| کد مطلب: ۲۸۰۸۰
مناسک خروج؛ نورای ایبسن و مسئله معاصر بودن

درباره نمایش «خانه عروسک: قسمت دوم» به کارگردانی آشا محرابی

مناسک خروج؛ نورای ایبسن و مسئله معاصر بودن

لوکاس نیت در مقام نمایشنامه‌نویس، قرار است نقبی بزند به جهان ایبسن و در یک جهان ممکن، بازگشت نورا به خانه را بعد از ۱۵ سال رویت‌پذیر کند.

لوکاس نیت در مقام نمایشنامه‌نویس، قرار است نقبی بزند به جهان ایبسن و در یک جهان ممکن، بازگشت نورا به خانه را بعد از 15 سال رویت‌پذیر کند. نورایی که در نمایشنامه «خانه عروسک» ایبسن، خانواده را ترک می‌‌گوید و نمایشی مقتدرانه از عاملیت زنانه در مواجهه با مردسالاری منفعت‌طلب به نمایش می‌گذارد. این خروج مبتنی است بر این باور که نمی‌توان بعد از حوادث تلخ گذشته، همچنان تحت قیمومیت شوهری ماند که شتاب‌زده قضاوت می‌کند و فداکاری همسرش را کنشی غیرمسئولانه می‌داند.

خروج نورا از آرامش دروغین خانه و عزیمت به‌سوی فضای پرآشوب اجتماعی، یکی از مهم‌ترین گسست‌های درام مدرن اروپایی با تاریخ ماقبل خویش است. نورا از خانه می‌رود تا در صورت امکان، هویت سرکوب‌شده‌اش را بار دیگر و این‌بار به‌تنهایی از نو بازیابد. لوکاس نیت که متولد ۱۹۷۹ در آمریکاست، در «خانه عروسک: قسمت دوم»، به جامعه مردسالار قرن نوزدهم نروژ می‌پردازد و با خوانشی فمینیستی، آن هم یک قرن بعد از ایبسن، نورای خانه عروسک را در یک موقعیت چالش‌برانگیز قرار می‌دهد تا بار دیگر عاملیت زنانه‌اش را در مواجهه با مناسک سرکوب به اجرا درآورد.

حال با زنی خودآیین روبه‌رو هستیم که این روزها به کسوت نویسندگی درآمده و در کتاب‌هایش، الهام‌بخش زنان جامعه شده تا علیه جامعه مردسالار نروژ واکنش نشان دهند. نورا با صراحت از «عشق راستین» زنان و مردان دفاع می‌کند اما در مقابل قرارداد ازدواج که آن را نوعی رسمیت‌بخشیدن به منطق مبادله می‌داند، مقاومت می‌کند.

نورا معتقد است در این جهان مردسالار، زنان بهتر است نسبت به وضعیت خویش حساس بوده و از تن دادن به ازدواج‌هایی که حمایت و  سرکوب را توأمان به ارمغان می‌آورد، امتناع کنند. جالب آنکه بعد از 15 سال به خانه بازگشته تا از شوهرش بپرسد که چرا در این سال‌ها دروغ گفته، توافق‌نامه طلاق را امضاء نکرده و موجب دردسرهای حقوقی برای او شده.

این روزها نورا در مظان اتهام است و در بازگشت به خانه با شوهرش توروالد و دخترش اِمی مواجه شده و به اجبار در باب گذشته به بحث و گفت‌وگو می‌پردازد. فرجام کار صدالبته رسیدن به همان نتیجه‌ای است که سال‌ها پیش او را به ترک خانه ترغیب کرد. نورا با خروج دوباره از خانه و زیستن در فضای اجتماعی، بار دیگر از ساختار امن خانواده جدا شده و زندگی مستقل خویش را ادامه می‌دهد.

اما این خروج نتایج بصیرت‌افزایی برای او دارد و ملاقات با دخترش امی و گفت‌وگو با شوهرش توروالد، موجب خودآگاهی‌ شده و بی‌شک در تصمیم دوباره‌اش برای ترک خانه ‌تاثیر مستقیمی خواهد داشت. آشا محرابی در مقام کارگردان، کم‌وبیش به متن نمایشنامه وفادار است و اجرایی متعارف بر صحنه آورده که چندان موجب ملال مخاطب نمی‌شود، اما او را شگفت‌زده هم نمی‌کند.

یک طراحی صحنه رئالیستی که یادآور فضاهای داخلی خانه‌های بورژواهای قرن نوزدهم نروژ بوده و به‌لحاظ رنگ‌آمیزی، چشم‌نواز و تماشایی است. حضور بازیگران حرفه‌ای چون ایوب آقاخانی و مه‌لقا باقری، به اجرایی استاندارد میدان داده و از بابت بازنمایی نقش‌ها، می‌توان به «خانه عروسک: قسمت دوم» نمره قابل قبولی داد. اما ساقی زینتی و سارینا کیان، به‌دلیل تجربه کمتر صحنه‌ای، همچنان احتیاج به تلاش بیشتری دارند تا این اجرا کیفیت بهتری پیدا کند. 

 درنهایت می‌توان گفت آشا محرابی، به‌عنوان یک کارگردان زن، رویکردی محافظه‌کارانه به مفهوم اجرا دارد و تلاشی که به انجام رسانده، نمایشی است متعارف که چندان به تجربه‌گرایی گشوده نیست. درواقع در اجراهای مبتنی بر بازنمایی رئالیستی رویدادها، می‌توان شیوه اجرایی سربه‌راهی را به تماشا نشست که توان بحرانی کردن روح زمانه تئاتر را ندارد.

یعنی بازتولید وضعیت مستقر و حرکت در همان زیباشناسی مالوف این روزهاست. از قضا اگر این اجرا در طراحی صحنه، از رئالیسم مرسوم، به سمت خلق یک فضای انتزاعی برآشوبنده‌ و مدرنیستی حرکت کند، می‌توان انتظار داشت که فی‌المثل روابط مابین شخصیت‌ها، برآیند نیروهای حاضر در صحنه و حتی ژست‌های بدنی، واجد مازادی تماشایی شود. به دیگر سخن، این شکل از رئالیسم متعارف، چندان‌که باید، نمی‌تواند مخاطبان را سر ذوق بیاورد و نظام زیباشناسی‌‌اش را با امر نو روبه‌رو کند. تنها با فرمی ستیهنده است که می‌توان علیه مردسالاری مستدام این روزها موضع انتقادی گرفت و حقیقتاً کاری کرد. ‌     

دیدگاه

ویژه فرهنگ
آخرین اخبار