نگاهی به کتاب «بهداشت نوازندگی»
آغاز راه علمی برای جلوگیری از آسیب جسمانی نوازندگان
از چالشهایی که بر سر راه نوازندگان یا بهطور کلی موزیسینها وجود دارد و بهنظر میرسد کمتر به آن توجه میشود، آسیب جسمی آنان است که طی سالها نوازندگی یا خوانندگی ایجاد میشود.
کم ندیدهایم که نوازندهای با گردنبند طبی یا مچبند در جایی ظاهر شده و اذعان کرده که طبق توصیهی پزشک مدتی باید ساز نزند تا دردهایش کاسته شود. اکثر قریب بهاتفاق نوازندگان حرفهای با مشکلات عدیدهی کتف، گردن و دست مواجهاند. بسیاری از نوازندگان نی در دوران پیری نمیتوانند نوازندگی کنند چون دندان سالم ندارند و خوانندگان بسیاری را دیدهایم که بهدلیل مشکلات حنجره چند ماه از خوانندگی دوری کرده و حتی چند هفته صحبت کردن هم برایشان سخت بوده و در دوران پیری صدایی برایشان نمانده!
اینها همه نتیجهی آموزش نادرست و عدم توجه علمی به بدن نوازنده است. بسیاری از آموزگاران موسیقی در دهههای پیشین اکول نوازندگی درستی نداشتند یا بهتر است بگویم هیچ استانداردی برای اکول نوازندگی وجود نداشت. برای مثال ساز تار که سازی ملی است، در هر نوازنده به شکلی نواخته میشود. کافی است برای روشن شدن این مثال نحوهی قرارگرفتن کاسه و زاویهی دستهی ساز در نوازندگی هنرمندانی مانند آقاحسینقلی، شهنازی، شهناز، وزیری و شریف را به یاد بیاوریم و اینکه هریک نیز پیروان بیشماری دارند که براساس همان شکل ظاهری ساز را در دست میگیرند. البته پرواضح است در این نوشته هیچ صحبتی درخصوص سبک و شیوهی نوازندگی در میان نیست و تنها شکل ظاهری مدنظر است. هیچکدام از نوازندگان ذکر شده براساس شیوهی علمی، ساز را در دست نگرفتند و همه براساس عادت یا تقلید از استاد، اینگونه ساز مینواختند.
این عدم وجود نگاه علمی برای اکول نوازندگی برای نوازندگان مشکلات عدیدهای ایجاد کرده که در بند اول توضیح داده شد. اما چاره چیست؟ اولین راه چاره، آموزش صحیح است. در اینجا باید گریزی بزنم به مبحث آموزش موسیقی که در ایران یک امر بسیار پراشکال است. دانشگاهها، هنرستانها و مراکز علمی بسیاری برای تربیت نوازنده در کشور وجود دارد اما هیچ رشتهی دانشگاهیای به «آموزش موسیقی» یا پداگوژی اختصاص نیافته است. در نتیجه هر آنچه توسط مدرسین آموزش داده میشود براساس امر تجربی است؛ از جمله آموزش اکول نوازندگی. اگر هنرجو از ابتدای راه با نحوهی صحیح و علمی ساز به دست گرفتن آشنا شود و این اکول در او نهادینه شود، در سالهای بعدی دچار مشکلاتی نمیشود که ذکر آن رفت.
تمرینهای درست و گرم کردن عضلات پیش از شروع ساز زدن، امری است که توسط کمتر مدرسی به هنرجو توصیه میشود. همچنین تربیت صدای خوانندگان در ایران نیز همیشه امری تجربی بوده است و بهخاطر عدم تمرین صحیح حنجره و خروج صدا، بسیاری از خوانندگان را دیدهایم که جنس صدایشان بهاصطلاح خراب شده و حنجرهشان در میانسالی نیز دچار آسیب فراوان شده است.
کتاب «بهداشت نوازنده» تألیف انسیه تبریزی و محمد عبدلی، شاید اولین قدم برای توجه علمی به سلامت جسمانی موزیسینها در ایران است. در توضیح کتاب آمده است: «در این کتاب یا رساله سعی شده تمام مطالب مربوط به سلامت جسمانی نوازنده به سادهترین شکل ممکن بیان شود و مخاطبان این کتاب در سطوح مختلف نوازندگی، مخاطب بخشهایی از این کتاب هستند. این کتاب مقدمهای است بر شناخت ساختار بدن. گفتار اول دربارهی تأثیر استرس بر قسمتهای مختلف بدن است. گفتار دوم راهکارهایی را برای رهایی از موقعیتهای نامناسب روحی ارائه میدهد و گفتار سوم در رابطه با چگونگی کنترل ساختار عضلانی- اسکلتی بدن است. گفتارهای بعدی در رابطه با اعضایی است که از بیشترین درگیری در حین نوازندگی برخوردارند. آگاهی از نحوهی عملکرد اجزای بدن برای نوازندگان از اهمیت زیادی برخوردار است، چراکه آنها بهواسطهی تداوم کار در زمانی طولانیتر از معمول و استفادهی بیش از حد از اعضایی مشخص درگیر بیماریهای وابسته به شغل میشوند.»
«بهداشت نوازندگی» از کتابهایی است که بهتر است موزیسینها آن را مطالعه کنند تا هم از آسیب جسمانی ناشی از نوازندگی خود جلوگیری کنند و هم طرز ساز به دست گرفتن صحیح را به هنرجو بیاموزند. این کتاب در ۳۶۸ صفحه در سال ۱۳۹۰، توسط نشر موسیقی ماهور منتشر شده و تاکنون به چاپ ششم رسیده است.