه با این وضعیت، همچنان به حضور روی صحنههای رسمی میاندیشند، برخی غیاب را به حضور ترجیح داده و برخی دیگر روبهسوی اجرای زیرزمینی آوردهاند. طهمورث 76ساله در چنین شرایطی در حال اجرای نقشی است که نخستینبار 30سال پیش بازیاش کرد؛ پهلوانی که لوطی ناجوانمردی (با بازی سیروس سپهری)، در همدستی با زنی (نسیم ادبی)، دسیسهای بر سر راهش میچیند و موجب سنگ خوردن پهلوان از جماعت تماشاگر میشود. زن که از شرم آنچه کرده پایماندن ندارد، فرزند را، گلناز را (با بازی دنیا فتحی) به پهلوان میسپارد و ترکدیار میکند. پهلوان پای گلناز میماند تا به دستی امین، شاگردش، یوسف (با بازی مجید رحمتی) میسپاردش و خود که اسیر توطئه
لوطی شده، جان میسپارد.
دردی را که جامعه میکشد، احساس میکنم
تئاتر اگر میخواهد همچنان با مخاطبش ارتباط برقرار کند، ناگزیر از توجه به شیوه زیست تازه او؛ شیوهای که در خیابان مرئی شد، است. با پذیرش این پیشفرض اگر شورای نظارت و ارزشیابی ادارهکل هنرهای نمایشی بهعنوان متولی دولتی صدور مجوز اجرا روی صحنه سالنهای رسمی، چنین اجازهای را صادر نکند، اهالیتئاتر چه خواهند کرد؟ راهحلهای پیشنهادی متعدد است؛ از بازگشت به صحنه و ادامه دادن مسیر پیشین تا غیاب و از تلاش کجدار و مریز برای گذر از سد شورای نظارت تا اجراهای زیرزمینی. سیاوش طهمورث در پاسخ به دلیل انتخابش؛ بازگشت به صحنه، میگوید: «جامعه هنری میتواند در سختترین موقعیتها حرف دلخواه خود را بزند و روی صحنه هم برود؛ به شرطی که این حرف دلخواه، شعاری نباشد. چراکه شعار دادن نهتنها «تئاتر» نیست که حتی «نمایش» هم نیست. شما میتوانید حرفی داشته باشید و آن را بدون شعاردادن، بزنید. مانند اتفاقی که در نمایش «معرکه در معرکه» رخ داده است. این نمایش حرفهای بسیار دارد بدون آنکه در دام شعاردادن و حرف زدن به گونه سیاستمدارانه سیاستمردان بیفتد. اینطور شد که شورای نظارت هم آمد، بازبینی کرد و رفت.»
او ادامه میدهد: «در این میان کسانی معتقدند، نباید روی صحنه رفت و سالنها باید خالی بماند چون عدهای به خیابان آمدند و از حقوحقوق بربادرفتهشان گفتند و جامعه ملتهب است. این درحالیاست که ما هم جزئی از همان جامعه ملتهبیم و هیچ تفاوتی نمیکند. هر کسی دچار درد و گرفتاری شود، آن درد بر تن ما هم مینشیند و برایمان تفاوتی ندارد. اگر من اکنون تصمیم گرفتهام روی صحنه باشم بهمعنای منفک بودنم از جامعه نیست. من نیز دردی را که جامعهام میکشد، احساس میکنم و آنچه روی صحنه میبرم، متاثر از همین درد است. درنتیجه گمان میکنم از دید جامعه قابلقبول خواهد بود. کسانی که معتقدند در شرایط کنونی نباید روی صحنه رفت، عرصه را خالی کردهاند و خالی کردن عرصه، موجب شکست میشود. من بههیچعنوان این بهانه را که شورای نظارت و ارزشیابی ادارهکل هنرهای نمایشی سخت میگیرد و نمیگذارد حرفمان را بزنیم، قبول ندارم و معتقدم، شما باید در برابر شورای نظارت بایستید. منتها بهحق! حرفی برای گفتن داشته باشید و حرفتان را بهدرستی بزنید.»
