چرا امید تنها راه نجات ماست؟مروری بر کتاب «امید» اثر استان ون هوفت که این مقوله را شرط لازم برای وجود انسان و زیست اخلاقی میداند
جای تعجب نیست اگر بگوییم که نحوه زیست ما در جهان و تعریفی که از انسانیت ارائه میدهیم، ارتباط مستقیمی با نگرش ما نسبت به امید دارد.

لرد بایرون، شاعر و سیاستمدار برجسته انگلیسی، در مورد امید چنین گفته است: «امید چیست؟ هیچچیز، مگر رنگ و آبی بر سیمای وجود؛ کمترین سایش حقیقت، امید را پاک میکند و آنگاه خواهیم دید که چه لکاته نزاری در اختیار داشتهایم.» در مقابل یِوگنی باراتینسکی، شاعر مشهور روس، درباره امید این سخن ژرف را بیان کرده است: «مشیت خداوندی انتخابِ میانِ دو تقدیر را در اختیار خرد و عقل بشری قرار داده است: یا امید و جنبوجوش یا نومیدی و سکون.» از این دو گفته برمیآید که امید مفهومی پیچیده و بحثبرانگیز است. برخی به پیروی از لرد بایرون، امید را رذیلتی میدانند که انسان را به خطا میکشاند و برخی دیگر مانند یِوگنی باراتینسکی، امید را نعمتی الهی میدانند که به زندگی شور و حرکت میبخشد.
بنابراین جای تعجب نیست اگر بگوییم که نحوه زیست ما در جهان و تعریفی که از انسانیت ارائه میدهیم، ارتباط مستقیمی با نگرش ما نسبت به امید دارد. بهعبارتدیگر اینکه ما چگونه انسانی هستیم و خود را چگونه میبینیم، نشاندهنده دیدگاه ما درباره مفهوم امید است. استان ون هوفت، دانشیار فلسفه در دانشگاه دیکین ملبورن، یکی از فیلسوفان برجسته معاصر جهان است که در سالهای اخیر روی مفهوم امید تمرکز کرده و کتابی هم با همین عنوان نوشته است. او معتقد است، در جهانی که آبستن مصیبتهای مختلفی مانند جنگ، فقر و بحرانهای محیطزیستی است، امید تنها کلیدواژهای است که میتواند زیست روزمره ما را ممکن کند.
او در این کتاب، قصد دنبالکردن مسیرهای الهیاتی یا اخلاقگرایانه را ندارد و به امید بهعنوان فضیلتی اساساً الهیاتی یا محرکی ذاتاً اخلاقی نگاه نمیکند و میکوشد با چارچوبی ارسطویی به چیستی امید و نقشی که در زندگی روزمره ما انسانها دارد، بپردازد. او معتقد است که امید یکی از ساختارهای بنیادین نحوهای است که ما انسانها زندگیمان را زندگی میکنیم. درواقع امید شیوهای است برای شکلدادن به نحوهای که خودمان و جهان را مینگریم. او بیان میکند که امید میتواند رهاییبخش، سازنده و سازگار با عقلانیت و واقعیت باشد و هر نوعی از امید که نسبتی با عقل و واقعیت ندارد، باید کنار گذاشته شود.
مرزهای ظریف یک مفهوم پیچیده
نقطه آغاز این کتاب، کندوکاو درباره دلالتهای معنایی مفهوم امید در زندگی روزمره ماست. همچنین به بررسی تاریخی و فلسفی امید در سنت غربی نیز میپردازد. نویسنده از فیلسوفان بزرگ کلاسیک مانند ارسطو و امانوئل کانت، همچنین متفکران معاصرتری نظیر پل ریکور، امانوئل لویناس و برنارد ویلیامز الهام گرفته است. او با مرور اندیشههای این فیلسوفان، تلاش میکند تصویری جامع و چندوجهی از امید ارائه دهد که نهفقط در فلسفه اخلاق، بلکه در کل ساختار وجود انسان جایگاه دارد. در این اثر، امید از سطح یک حالت ذهنی یا یک احساس گذرا فراتر میرود و بهعنوان شرط لازم برای وجود انسان و زیست اخلاقی مطرح میشود.
بهبیاندیگر آنچه ما از اخلاق و فضیلت درک میکنیم، ریشه در وجود امید دارد و بدون امید، این مفاهیم بیمعنا خواهند بود. یکی از موضوعات مهمی که ون هوفت در کتاب خود به آن میپردازد، تمایز دقیق میان امید، امیدواری، خوشبینی و بدبینی است. بسیاری از ما معمولاً این مفاهیم را بهصورت مترادف بهکار میبریم، اما نویسنده نشان میدهد که امید با خوشبینی صرف تفاوت ماهوی دارد و نباید آن را با خوشخیالی یا خوشباوری بیپایه اشتباه گرفت.
در مقابل، امید با بدبینی و یأس نیز تفاوت دارد؛ امید نیرویی است که ما را از سقوط در ورطه ناامیدی بازمیدارد. برای روشنتر شدن این تفاوتها، کتاب به بررسی نمونههای متعدد از زندگی روزمره، مباحث فلسفی، همچنین تجارب انسانی در عرصههای مختلف میپردازد در بخشی از کتاب، رابطه امید با حوزههای سیاسی و اجتماعی نیز واکاوی شده است. امید سیاسی بهعنوان نیرویی آرمانشهری ما را بر آن میدارد که به امکان بهبود جهان باور داشته باشیم و برای تحقق آن بکوشیم. این نوع امید، فارغ از هر خوشبینی بیجا، موتور محرک تلاشهای جمعی برای ایجاد تغییرات مثبت در جوامع است.
در کنار این، نویسنده به تحلیل چگونگی نقش امید در موعودگرایی، هزارهگرایی و باورهای آخرالزمانی میپردازد؛ باورهایی که اغلب با نوعی انتظار مثبت یا منفی نسبت به آینده همراه هستند و تأثیرات عمیقی بر تفکر دینی و اجتماعی انسانها گذاشتهاند. کتاب همچنین به بررسی جایگاه امید در عرصه پزشکی و سلامت میپردازد. امید بهعنوان نیرویی حیاتی، نقش مهمی در تجربه بیماران و فرآیند درمان ایفا میکند و ازاینمنظر، یکی از ارکان اصلی اخلاق زیستی بهشمار میآید. در حوزه دین نیز امید بهعنوان مفهومی کلیدی در بسیاری از نظامهای اعتقادی مطرح است که او به این مسئله نیز میپردازد.
نیرویی حیاتی در مواجهه با بحرانهای امروز
در شرایط کنونی که جامعه ما با چالشهای متعدد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دستوپنجه نرم میکند و بسیاری از مردم با حس ناامیدی و افسردگی مواجهاند، مطالعه و تأمل درباره امید بیش از همیشه ضروری بهنظر میرسد. کتاب «امید» به ما یادآوری میکند که امید صرفاً یک حالت ذهنی مثبت نیست، بلکه نیرویی است عمیق، معنادار و ساختاری که زیست انسانی را ممکن میکند. این کتاب توسط مهدی نصرالهزاده به فارسی ترجمه شده و نشر بیدگل آن را منتشر کرده است. مطالعه این کتاب برای هرکسی که میخواهد معنا و جایگاه امید را در زندگی شخصی و اجتماعی خود بهتر درک کند، بسیار مفید و الهامبخش خواهد بود.