تفاوت عاشقانههای عربی با عاشقانههای ایرانی
متنی که کمرون کراس برگزیده است، از میان متون حماسی یا عرفانی نیست؛ بلکه متنی غنایی، داستانی عاشقانه و منظوم از قرن پنجم هجری است که نگارنده کتاب را به میدانی وسیع از مطالعات در حوزههای مختلف واداشته است.
متنی که کمرون کراس برگزیده است، از میان متون حماسی یا عرفانی نیست؛ بلکه متنی غنایی، داستانی عاشقانه و منظوم از قرن پنجم هجری است که نگارنده کتاب را به میدانی وسیع از مطالعات در حوزههای مختلف واداشته است. آنچه در تورق اولیه کتاب چشمگیر است، تنوع و گستردگی مباحث مطروحه در مورد منظومههای شعر فارسی است که با مطالعه عمیق و استناد به منابع اصیل همراه شده است. حجم بالای مطالعات این پژوهشگر، خواننده را به شگفتی میاندازد.
کراس بیش از ۱۵۰ کتاب و مقاله به فارسی دیده، بیستواندی منبع عربی را کامل استفاده کرده و حدود ۶۰۰ منبع از زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسه و ایتالیایی را مطالعه کرده است. کراس تمام کتابها، مقالهها و یادداشتهایی را که درباره «ویس و رامین» در سراسر دنیا به هر زبانی که نوشته شده باشد، خوانده و آنچه برای من شگفتآور مینماید این است که تمام منابع فارسی را حتی مقالههای علمی پژوهشی جدید ما را که بچههای کمسن ما هم نوشتهاند، از نظر گذرانده است.
اولین اهمیت این کتاب، اینکه جزو معدود کتابهای مستشرقان است که به این جامعیت و گستردگی صورت گرفته است. «ویس و رامین»، یک متن غیردینی از منظومههای بزمی و عاشقانه است و کراس ژانری را برگزیده که بهطور مفصل در کتاب درباره آن و دوران آن صحبت کرده است؛ عصریکه در قرن پنجم در حال شکلگیری است و آن را رنسانس ایرانی نامیدهاند.
فصل دوم «در جستوجوی رمانس» درباره نهضت ترجمه متون پهلوی به عربی نوشته شده و کراس بر این نظر است که ایرانیان در این سالها، آثار ادبی فراوانی به زبان عربی تولید کردهاند. او حتی عبارت معروف استاد زرینکوب را اینگونه واسازی میکند که در قرنهای بعد از فتوحات اعراب، ایرانیان دو قرن سکوت نکردند، بلکه بیتردید بسیار سخن گفتند؛ اما به زبان عربی. عبدالله بن مقفع، یکی از سخنوران ارجمند ایرانی این سالهاست که متون پهلوی را به زبان عربی برگرداند.
ابن ندیم در کتاب «الفهرست»، تاریخچه مختصری از نهضت ترجمه ارائه داد. کراس در کتاب، دیدگاههای منتقدان غربی را از نظر میگذراند. او در بخشهای مختلف کتاب به مقایسه تطبیقی منظومه «ویس و رامین»، «ورقه و گلشاه»، «وامق و عذرا» و... میپردازد، آن را با منظومههای غربی یونانی و رومی مقایسه میکند و مینویسد: «وقتی منظومهها را مقایسه کردم، دیدم در داستانهایی که الگوی عربی دارند مثلاً مثل داستان «ورقه و گلشاه» و «لیلی و مجنون»؛ عاشقان منفعل، پاکدامن، فداکار و زاهد هستند و مرگشان شبیه شهیدان تراژیک است اما در متونی که خاستگاه ایرانی دارند؛ عاشقان اشرافی و قهرمان هستند، در جنگ مهارت دارند، ماجراهای فراوانی را پشتسر میگذارند، جامه مبدل میپوشند و درنهایت با خوبی و خوشی ازدواج میکنند.» ده نامهای که ویس به رامین مینویسد، آغازگر نوعی دهنامهنویسی در ادبیات فارسی است.
ما در طول تاریخ ادبیات فارسی، شاعران بسیاری داریم که بعد از این در قرون دیگر دهنامه مینویسند و دهنامههای آنها مشهور است. آغاز دهنامهنویسی با همین کتاب «ویس و رامین» از فخرالدین اسعد گرگانی است. کراس درباره خود فخرالدین اسعد گرگانی، پژوهش مفصلی میکند و درباره دانش و فضل او و تسلطاش بر علوم مختلف ـ حتی ستارهشناسی ـ سخن میگوید.
او نهتنها از اطلاعات تاریخی استفاده کرده و گستره دانش خود را در متون تاریخی و تاریخ دوره ایران و تاریخ دوره «ویس و رامین» عقب میبرد تا دوره پارتیان، اشکانیان و ساسانیان؛ بلکه رویکردهای منتقدانه و نقد ادبی را بهکار میبندد. او در اثرش از نظریه بینامتنی استفاده میکند. از نظریه افق انتظارات رابرت یاس، در موضوع ژانر بهره میبرد. او آرای فمینیستی ژولیاکریستوا، نظریه عادتواره بوردیو و نظریه چندآوایی باختین را هم بهکار گرفته است.
باز یکی از بحثهای مهم کراس در این کتاب، منابع احتمالی «ویس و رامین» و خاستگاههای آن است. برخی خاستگاههای عربی، یونانی یا رومی را مطرح کردهاند، اما کراس، نظر مینورسکی را که اولینبار اعتقاد دارد داستان «ویس و رامین» مربوط به دوره اشکانیان و پارتهاست، میپذیرد. او طی این مطالعه نظرات پژوهشگران ایرانی مثل بدیعالزمان فروزانفر، ذبیحالله صفا، مرحوم احمد تفضلی، استاد زرینکوب و استاد محجوب را جمعبندی میکند.
کراس در این کتاب به ترجمه گرجی کتاب «ویس و رامین» در فاصله اندکی بعد از سرودن آن نیز اشاره میکند. احتمالاً این منظومه، اواخر قرن پنجم ـ 30-20 سال بعد از نوشتهشدن اصل اثر ـ به زبان گرجی ترجمه میشود و همین اتفاق مهمی است که موجبشده این اثر در ناحیه قفقاز ادامه پیدا کند و بهاحتمال زیاد، نظامی هم این اثر را به زبان گرجی دیده باشد.