بغضی که موجب اجرای دوباره شد
«معرکه در معرکه»، نوشته داوود میرباقری، هنگامی که با بازی کارگردانش (سیاوش طهمورث)، رضا رویگری، زندهیاد سیروس گرجستانی، رویا تیموریان و ماهایا پطروسیان در دوازدهمین جشنواره سراسری تئاتر فجر (1372) روی صحنه رفت، عنوان «بهترین نمایش به مفهوم مطلق» را از آن خود کرد، هرچند نمایشی که در آن سال چهار جایزه اول نمایشنامه، اول کارگردانی، بازیگری مرد و بهترین کارگردانی را بهدست آورد، «شنا در آتش» به نویسندگی و کارگردانی رضا صابری بود. طهمورث در پاسخ به اینکه از او میخواهیم کمی گردوغبار نشسته بر این اثر 30 ساله را کنار بزند، اینگونه میگوید: «من پیش از آنکه «معرکه در معرکه» را در سال 1372 در دوازدهمین جشنواره سراسری تئاترفجر روی صحنه ببرم، آن را یکماه در آلمان اجرا کرده بودم. جلوی اجرای این نمایش در ایران گرفته شده بود، برای همین سهسال قهر بودم و سرانجام با کمک مهدی مسعودشاهی بود که توانستم روی صحنه ببرمش. هرچند اجرای عمومی «معرکه در معرکه»، سپس اجرای جشنواره آن مورد توجه بسیار قرار گرفت اما من در آن سهسال، لطمات روحی و مالی متعددی خوردم. این اثر اگرچه در جشنواره دوازدهم، بهترین نمایش به مفهوم مطلق شد و گروه
پنجنفره بازیگرانش و من بهعنوان یکی از اعضای این گروه و همینطور طراح و کارگردان آن، مبلغ 500 هزار تومان جایزه نقدی دریافت کردیم، اما در دیگر بخشها مورد داوری قرار نگرفتیم. خاطرم هست در همان سال نمایش دیگری در چهار بخش، چهار جایزه اول را گرفت که مبلغ هرکدام 300 هزار تومان بود. من به داوران و برگزارکنندگان جشنواره احترام گذاشتم و جایزهشان را پذیرفتم، وگرنه باید همانجا جایزه را زمین میگذاشتم و از سن پایین میآمدم. بعد از اجرا در ایران، برای هشتماه به اجرای «معرکه در معرکه» در آمریکا و برای یکماه در فرانسه پرداختیم و مجددا هم در ایران، در حوزه هنری تهران، اجرا رفتیم و بعد از آن بود که کنارش گذاشتم.»
این بازیگر کهنهکار که نخست قصد داشت «معرکه در معرکه» را پیش از اتفاقات شهریورماه سال گذشته روی صحنه ببرد، ادامه میدهد: «سال گذشته، دوستی برحسب اتفاقی پیشنهاد داد که «معرکه در معرکه» را با سرمایهگذاری او اجرا کنیم و من چون همیشه این کار را دوست داشته و معتقد بودهام که حرف درستی میزند، پیشنهادش را پذیرفتم. به بحث انتخاب بازیگر که رسیدم، از من خواسته شد از حضور کسانی استفاده کنم که بهقول خودشان، «سلبریتی» هستند که مخالفت کردم. دلیل مخالفتم هم این بود که اساسا معتقد به استفاده از اینگونه افراد برای تضمین فروش نیستم و گمان میکنم کار اگر خوب باشد، مخاطبش را پیدا میکند. ضمن اینکه بیشتر این عزیزان مشغول کار در سینما هستند و وقت آنچنانی برای تمرین تئاتر ندارند و تلفیق این موضوع با سختگیری من، احتمالا کار را برای هر دوطرف دشوار خواهد کرد. من اعلام کردم که شرطم آن است که اگر یک هفته، یک ماه و... تمرین کردم و متوجه شدم گروه چفتوبست لازم را ندارد، کنار میکشم. 17 روز به اجرایمان مانده بود که اعلام کردم نمیشود و اجرا باید عقب بیفتد. آن گروه رفتند و بیآنکه مبلغی از قرارداد به ما پرداخت شود، نمایش دیگری را
اجرا کردند و تا آنجا که میدانم تهیهکنندهشان هم ضرر کرد. من هم با خود گفتم این کار را با بچههای تئاتری روی صحنه خواهم برد. کاری که اکنون انجامش دادهام و بسیار هم از آن راضیام.»
امکان بازگشت به مسیری تجربی
آخرین کاری که سیاوش طهمورث پیش از «معرکه در معرکه» روی صحنه برده بود، اثری بر مبنای بداههپردازی بهنام «هیچ در هیچ» (آبانماه 1395- تالار قشقایی مجموعه تئاترشهر) بود که هفتشب روی صحنه رفت. او در پاسخ به اینکه آیا بار دیگر ممکن است به اجرای نمایشی مانند «هیچ در هیچ» بیاندیشد، میگوید: «نمایش «هیچ در هیچ»، نمایشی بداهه بود و نه خودم، نه بازیگرانم پیش از اجرا نمیدانستیم که تماشاگران قرار است به تماشای چه تئاتری بنشینند. من در لحظه ورود به صحنه، کلمهای را بهصورت بداهه به بازیگران میگفتم و طی هفتشب -از 15 تا 21 آبانماه 1395- هفتنمایش متفاوت شکل گرفت و این فوقالعاده بود. رفتن بدون «هیچ» روی صحنه و بداههپردازی، کار هر گروه تئاتری نبود و ما بهخوبی از عهده انجام آن برآمدیم. من ممکن است مجددا به آن شیوه اجرا برگردم اگر احساس کنم حرفی برای گفتن دارم، دردی دارم و بغضی گلویم را گرفته است که باید بیرونش بریزم و خودم را خلاص کنم. تحقق خواست من، نیازمند حضور بازیگرانی بهخصوص است و اگر زمانی آن احساس دوباره سر برآورد و بازیگران مدنظرم نیز در کنارم حضور داشته باشند، حتما مجددا انجامش خواهم داد. مانند کاری که با
«معرکه در معرکه» کردم و دوباره روی صحنه آوردمش و همانطور که «سوگ سیاوش» را دو بار اجرا کردم.»
«معرکه در معرکه» که کارگردانش معتقد است در حال صحبت از مسئلهای است که این روزها بسیار نیازمندش هستیم و بهصورت خلاصه میتوان «نیازمندی به منش پهلوانی» دانستش، تا 29 اردیبهشتماه هر شب ساعت 20 در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه میرود.